چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
اشتغال دغدغه آشکار دولت
«برنامه بعدی دولت، ریشهکنی بیکاری در سراسر کشور است و از ابتدای سال آینده دولت همه توان خود را با کمک بانکها و استفاده از ذخایر صندوق توسعه ملی برای ریشهکنی بیکاری بهکار خواهد گرفت و تا قبل از پایان دولت دهم مشکل مسکن و اشتغال به صورت کامل رفع خواهد شد».
این تازهترین وعده رئیسجمهوری محمود احمدینژاد، است که در جریان سفر استانی دولت به استان مرکزی اعلام شد. به گفته رئیس دولت «لایحهای به مجلس ارائه شده است که درصورت تصویب آن، ۲۰درصد از پول نفت در صندوقی به نام صندوق توسعه ملی ذخیره خواهد شد که فقط به امر ایجاد اشتغال برای جوانان اختصاص خواهد یافت، چرا که از ابتدای سال تاکنون نزدیک به ۹میلیارد دلار در این صندوق ذخیره شده که این رقم تا پایان سال به ۱۴میلیارد دلار میرسد و با قانونی که مجلس در نحوه هزینه کرد آن به دولت ارائه میدهد، سالانه میتوان حداقل یک میلیون شغل در کشور ایجاد کرد».
نرخ بیکاری در پردهای از ابهام قرار دارد و تنها آمار در دسترس نشان میدهد که متوسط نرخ بیکاری در بهار امسال ۶/۱۴درصد بوده است اما از آمار رسمی نرخ بیکاری در تابستان خبری نیست و گفته میشود که مرکز آمار ایران مصمم است با بررسی دوباره، نرخ بیکاری ۲ فصل تابستان و پاییز را یکجا اعلام کند. اما مسئله مهم این است که دولت باز هم مصمم به اجرای سیاستهای اشتغالزایی با تکیه زیاد بر منابع پولی و مالی است، چه اینکه اشتغال دغدغه نخست دولت شده است. نگرانی اصلی اما این است که بیکاران کار میخواهند و شاغلان در جستوجوی راهی برای کسب درآمد کافی جهت امرار معاش آسانتر هستند.
● سال۹۰؛ اشتغال دشوارتر میشود
بازار کار ایران در سال ۱۳۹۰ شرایط دشوارتری را نسبت به امسال تجربه خواهد کرد؛ دستکم به ۲ دلیل روشن، نخست اجرای قانون هدفمندی یارانهها و دوم اصرار دولت بر درپیش گرفتن سیاست انقباضی شدید در بودجه جاری و مشروط بودن اعتبارات عمرانی در نتیجه نبود منابع کافی. پیشبینی اینکه بسیاری از واحدهای صنعتی و البته تولیدی با ضریب انرژیبری زیاد، متوسط و کم در گام نخست آزادسازی قیمت حاملهای انرژی و اجرای قانون هدفمندی یارانهها، جهتگیری تولیدی خود را تغییر دهند، چندان دور از ذهن نیست. صاحبان واحدهای تولیدی دستکم برای مهار شوک آنی ناشی از آزادسازی قیمت حاملهای انرژی به ناچار بخشی از خط تولید خود را که از انرژیبری بالا برخوردارند، تعطیل خواهند کرد و حتی پیشبینی میشود که برخی واحدهای اقتصادی در کوتاه مدت نسبت به تعطیلی واحدهای خود با هدف جلوگیری از رشد هزینهها اقدام کنند.
مسلم اینکه اثر کوتاه مدت اجرای قانون هدفمندی یارانهها بر بازار اشتغال موجود، منفی خواهد بود و از این رو شاید در نظر گرفتن بستههای حمایتی، نظیر افزایش پوشش بیمه بیکاری بتواند راه را برای بازگشت دوباره بخشی از شاغلان بیکار شده هموارتر سازد. با درنظرگرفتن اینکه نقطه ثقل اجرای قانون یارانهها سال آینده خواهد بود، پیشنهاد میشود دولت در کنار بستههای حمایتی خود دستکم شیب آزادسازی قیمتها را به ویژه در بخش تولید به گونهای در نظر بگیرد که مانع از تضعیف اشتغال موجود شود، وگرنه خطر اخراجهای گسترده شاغلان بهویژه در بخش کارگری دور از انتظار نخواهد بود.
مسئله مهمتر اما تصمیم دولت مبنی بر اجرای سیاست انقباضی در بودجه جاری سال آینده است که اثر غیرمستقیم آن کاهش تقاضا و کسادی وضعیت عرضه کالاها و خدمات خواهد بود. هرچند دولت مصمم است تا دستکم ۵۰درصد از منابع عمرانی سال آینده را از محل مشارکت بخشهای غیردولتی تأمین کند اما واقعیت این است که این انتظار دولت با در نظر گرفتن منابع سرمایهای بخش غیردولتی و فراهم نبودن شرایط کسب و کار آسان به سادگی محقق نخواهد شد و از سوی دیگر احتمال میرود دولت در سال آینده همچون سالهای اخیر نسبت به جابهجایی اعتبارات عمرانی برای تأمین کسری بودجه اقدام کند که تاخیر در اجرای طرحهای عمرانی و تشدید بدهی دولت به پیمانکاران باعث کندی هرچه بیشتر نرخ رشد اقتصادی و البته تشدید بیکاری خواهد شد.
● تزریق پول دردی را دوا نمیکند
تجربه ۳۰ ساله سیاستهای اشتغالزایی در ایران پیش روی همه است؛ ایجاد اشتغال با تزریق پولهای عمدتا نفتی و درنتیجه تشدید تورم در اثر انحراف منابع تزریق شده و اشتغال ناپایدار و شکننده بدون درآمدهای کافی برای شاغلان. آیا برنامه دولت برای تخصیص منابع صندوق توسعه ملی تکرار سیاست ناکارآمد و مبهم بنگاههای زودبازده و مرگ زودرس آنها در شرایط رکود اقتصادی نیست؟ پاسخ به پرسشها و ابهامها درباره سیاستهای اشتغالزایی دولت البته مستلزم آگاهی از کم و کیف برنامه دولت است؛ چه اینکه از یک سو رئیسجمهوری به احیای برنامه وزیر کار سابق درباره بنگاههای زودبازده چشم دوخته است و وزیر کار فعلی دل بسته اشتغالآفرینی از طریق مشاغل خانگی است و تکیه هر دو برنامه باز هم بر تزریق آمپول گران و پرهزینه پول است. مهمتر و مبهمتر اینکه، بیم رسوب منابع مالی جهت ایجاد اشتغال و انحراف این منابع میرود.
شاید اصلیترین پرسشی که این روزها دولتمردان اقتصادی را به خود مشغول ساخته است این باشد که راز ایجاد اشتغال با درآمد کافی و پایدار چیست؟ تنها پاسخ روشن این است که چسبندگی شدید سیاستهای اشتغال به سیاستهای پولی بدون اصلاح بسیاری از موانع و چالشهای نهفته در سیاستها و برنامههای کلان اقتصادی نمیتواند اهداف کاهش نرخ بیکاری را محقق سازد و وعده ریشهکنی بیکاری تا پایان دولت دهم غیر ممکن مینماید.
● رکود اقتصادی؛ نگاه به آینده
رشد اقتصاد ایران از سال ۱۳۸۶ تاکنون روند نزولی داشته است. هرچند بانک مرکزی هنوز از اعلام رسمی نرخ رشد اقتصادی ایران امتناع میورزد اما ناگفته آشکار است که کندی رشد اقتصادی و ابهام در ارزشافزوده بخشهای مختلف نشان میدهد که دستیابی به نرخ رشد متوسط ۸درصد نه تنها در برنامه چهارم توسعه غیرممکن است بلکه بیم ناکامی در رسیدن به این میزان رشد اقتصادی در ۵ سال آینده هم ایجاب میکند تا دولت و مجلس تدبیری کلان بیندیشند.
رسیدن به نرخ بیکاری تکرقمی بهعنوان یک هدف کمی آرمانی مستلزم نرخ رشد اقتصادی دستکم ۱۰درصدی و بازتعریف سیاستهای اقتصادی مبتنی بر آزادسازی خصوصیسازی واقعی اقتصادی است.
مهمتر از آن تأمین منابع پایدار و جلب سرمایههای خارجی برای سرعت بخشیدن به طرحهای کلان اقتصادی است. شاید اصلیترین ایرادی که بر سیاست اشتغالزایی زودرس دولت میتوان وارد کرد، این است که هنوز نمیداند اولویت اعطای تسهیلات را به واحدهای اقتصادی کنونی بدهد یا ایجاد واحدهای جدید؟ اولویت با بنگاههای تولیدی بزرگ و متوسط است یا بنگاههای کوچک و اشتغالزایی فردی و خانوادگی؟ در ۳سال اخیر دولت سرانجام پذیرفت که اولویت اصلی را به حفظ اشتغال و تولید موجود بدهد و اجازه تعطیلی واحدهای تولیدی را بهدلیل کمبود شدید نقدینگی و دشواریهای حاکم بر سر راه تأمین سرمایه در گردش دهند. حتی بسیاری از بنگاههای اقتصادی زیان ناشی از کاهش ظرفیت تولید را به جان خریدند تا روزنهای گشوده شود.
اکنون بهنظر میرسد که دولت واقعیت کندی رشد اقتصادی را کمرنگ دیده است و باور دارد که رشد نرخ تورم در ۳ماهه اخیر انتظاری و روانی است. هرچه باشد، مهم این است که لشکر بیکاران در راهند، عدهای در جستوجوی نخستین شغل و عدهای در تکاپوی بازگشت به محل کار قبلی خود یا کاری دیگر و شاغلان هم نه تنها خطر بیکاری را احساس میکنند بلکه بهدلیل کافی نبودن درآمدشان سراغ شغل دوم را میگیرند.
پیشنهاد میشود دولت با واقعیتها کنار بیاید و مانع از افزایش نرخ بیکاری و تورم شود و ثبات اقتصادی را جدی بگیرد و البته این راهی است بس دشوار.
رضا کربلایی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست