راه های موثر در تحریك انگیزه كاركنان

آیا می دانید محرك چیست آیا می دانید چه عاملی باعث تحریك انگیزه یك كارمند می شود و یا اینكه چه عاملی موجب می شود كه كارمند كار خود را انجام دهد جواب به این سوال همان كلید ایجاد انگیزه كارمندان و نیز خرسندی كارفرماست

آیا می‌دانید محرك چیست؟آیا می‌دانید چه عاملی باعث تحریك انگیزه یك كارمند می‌شود و یا اینكه چه عاملی موجب می‌شود كه كارمند كار خود را انجام دهد؟.

جواب به این سوال همان كلید ایجاد انگیزه كارمندان و نیز خرسندی كارفرماست. مهم‌تر از یافتن عامل محرك این است كه بدانیم آیا آن محرك توانایی تحریك انگیزه كارمندان و نیز خرسندی كارفرما را دارد و آیا می‌توان به تدریج میل به انجام كار را در ذهن آنها به وجود آورد؟ پاسخ به این سوال و موارد مشابه به آن همان چیزی است كه ‌می‌باید همیشه در ذهن كارفرما باشد. البته اگر او مایل به ایجاد محیط كاری موثر و پربار باشد. مطمئنا هر كسی می‌داند كه فقدان انگیزه، عاملی مهلك است.

● به عقیده مردم مهم‌ترین عامل تحریك انگیزه یك كارمند چیست؟

غالبا مبنای تفكر بیشتر مردم این است كه پول در راس انگیزه‌های كاری یك كارمند قرار دارد اما آیا واقعا چنین است؟

طبیعتا دریافت حقوق بالاتر رضایت بیشتری را نیز به همراه دارد. تامین نیازهای مالی، یك مقوله كاملا ضروری است. در بسیاری از شركت‌ها پول، به عنوان عامل مشوق به كار می‌رود. آیا این كار درستی است؟ الزاما نه. پول نقد، محركی است كه همیشه در میان مردم محبوب بوده و همواره انتخابی مناسب برای تحریك انگیزه كارمند است، چرا كه هیچ‌كس از پول بدش نمی‌آید.

در حقیقت كارمندانی كه ادعا دارند، پول عامل تحریك انگیزه‌شان است، بیشتر از بقیه‌كار می‌كنند و این به خاطر آن است كه آنها موارد دیگر تشویق را نمی‌شناسند.

در چارچوب ذهنی ما این توضیح نقش بسته‌ است كه: بهتر است پاداش و پول بیشتری به من دهند، به خاطر اینكه چیزی جز كار، عایدم نمی‌شود. به بیان دیگر اینكه چیز دیگری غیر از پول نیست كه كارمند آن را دریافت نماید.

سهم كارمند، چیزی است كه بتواند انگیزه وی را افزایش دهد. اگر یك كارمند بتواند به طور منظم، تفكرات، ایده‌ها و پیشنهادات خود را در مسائل پیرامون وارد كند یا قادر به تنظیم فعالیت‌های كاری خود باشد، به موفقیتی مستمر دست یافته است. این عامل موجب می‌شود كه كارمند احساس اهمیت كند و به دنبال آن، انگیزه كارمند افزایش می‌یابد.

به رسمیت شناختن كارمندان شكل‌دیگری برای ایجاد انگیزه است. نتیجه عكس ایجاد انگیزه، هنگامی روی می‌دهد كه كارمند مدام در حال شنیدن این مطلب باشد كه نمی‌تواند كارش را به درستی انجام دهد. كارمندان ملزم به انجام صحیح امور هستند ولی گاهی اوقات پیش می‌آید كه یك كارمند در كارهایش دچار اشتباه شود از این رو بهتر است هنگامی كه فعالیتی را به درستی انجام داد، مورد تشویق و تحسین قرار گیرد.

عامل دیگر برای تقویت انگیزه، این است كه كارمند احساس كند كه مورد احترام دوستان و همكارانش می‌باشد. عوامل منفی را از محل كار دور كنید و به كارمندان اجازه رقابت منفی و یا به تعبیری از آب‌ گل‌آلود ماهی‌گرفتن را ندهید. به آنها اطمینان دهید كه شما هم با كارمند زیردستان چنین برخوردی را ندارید. موارد فوق، نه‌تنها از لحاظ اخلاقی ناپسند می‌باشد، بلكه باعث كاهش انگیزه هم می‌شود. عامل دیگری كه برای ایجاد انگیزه اهمیت دارد این است كه كارمند احساس كند در محل كار خود نقش مفید و مهمی را ایفا می‌كند.

هرگاه كارمند احساس كند با آنچه كه در شركت یا سازمان روی می‌دهد، مطابق نیست، این حس در او به وجود می‌آید كه او فرد مهمی نیست. البته این پیامی نیست كه موجب افزایش انگیزه وی ‌شود.

بهتر است به طور دائم اطلاعات لازم را در اختیار كارمندان بگذارید و به آنها اجازه دهید كه بدانند چه كاری در شركت انجام می‌شود، تا بتوانند راه درست را اتخاذ كنند. فرد انعطاف‌پذیری باشید، تمام تلاش خود را بكنید تا كارمندان مطمئن شوند كه گرفتار مقررات دست و پاگیر نشده‌اند. اگر یك كارمند قادر به حل مشكلات خود نباشد، به خاطر این است كه قوانین زیاد شركت، هوش و حواس معمول وی را مختل كرده و در این هنگام تنها حسی كه به او دست می‌دهد ناامیدی است كه در ایجاد انگیزه نقشی ندارد. وقتی كه افراد رده‌های بالاتر در انجام پروژه‌های كاری، كنترل مستمر داشته باشند، به دنبال آن اعتماد به نفس كارمندان كم شده و انگیزه آنان نیز كاهش می‌یابد، با كارمندان ارتباط برقرار كنید و در پی یافتن موارد علاقه و عدم علاقه كارمندان خود باشید. خیلی اوقات صحبت كردن با كارمندان به آنها می‌فهماند كه شما بیش از اینكه بخواهید در پی سودمندی و بازدهی شركت باشید، دلسوز آنها هستید.

▪ توجه به این نكات باعث شناخت بیشتر و بهتر عوامل تحریك‌كننده كارمندان و ترقی شما خواهد شد:

۱) روی كمك و همكاری كارمندان حساب كنید.

۲) كارمندان را به رسمیت بشناسید و به آنها احترام بگذارید.

۳) كارمندان را در جریان امور شركت قرار دهید.

۴) انعطاف‌پذیر باشید و كارمندان خود را مطمئن سازید تا جایی كه مقدور است مقررات دست‌و‌‌پاگیر را حذف می‌كنید.

۵) توجه داشته باشید كه كنترل دائم از سوی رده‌های بالاتر، شركت را به سمت تنزل مدیریت پیش برده و باعث عدم انگیزه می‌شود.

۶) كارمندان را از وجود منابع كافی و قابل دسترس مطمئن سازید.