پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

سلام دوباره به سینما


سلام دوباره به سینما

رونق گیشه های سینما در سال ۹۳ حاصل چه رویدادهایی است

فارغ از چالش‌های درون سینمایی، یکی ازمهم‌ترین معضلات سینمای ایران در ساحت بیرونی‌اش دست‌کم در یک دهه اخیر، کاهش و ریزش چشمگیر مخاطبان سینما بوده و همه جا سخن از قهر مردم با سینما و بررسی و طرح این پرسش بود که چگونه می‌توان به آشتی دوباره مردم و سینما دست یافت.

کار به جایی رسیده بود که حدیث ورشکستگی سینماها موضوع و نقل محافل سینمایی بود و چه‌بسا سینمادارانی که حتی نمی‌توانستند پول آب و برق خود را دربیاورند. هر از گاهی هم خبر تعطیلی فلان سینما در شهرهای مختلف به گوش می‌رسید.

اما سال ۹۳ گویی سال سینمایی بود، گرچه با شرایط آرمانی فاصله بسیار است، اما کسی نمی‌تواند انکار کند دوباره سینماهای کشور و گیشه‌ها تکان خورده، رونق گرفته و صف‌های سینمایی تشکیل شده است و مردم سلامی دوباره به سینما کرده‌اند و حتی مجبورند برای برخی فیلم‌ها از قبل بلیت رزرو کنند. در حالی که سال گذشته سهم فروش سالانه سینما حدود ۲۵ میلیارد تومان بود، اما در اکران نوروزی سال ۹۳ تا سیزدهم اردیبهشت، رقمی نزدیک به ۱۴ میلیارد تومان نصیب سینمای ایران شد. اکنون فروش میلیاردی «شهرموش‌ها» و شور و هیجانی را که در سینماها ایجاد کرده هم به این روند اضافه کنید تا به این نتیجه برسیم که شعار اقتصاد و فرهنگ در سینما تا حدودی در حال تحقق است. خوشحالی سینماگران از سالن‌های شلوغ و صندلی‌هایی که دیگر خالی نیست نشان از تکان‌خوردن چرخه اقتصادی سینمای ایران دارد. حالا پرسش این است که دلایل این آشتی و سلام دوباره مردم به سینما چیست؟ در اینجا نگارنده سعی خواهد کرد به‌زعم خویش دلایل این اقبال دوباره را بررسی کند.

بدیهی است در شناخت و درک درست این موضوع هم باید به عوامل درون سینمایی توجه داشت و هم برون سینمایی. واقعیت این است که آفرینش و خلق یک اثر هنری گرچه محصول زایش و پردازش درون ذاتی مولف و مبتنی بر مفاهیم و معانی برساخته هستی‌شناسانه آن است، اما هویت و تطورات آن به عوامل فراساختاری و پیرامونی و در واقع هستی اجتماعی یک آفریده هنری وابسته است. سینما، هم در مقام هنر و هم به عنوان یک رسانه و صنعت، بیش از همه تحت تاثیر این واقعیت است بویژه آن‌که این هنر ـ صنعت ـ رسانه بیش از دیگرگونه‌های هنری با توده مردم ارتباط برقرار می‌کرده و لایه‌های گسترده‌تری از مخاطبان را جذب خود می‌کند. همین پررنگ بودن وجوه عامه و توده‌ای سینما، گاهی فیلم و متن هنری را تحت‌الشعاع زمینه و حاشیه متن می‌سازد.

در واقع تاریخ سینما، فقط تاریخ فیلم‌ها و فیلمسازان محسوب نمی‌شود، بلکه تاریخ معناهایی نیز هست که بینندگان طی زمان‌های مختلف به فیلم نسبت داده‌اند. نحوه مواجهه مخاطبان با یک فیلم و حاشیه‌های قدرتمند فرامتنی و پس‌زمینه‌های اجتماعی ـ سیاسی و هرآنچه در جامعه‌شناسی سینما به عنوان عوامل موثر اجتماعی در طرح و پذیرش و پردازش یک فیلم شناخته می‌شود به درک ما از فیلم و هر ابژه هنری کمک می‌کند؛ البته تغییر فضای سیاسی‌ ـ ‌اجتماعی جامعه و دمیده‌شدن امید در ساحت عمومی، در نگرش مثبت به سینما و البته تسهیل در فرآیند تولید فیلم هم موثر بوده است. شاید بتوان از منظری این بازگشت مخاطب به سینما را نتیجه و محصول بیرونی اتفاقاتی دانست که در ساختار درون سینمایی رخ داد. بعد از فراز و نشیب‌ها و کشمکش‌ها و جنجال‌هایی که گریبانگیر هنر هفتم بود، مدیریت سینمایی کشور به یک آرامش و ثبات نسبی رسید و فضای دوستی و همکاری بیشتری فراهم شد. این یک واقعیت است که آرامش در تولید به پویایی و جهش در اکران و توزیع و نمایش منجر می‌شود. کمترین دلیل آن حال روحی عوامل تولید در زمان ساخت است که موجب می‌شود همه چیز سر جای خودش باشد و روند طبیعی یک پدیده طی شود. انگار آشتی سینمایی‌ها با یکدیگر به آشتی مردم با سینما هم دامن زد، اما قطعا این همه ماجرا نبوده و نیست و بیش از این باید به محتوا و ساختار خود فیلم‌های اکران شده هم توجه کرد که مهم‌ترین دلیل جذب مخاطب و بهترین تبلیغ آن است و ناگفته نباید بماند که برخی از پرفروش‌های امسال مانند فیلم «چ» حاتمی‌کیا محصول یک فرآیند و چند دوره زمانی مدیریت سینما بود.

به این موارد باید برگزاری جشنواره‌های مختلف را نیز اضافه کرد و شور و هیجانی که این جشنواره‌ها در پی داشتند. به عنوان مثال جشنواره فیلم فجر برای اولین‌بار در سراسر کشور برگزار شد و فرهنگ فیلم دیدن و سینما رفتن را در سطح کشور گسترش داد. قطعا تاسیس سالن‌های سینما و مهم‌تر از آن تجهیزات سالن سینمایی نقش زیادی در جذب مخاطب دارد مثلا همین پردیس‌های سینمایی به واسطه برخی امکانات رفاهی جانبی که دارند بیش از سینماهای معمولی تماشاگر دارد. دیجیتال شدن اکثر سینماهای کشور را هم نباید دست‌‌کم گرفت. هر چقدر سطح فنی و تکنیکی جامعه ما بهتر می‌شود و سطح تحصیلات عمومی جامعه افزایش می‌یابد، گیشه‌های سینما نیز رونق بیشتری می‌گیرد. واقعیت این است که سینما رفتن با فیلم دیدن فرق می‌کند. سینما رفتن یک آیین و فرهنگ، سرگرمی و کنش اجتماعی است که فارغ از محتوای فیلم‌ها و کیفیت آنها به جذابیت‌های بیرونی نیاز دارد.

اکران نوروزی امسال آغاز خوبی برای سینمای ۹۳ ایران بود. چهار فیلم اکران نوروزی از پنج سرگروه اصلی فیلم، تمدید زمان نمایش داشتند و فیلم «با دیگران» هم که به گفته برخی صاحب‌نظران مناسب اکران نوروزی نبود، توانست فروش نسبتا خوبی داشته باشد. اولین فیلمی که در اکران دوم بهار قرار گرفت فیلم سینمایی «زندگی جای دیگری است» بود که جایگزین فیلم با دیگران شد. با این‌که اکران این فیلم با اعتراض منوچهر هادی، کارگردان، به دلیل همزمانی اکران با روزهای جام‌جهانی و فصل امتحانات همراه بود، اما این فیلم در دو هفته ابتدایی در مجموع ۱۸ سالن سینما تا مرز ۲۰۰ میلیون تومان فروش داشت.

دراین واکاوی نباید نقش تلویزیون را هم دست کم گرفت. حضور برنامه‌های نقد و بررسی و افزایش پوشش اخبار سینمایی که با افزایش اطلاع‌رسانی درباره رخدادهای سینمایی همراه بود نیز موجب شد مردم از پای تلویزیون به پای پرده سینما بنشینند. برنامه «هفت» به عنوان مهم‌ترین برنامه سینمایی تلویزیون که وجوه عام‌تری هم دارد در ایجاد انگیزه برای تماشای فیلم‌ها بسیار موثر بود، اما در کنار این برنامه‌ها باید به نقش مهم تبلیغات‌ تلویزیونی و پخش تیزرهای سینمایی اشاره کرد که نسبت به گذشته انسجام بیشتری یافته و تقویت شده است.اجرای طرح‌های مختلف سینمایی یا طرح اذان تا اذان را هم نباید در افزایش فروش بی‌تاثیر دانست. البته اجرای مناسب این طرح به تبلیغات موثر صدا و سیما و همچنین حضور فیلم‌هایی مناسب اکران ایام ماه مبارک رمضان برمی‌گردد و در اینجا نیز پای تلویزیون و قدرت تبلیغاتی آن و نفوذش در اقشار مختلف مردم در میان است. بدون شک هیچ رسانه‌ای به اندازه خود تلویزیون نمی‌تواند موجب رونق سینما شود، هرچند آنها را رقیب هم بدانیم. یکی دیگر از طرح‌هایی که نیازمند تبلیغات صدا و سیماست و می‌تواند مردم را به سینما بکشاند طرح شناور بلیت سینماست که از اول تابستان اجرا شده است. بر اساس این طرح بلیت‌ها برای دو سئانس تا ساعت سه بعد‌از‌ظهر نیم‌‌بهاست و بعد‌ازظهرها به‌صورت تمام‌‌بها به فروش می‌رسد. این طرح کمک می‌کند سئانس‌های خلوت سالن‌های سینما با استقبال قشر کم‌درآمدی که سینما را از سبد فرهنگی خود بیرون گذاشته‌اند، همراه شود.

بخشی از مخاطبان سینما کودکان و نوجوانان هستند که همراه خانواده‌هایشان به سینما می‌آیند. اکران شهر موش‌ها موجب احیای دوباره سینمای کودک شد و شور سینما رفتن را در خانواده‌های ایرانی برانگیخت. این نشان می‌دهد یکی از مهم‌ترین راه‌حل‌های بحران مخاطب، رونق و پویایی سینمای کودک است.

فیلم خوب، سالن خوب و اکران مناسب، مهم‌ترین دلایل رونق سینماهاست که به نظر می‌رسد سینمای ایران در این سه حوزه گام‌های موثری برداشته است.

واقعیت این است که ارتقای جایگاه فیلم و سینما از یک سرگرمی صرف به سویه‌ای فکری و فرهنگی متعالی که به مقوله‌ای جدی برای مخاطبان تبدیل شود و تعامل و کنش آگاهانه با آن صورت بگیرد، مستلزم رشد و توسعه فرهنگی و نهادینه‌شدن رفتار سینما رفتن، به عنوان بخشی از زندگی و کنش آگاهانه انسان مدرن است، لذا تلاش برای مطالعه و فهم علمی مخاطب باید به عنوان بخش مهم از فرآیند توسعه سینمایی کشور مورد توجه قرار گیرد و امیدواریم روند استقبال مردم و فروش خوب فیلم‌ها در شش ماهه دوم سال هم تکرار شود که البته با توجه به چهار فیلم در نظر گرفته شده برای مهر و حضور چهره‌های سرشناس و محبوب این اتفاق چندان دور از ذهن نیست.

سیدرضا صائمی