چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
پزشکانی از سیارههای دور
اگر بخواهیم پزشکانی را به یاد آوریم که در سینما و تلویزیون دیدهایم، چه به خاطر میآوریم؟ مردانی (و گاهی زنانی) که روپوش سفید یا گان سبز یا کت و شلوار به تن دارند و احیانا یک گوشی پزشکی نیز همراهشان است که اغلب دور گردنشان آویخته یا پشت میز نشستهاند (اغلب در مطب) و یا در گوشهای از مرکز درمانی ایستاده و خیلی جدی و مختصر، توضیحی درباره وضعیت بیمار میدهند و تمام....بله، تمام!...
این همه، آن چیزی است که از پزشکان در سینما دیدهایم. انگار آدمهایی از مریخ آمدهاند و رباتگونه، کاری جز تشخیص و درمان ندارند. درست شبیه کارگرهای کارخانه فیلم «عصر جدید» چاپلین که تنها نقششان در زندگی، همان کاری بود که بر عهده آنهاست. برای مثال شما از جراحان کاری جز این دو حرکت دیدهاید؟ یا در اتاق عمل، وسایل جراحی میخواهند و دستشان را دراز میکنند یا از اتاق عمل بیرون آمدهاند و به همراهان مضطرب بیمار، توضیح کوتاهی میدهند. عجیب این که ادبیات آنها نیز شبیه هم و عصا قورتداده است. گاهی چنان نامتعارفاند که مخاطبان پزشک نیز نمیتوانند آنها را به جا آورند. شاید همه علت، به سازندگان و نویسندگان آثار هنری مربوط نباشد، چون آنها نیز بر مبنای حافظ شخصیتشناس خود به سراغ شرح جزییات آدمهای فیلمنامه میروند و حتما شناخت آنها از طبیبان محدود به همین حالتهای نابسنده است که در فیلمها بازسازی میکنند. میپذیرم که پزشکان نسل متاخر که بهطور عمده متخصصان عضو هیات علمیاند، معمولا رفتار فاصلهجو و مغروری دارند؛ اما این توجیه قانع کنندهای نیست که نگاه به جامعه پزشکی تا این حد نارسا باشد. به تازگی گرایش تازهای در این زمینه آغاز شده، اما راه اشتباه دیگری پیش گرفته شده! برخی گمان میبرند که ورود به حیطههای زندگی پزشک، برای این کار کفایت کند. برای مثال، در سریال «اغما» دیدیم که باوجود نزدیک شدن به چنین حریمهایی، آنچه شکل گرفت، «شخصیت» یک پزشک نبود. در مقابل نگاه کنیم به فیلم «خیلی دور، خیلی نزدیک» که دو شخصیت پزشک را در دو نسل متوالی، به درستی ترسیم میکند؛ بدون آنکه خودش را ملزم به زیادهگویی کند.
در واقع کیفیت نمایشی جزییات است که اهمیت دارد و نه میزان حجمی آنها. اگر بخواهیم از این تیپسازیهای تکراری دوری کنیم، در گام نخست باید آنها را به عنوان «آدم» قصهها برای تماشاگر قابل باور کنیم و پس از آن، جزییات شغلی اضافه شوند. چرا جراح مغز و اعصاب «خیلی دور، خیلی نزدیک» را به عنوان یک شخصیت در ذهن خود ثبت میکنیم، اما آدم مشابهاش را در «مینای شهر خاموش» به عنوان یک جراح به ذهن نمیسپاریم؟! اهمیت به شخصیتپردازی و بهرهمندی از مشاوران است که نتایج موفق خلق میشوند. گاهی گمان میکنم که کم شناختهشدهترین آدمهای صاحب شغل در سینما، پزشکان هستند و به تازگی نیز که به جای ارایه بهتر، توهین به آنها رواج یافته است. جالب (و در واقع تلخ) اینجاست که توجیه توهینکنندگان، پرهیز از نگاه نارسای کلیشهشده قدیمی است!
پزشکان در سیما و سینما - دکتر مصطفی جلالی فخر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست