شنبه, ۳۰ تیر, ۱۴۰۳ / 20 July, 2024
مجله ویستا

معجزه و پدیده های خارق العاده و فرا روان شناختی


معجزه و پدیده های خارق العاده و فرا روان شناختی

آنچه در پی می آید, تبیین بعضی از امور خارق العاده , از قبیل معجزه, كرامت, سحر, جادو و بعضی از امور فرا روان شناختی مانند تله پاتی و هیپنوتیزم و تفاوت آنها با معجزه است كه از نظر می گذرانیم

وجود امور خارق العاده امری غیر قابل انكار است . هرچند خوارق عادت عموما در داشتن غایتی كه همان اثبات امر غیر معتاد و یا نفی امر معتاد است، با هم مشتركند . اما وجوه افتراقی، آنها را از جهت نوع غایت و برخورداری از مقبولیت الهی و عدم آن از هم جدا می‏كند . این تنوع موجود در خوارق عادت امری است‏با پیشینه‏ای طولانی در مسیر زمان، كه رغبت اهل اندیشه، خصوصا متكلمین را نسبت‏به تحقیق درباره كیفیت و نحوه تحقق آنها جلب كرده است . معجزه به عنوان مهمترین و اصیل‏ترین امر خارق العاده، كه روایتهای تاریخی موثق وقوع آن را اثبات می‏كند، یكی از این امور است . كرامت، سحر، جادو و اموری از قبیل «تله پاتی‏» و «هیپنوتیزم‏» از خوارق عادت محسوب می‏شود . آنچه كه بحث مورد نظر ما است، تعریف و تبیین این امور و نیز تفاوت آنها با معجزه است كه از نظر می‏گذرانیم . یكی از واقعیات هستی كه هیچ شك و تردیدی در آن نیست، خوارق عادت است . ازآنجا كه تحقق امور خارق العاده با تحقق امور عادی فرق دارد; به گونه‏ای كه - امور خارق العاده - با پیش فرضهای عرفی و عادی، قابل تصور و تحقق نیستند و از این روست كه دیگران از آوردن مثل آن ناتوانند، از دیرباز توجه به چنین اموری ونیز كیفیت تحقق آنها، سیره عملی متكلمان اسلامی و اهل اندیشه بوده است . اهل عرف نیز به جهت‏برجستگی این امور نسبت‏به سایر افعال عادی و خارق‏العاده بودن آنها در مرحله تحقق و عینیت‏یافتن، از التفات خاص به آنها غافل نبوده‏اند . تنوع موجود در خوارق عادت، امر دیگری است كه انگیزه اندیشمندان اسلامی و غیراسلامی را در كنكاش، تحقیق و تفحص در كیفیت و نحوه تحقق این امور برانگیخته است . در این كه خوارق عادت به منظور اثبات امری واقع می‏شوند و مشتمل بر غایتی هستند، بحثی نیست ; ولی از آن روی كه در نوع غایت و مشروعیت (به معنای الهی بودن) و عدم مشروعیت‏با هم مختلفند، شناخت این امور، امری لازم و ضروری به نظر می‏رسد . آنچه در پی می‏آید، تبیین بعضی از این امور، از قبیل معجزه، كرامت، سحر، جادو و بعضی از امور فرا روان شناختی مانند تله پاتی و هیپنوتیزم و تفاوت آنها با معجزه است كه از نظر می‏گذرانیم:

معجزه

پرداختن به مبادی تصوری هر واژه و مفهومی، قبل از بررسی معنایی و تصدیقی آن، امری لازم و مطابق با اصول تحقیق است . از این روی، نوشته حاضر از این اصل منطقی و عقلانی، در ذیل هر عنوانی كه پیرامون آن بحث می‏شود، بهره می‏برد .

معنای لغوی معجزه

در معنای لغوی معجزه این گونه آورده‏اند:

«معجزه به اصطلاح اهل ادب، اسم فاعل از اعجاز است و معنای اعجاز به فارسی، ناتوان كردن است; یعنی كسی سخنی بگوید، یا عملی انجام دهد، كه هر كس نتواند چنان سخنی بگوید یا مثل آن عمل را انجام دهد . از این رو، بنا بر معنای لغوی می‏توان امور بسیاری را یافت كه از بعضی اشخاص ظاهر می‏شود و دیگران مانند آن را نمی‏توانند بیاورند، مانند سحر، كهانت و تسخیر (مثل این كه از جن كمك می‏گیرد و خبر می‏دهد) معجزه‏اند و البته تمام اینها متحقق به اسباب و علل خفیه‏ای است كه افرادی كه از این امور خفیه و صنایع بی‏بهره‏اند، نمی‏توانند مثل آن را بیاورند و چه بسا خیال می‏كنند كه اینها معجزه حقیقی است .» (۲)

معنای اصطلاحی معجزه

در تعریف اصطلاحی معجزه آورده‏اند:

«معجزه این‏است كه پیغمبری به اجازه و امر خداوند كار خارق‏العاده‏ای را كه ممكن و مطابق با عقل است و بر اساس علتی نامریی صورت می‏گیرد و افراد دیگر هرچند دانشمند و متفكر و نابغه باشند، نمی‏توانند انجام دهند; برای اثبات نبوت خویش از خود نشان می‏دهد .» (۳) محقق طوسی‏رضی الله عنه می‏فرماید: معجزه ثبوت امر غیر معتاد یا نفی امر معتاد است و علاوه بر خارق العاده بودن، باید مطابق با دعوای كسی كه معجزه می‏آورد نیز باشد . (۴)

ایشان در توضیح این تعریف آورده‏اند:

ثبوت امر غیر معتاد مثل امر منقلب كردن عصا به مار است (چنان‏كه حضرت موسی علیه السلام انجام داد) و نفی چیزی كه معتاد است مثل منع كردن شخص قادر و توانا، از برداشتن حتی كوچكترین اشیا . قید خارق‏العاده به جهت آن است كه فعل معتاد (یعنی فعلی كه طبق عادت است) یا نفی فعل غیر معتاد، دلالت‏بر صدق پیغمبری نمی‏كند; چراكه فعل معتاد یا نفی فعل غیر معتاد را به هر كس می‏توان نسبت داد و قید مطابق با دعوی بودن بدین منظور كه مدعی نبوت، اگر برای اثبات نبوت خویش، بر بینا كردن شخص نابینا معجزه جاری كند، ولی آن معجزه مطابق با مدعای او نباشد; مثلا نه تنها شخص نابینا، بینا نشود، بلكه ناشنوا هم گردد، معلوم می‏شود كه در ادعایش صادق نبوده است . (۵) چنان كه در قضیه «مسیلمه كذاب‏» آمده است كه برای اثبات مدعای خویش، آب دهان در چاه انداخت تا آب آن زیاد شود، ولی آب چاه به جای فزونی، خشكید . اكنون، با توجه به معنا و محتوای اصطلاحی معجزه می‏توان شرایط آن‏را این‏گونه بیان كرد:

۱ - مردم از آوردن مثل آن عاجز باشند .

۲ - از جانب خداوند تعالی یا به امر او باشد . توضیح آن كه گاه صدور معجزه از جانب خداست و از مدعی نبوت عمل محسوسی صادر نمی‏شود، بلكه پیامبر صلی الله علیه و آله، تنها وقوع آن را از خدا طلب می‏كند، مانند شق‏القمر، تسبیح سنگ‏ریزه و ... ولی گاه صدور معجزه كه به امر خداوند است و از شخص مدعی نبوت و پیغمبری، عمل محسوسی صادر می‏شود; یعنی خود پیامبر فعل خارق‏العاده را انجام می‏دهد . ولی فعل خارق‏العاده او، به اذن الهی است . مانند خبر دادن از غیب، تبدیل كردن عصا به مار و ...

۳ - خارق العاده باشد .

۴ - مقارن دعوای نبوت و مطابق با ادعای او باشد . پس هر فعلی كه واجد شرایط مذكور باشد، معجزه بوده و دلیل بر صدق دعوای مدعی نبوت است .

كرامت

كرامت، عبارت است از امر خارق‏العاده‏ای كه به عنوان دلیل بر ادعای امامت (یا بدون ادعای امامت) انجام یابد . (۶)

و بدین ترتیب، «اصطلاح كرامت اختصاص می‏یابد به سایر خارق‏العاده‏های الهی كه از اولیای خدا صادر می‏شود .» (۷) اكنون، با توجه به تعریف هریك از معجزه و كرامت و توضیحات ارائه شده، به بیان تفاوت آنها می‏پردازیم .

تفاوت معجزه با كرامت

فرق بین معجزه با كرامت دراین است كه معجزات نبویه به ادعای نبوت از جانب نبی هستند، ولی كرامات اولیا، مشروط به ادعای امامت از جانب كسی نیست . بلكه گاهی با دعوای امامت مقارن است و گاهی بدون دعوای امامت انجام می‏گیرد . (۸) دیگر آن كه كرامات اولیاء الله با تحدی صورت نمی‏پذیرد، اما معجزات با تحدی (۹) مقارن و همراه است . به تعبیر دیگر، معجزه و كرامات از این جهت كه هر دو بر اساس ولایت تكوینی نبی و یا امام انجام می‏شوند، همانند یكدیگرند ولی با این تفاوت كه معجزه همراه با تحدی نبوت است; یعنی نبی دعوای نبوت نموده و با انجام معجزه، مبارز می‏طلبد ولی كرامت همراه با ادعا و تحدی نمی‏باشد . (۱۰) (تحدی مبارزه طلبیدن جهت اثبات دعوی است . به این بیان كه مدعی نبوت هنگام معجزه آوردن از كسانی كه موافق با دعوای او نیستند و او را تصدیق نمی‏كنند، می‏خواهند تا آنها هم مثل آنچه را كه او آورده است، بیاورند و چون نتوانند، محكوم گردند). در اینجا شایسته است‏به بعضی از اهم مناقشاتی كه در باره كرامات اولیا شده است، اشاره و پاسخ داده شود .


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 5 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.