دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

مهدویت و بابیه


مهدویت و بابیه

بابیگری در قرن سیزدهم قمری توسط فردی به نام سید علی محمد پدید آمد وی در اول محرم سال ۱۲۳۵ یا ۱۲۳۶ متولد و در بیست و هفتم شعبان سال ۱۲۶۶ به جرم ارتداد به دار آویخته شد

مسلك بابیگری در قرن سیزدهم قمری (نوزدهم میلادی) توسط فردی به نام سید علی محمد پدید آمد. وی در اول محرم سال ۱۲۳۵ یا ۱۲۳۶ (۱۸۲۰ میلادی) در شیراز متولد شد و در بیست و هفتم شعبان سال ۱۲۶۶ در تبریز به جرم ارتداد به دار آویخته شد.

بابیه او را «حضرت اعلی‏» و «نقطه اولی‏» لقب داده‏اند. وی تحصیل ابتدایی و آموزش اندكی عربی را در شیراز گذراند. سپس پنج‏سال در بوشهر اقامت گزید و به تجارت- كه پیشه پدری او بود- اشتغال داشت. در همان ایام كه نوجوانی بیش نبود، دست‏به كارهای غیر متعارف می‏زد و به اوراد و طلسمات كه حرفه رمالان و افسونگران بود. سخت علاقه‏مند بود. در هوای بسیار گرم تابستان بوشهر هنگام بلندی آفتاب، بر بالای بام می‏ایستاد و برای تسخیر آفتاب اوراد می‏خواند و حركات مرتاضان هندی را تقلید می‏كرد.

پس از بازگشت از بوشهر به شیراز، كار و كسب را رها كرد و برای كسب علم و سیر و سیاحت رهسپار عراق و حجاز گردید و در كربلا در سلك شاگردان سید محمد كاظم رشتی (۱۲۰۳- ۱۲۵۹ ق) در آمد. سید كاظم رشتی كه از شاگردان شیخ احمد احسایی بود درباره ائمه طاهرین علیهم السلام افكار و عقاید غلو آمیزی داشت و آنان را مظاهر تجسم یافته خدا یا خدایان مجسم می‏انگاشت و می‏گفت‏باید در هر زمانی یك نفر میان امام زمان (عج) و مردم باب و واسطه فیض روحانی باشد.

این گونه عقاید توجه سید علی محمد را به خود جلب كرد، و از مریدان خاص وی گردید، و از همانجا بود كه فكر دعوی با بیت در ذهن او راه یافت. پس از فوت سید كاظم رشتی، در سال ۱۲۶۰ ق سید علی محمد نخست ادعای ذكریت و بعد ادعای بابیت (یعنی باب علوم و معارف خدا و راه اتصال به مهدی موعود «عج‏» ) و سپس ادعای مهدویت نمود و به تدریج ادعای ثبوت و شارعیت كرد و مدعی وحی و دین جدید گردید، و بالاخره این ادعا را به ادعای نهایی ربوبیت و حلول الوهیت در خود پایان داد.

● سرگذشت‏سید باب پس از دعوی بابیت

در آغاز امر هیجده تن از شاگردان سید كاظم رشتی كه نزد بابیان به حروف حی (ح ۸، ی ۱۰) مشهورند به باب ایمان آوردند، و هر كدام در نقطه‏ای به تبلیغ مسلك بابیگری پرداخته، جمعی را به آیین او در آوردند. خود باب نیز از عراق به مكه رفت و در آنجا دعوی مهدویت‏خود را آشكار ساخت. سپس به بوشهر بازگشت و در آنجا اقامت گزید. فعالیت‏بابیان، علمای شیعه و نیز حكومت قاجار را

” پس از فوت سید كاظم رشتی، در سال ۱۲۶۰ ق سید علی محمد نخست ادعای ذكریت و بعد ادعای بابیت (یعنی باب علوم و معارف خدا و راه اتصال به مهدی موعود «عج‏» ) و سپس ادعای مهدویت نمود و به تدریج ادعای ثبوت و شارعیت كرد و مدعی وحی و دین جدید گردید، و بالاخره این ادعا را به ادعای نهایی ربوبیت و حلول الوهیت در خود پایان داد. ... “

نگران ساخت. از این رو به دستور حكمران فارس، باب را از بوشهر به شیراز منتقل كردند، ولی او دست از فعالیتهای تبلیغی خود برنداشت، لذا به دستور حاكم شیراز مجلس مناظره‏ای بین او و علمای شیعه ترتیب داده شد، و او از عقاید خود اظهار ندامت كرد. وی را به مسجد بردند و او در جمع مردم دعاوی خود را تكذیب و استغفار كرد. اما پس از چندی بار دیگر همان ادعا را تكرار و تبلیغ می‏كرد. از این رو، او را دستگیر و زندانی كردند، و پس از مدتی از شیراز به اصفهان منتقل گردید و از آنجا وی را به آذربایجان بردند و در قلعه چهریق- نزدیك ماكو- زندانی كردند (۱۲۶۳ ق) .

سپس از آنجا وی را به تبریز بردند و در حضور ناصر الدین میرزا (ولیعهد ناصر الدین شاه) در مجلس علما محاكمه كردند و سرانجام به جرم ارتداد از دین و افساد در میان مؤمنین به دار آویخته شد (۱۲۶۶ ق) .

● تالیفات باب

نخستین تالیف وی كتابی است در تفسیر سوره یوسف كه بابیان آن را «قیوم الاسماء» می‏خوانند. از دیگر كتابهای مشهور او مجموعه الواح وی خطاب به علما و سلاطین و كتاب صحیفه بین الحرمین است كه بین مكه و مدینه نوشته شده است. «بیان‏» ، مشهورترین كتاب او به عربی و فارسی است. سبك تالیف او مخلوطی از عربی و فارسی است، و عربی نویسی او غالبا نویسی او غالبا با موازین نحو و دستور زبان مطابقت ندارد.

نزد با بیان این كتاب به صورت كتاب وحی و شریعت و احكام آسمانی تلقی می‏شود. در باب چهارم از واحد ششم كتاب بیان آمده است: در چهار منطقه نباید كسی جز بابی وجود داشته باشد: در فارس، خراسان، آذربایجان و مازندران. در باب هیجدهم از واحد هفتم آمده است: اگر كسی دیگری را محزون سازد، واجب است كه نوزده مثقال طلا به او بدهد. و اگر ندارد. نوزده مثقال نقره بدهد. در باب پانزدهم از واحد هشتم آمده است: بر هر كس از پیروان باب واجب است كه برای طلب اولاد ازدواج كند، اما اگر زن كسی باردار نشد، حلال است‏برای حامله شدن او از یكی از برادران بابی خود یاری بگیرد، نه از غیر بابی. در باب چهارم از واحد هشتم آمده است: هر چیزی بهترین آن متعلق به نقطه (یعنی خود باب) و متوسط آن متعلق به حروف حی (هیجده تن یاران باب) بوده و پست‏ترین آن برای بقیه مردم است.

● میرزا حسینعلی بهاء و مسلك بهائیه

میرزا حسینعلی در سال ۱۲۳۳ ق در دهكده‏ای از توابع نور مازندران متولد شد و در حوالی سال ۱۳۱۰ ق در عكا در اثر بیماری درگذشت و در همانجا به خاك سپرده شد. تحصیلات مقدماتی و خواندن و نوشتن و مقداری عربی را- طبق سنت رایج زمان- آموخت. سپس به خدمت دولت در سمت منشیگری و دیوان در آمد، و پس از چندی به حلقات درویشان پیوست و مانند آنها زلف و گیسوی بلند گذاشت و لباس قلندری بر تن كرد. با ظهور غوغای باب، میرزا حسینعلی و برادر ناتنی‏اش یحیی صبح ازل و تنی چند از خاندانش به باب پیوستند، و پس از اعدام باب، یحیی صبح ازل دعوی جانشینی او را كرد.

میرزا حسینعلی در آغاز تسلیم او شد. اما ” در باب پانزدهم از واحد هشتم آمده است: بر هر كس از پیروان باب واجب است كه برای طلب اولاد ازدواج كند، اما اگر زن كسی باردار نشد، حلال است‏برای حامله شدن او از یكی از برادران بابی خود یاری بگیرد، نه از غیر بابی. ... “

پس از مدتی، رقابت‏با برادر را آغاز كرد و نخست ادعای «من یظهره اللهی‏» - كه در سخنان باب آمده بود كرد و به تدریج‏بر ادعاهای خود افزود تا به ادعای رسالت و شارعیت و حلول خدا در او رسید و خود را الهیكل الاعلی نامید (انا الهیكل الاعلی) و مدعی شد كه سید علی محمد باب زمینه‏ساز و مبشر ظهور وی بوده است.

سفارتخانه‏های خارجی- خصوص روس- با صراحت از برادرش حمایت می‏كردند و دولت را از تصمیم شدید علیه آنها تهدید می‏كردند. سرانجام با فشار علمای اسلامی و مسلمانان، حكومت وقت مجبور شد در سال ۱۲۶۹ ق آن دو را با جمعی از پیروان آنها به بغداد تبعید كند. عراق در آن زمان- به سان بسیاری از مناطق اسلامی- تحت‏حكومت مركزی عثمانی اداره می‏شد.

پس از مدتی كه كشمكش میان دو برادر بر سر رهبری با بیان و درگیری طرفداران آنان بالا گرفته بود، دولت عثمانی هر دو را به دادگاه كشاند، و دادگاه حكم تبعید آن دو را دو نقطه دور دست و جدا از هم صادر كرد، از این رو، یحیی صبح ازل با خاندان و پیروانش به قبرس و حسینعلی بهاء و طرفدارانش به عكا در سرزمین فلسطین اسكان داده شدند، ولی تكفیر و تبلیغ علیه یكدیگر را هرگز رها نكردند.

در این ایام بود كه اطرافیان صبح ازل به فرقه «ازلیه‏» و پیروان میرزا حسینعلی به فرقه «بهائیه‏» نامیده شدند و آنهایی كه به این دو برادر ملحق نشدند، به نام قبلی «بابی‏» باقی ماندند. سرانجام در این كشمكش میرزا حسینعلی كه بیشتر مورد حمایت ایادی استعمار بود غلبه یافت و ازلیه به دست فراموشی سپرده شدند.

● عباس افندی و شوقی افندی

پس از مرگ میرزا حسینعلی همه چیز راه فراموشی و سكوت پیش گرفت. بابی‏ها كم كم محو و فراموش می‏شدند، و بهایی‏ها در حالت صبر و انتظار به سر می‏بردند، تا اینكه پسر ارشد میرزا حسینعلی به نام عباس افندی كه عبد البهاء لقب گرفت، به تجدید آن پرداخت. وی در سال ۱۸۴۴ م. متولد و در سال ۱۹۲۱ م. در گذشت. عباس افندی در محیط حكومت عثمانی و داخل ایران مجالی برای فعالیت‏خود نمی‏یافت. بدین جهت در سال ۱۹۱۱ م. به اروپا مسافرت كرد و به جای روسیه با انگلستان و سپس آمریكا رابطه ویژه‏ای برقرار كرد، و در جریان جنگ جهانی اول (۱۹۱۴) خدمات زیادی برای انگلستان انجام داد، و پس از پایان یافتن جنگ، به پاس این خدمات، طی مراسمی لقب سر (Sir) و نشان نایت هود (Knight Hood) كه بزرگترین نشان خدمتگزاری به انگلیس است، به وی اعطا شد. بدین صورت بهائیگری به عنوان ستون پنجم و یكی از ابزار سیاست استعماری انگلیس- و نیز آمریكا- مبدل شد. از پیروان عباس افندی به «بابیه بهائیه عباسیه‏» تعبیر می‏شود. پس از مرگ عبد البهاء، رهبری بهائیان به دست‏شوقی

” عقیده عمومی بهائیان این است كه با ظهور باب و بهاء شریعت اسلام الغا گردید و دوره رسالت محمد مصطفی صلی الله علیه و اله سپری شده است، و این دوره، دوران زمامداری جمال اقدس الهی و آیین اوست، ولی بعد از او نیز خداوند بارها بر زمین هبوط و تجلی خواهد كرد، به اعتقاد آنان پس از حضرت محمد صلی الله علیه و آله نخست‏باب و پس از او حسینعلی بهاء به عنوان ظهور الهی به عالم آمدند و لا اقل تا هزار سال دیگر ظهور الهی در عالم نخواهد بود. ... “

افندی- نوه دختری میرزا حسینعلی- افتاد كه تا سال ۱۹۵۷ م. ادامه یافت. پس از مرگ او، گروه نه نفری بیت العدل- كه مركز آن در حیفای اسراییل قرار دارد- بهائیان و بهائیگری را اداره می‏كند، هر چند در واقع دستهای مرموز استعمار دست اندركاران بهائیت‏اند.

● نوشته‏های میرزا حسینعلی

در میان نوشته‏هایی كه از پراكنده‏گویی‏های میرزا حسینعلی بهاء جمع آوری شده، دو اثر از دیدگاه بهاییان به گونه‏ای به عنوان كتاب شریعت و وحی تلقی می‏شود: یكی كتاب «ایقان‏» به زبان فارسی است كه به گمان آنان در بغداد بر او وحی شده است، و دیگری كتاب «اقدس‏» به زبان عربی مخلوط و دست و پا شكسته كه می‏پندارند در عكابر او نازل شده است (و یا خود كه تجسمی از خداوند بود بر خود نازل نمود!) . مكاتیب یا نوشته‏های دیگر بی محتوا به نامهای كلمات مكنونه، هفت وادی، كتاب مبین، سؤال و جواب و امثال آن نیز به او نسبت داده شده است.

● میرزا حسینعلی

در كتاب اقدس (ص ۱) خود را منبع وحی و تجلی خدا معرفی كرده، مدعی می‏شود كه خداوند خلقت و تدبیر جهان را به او سپرده است. و در كتاب مبین (ص ۲۲۹) می‏گوید: لا اله الا انا المسجون الفرید!و در كتاب ایام تسعه (ص ۵۰) درباره روز تولد خود می‏گوید:

«فیا حبذا هذا الفجر الذی فیه ولد من لم یلد و لم یولد» !و در كتاب ادعیه محبوب (ص ۱۲۳) بهائیان در دعای سحر می‏خوانند: الهی تو را به حق ریش جنبانت قسم می‏دهم. . . ! در یكی از قصاید میرزا حسینعلی آمده است: كل الالوه من رشح امری تالهت و كل الربوب من طفح حكمی تربت

● ادعای نسخ شریعت اسلام

عقیده عمومی بهائیان این است كه با ظهور باب و بهاء شریعت اسلام الغا گردید و دوره رسالت محمد مصطفی صلی الله علیه و اله سپری شده است، و این دوره، دوران زمامداری جمال اقدس الهی و آیین اوست، ولی بعد از او نیز خداوند بارها بر زمین هبوط و تجلی خواهد كرد، به اعتقاد آنان پس از حضرت محمد صلی الله علیه و آله نخست‏باب و پس از او حسینعلی بهاء به عنوان ظهور الهی به عالم آمدند و لا اقل تا هزار سال دیگر ظهور الهی در عالم نخواهد بود.

● عبادت و احكام در مسلك بهائیه

۱) نماز در آیین بهایی نه ركعت است كه به صورت انفرادی در صبح و ظهر و شام بر هر بالغی واجب است. و قبله آنها شهر عكاست كه قبر میرزا حسینعلی بهاء در آن واقع شده است. برای نماز وضو نیز لازم است، ولی اگر كسی آب برای وضو نداشته باشد، به جای وضو پنج‏بار می‏گوید: «بسم الله الاطهر الاطهر» . و جز در نماز میت، نماز جماعت ندارند.

۲) روزه آنان یك ماه به مقدار نوزده روز است، زیرا در اصطلاح آنان هر ماه نوزده روز و هر سال نوزده ماه دارد و مجموع ایام سال ۳۶۱ روز است. آخرین روز ماه روزه آنها مصادف با عید نوروز است.

۳) حج آنها زیارت خانه‏ای است كه در شیراز كه سید علی محمد باب در آن متولد شده، یا خانه‏ای كه میرزا حسین علی بهاء الله در مدت اقامت‏خود در عراق در آن زندگی می‏كرد، و برای آن وقت‏خاصی مقرر نشده است.

۴) هر مرد فقط می‏تواند یك زن داشته باشد، در كتاب اقدس ازدواج با دو زن با رعایت عدالت جایز دانسته شده است. ولی عبد البهاء در تفسیر آن گفته است چون شرط عدالت هیچ گاه تحقق نمی‏یابد، پس در واقع در ازدواج تعدد راه ندارد. و ازدواج با زن پدر حرام است و با دختر و خواهر و سایر اقربا جایز است.

۵) تمام اشیا پاك است، حتی امثال بول و غائط و سگ و خوك و. . .

۶) در آیین بهائیت‏سهم ارث پسر و دختر مساوی است، چنانكه سن بلوغ آنها هم یكسان است (یعنی پانزده سالگی) .

۷) مراكز مهم اجتماعات رسمی آنها یكی «حظیرهٔ القدس‏» (در عشق آباد) و دیگری «مشرق الاذكار» در نزدیك شیكاگو (آمریكا) است.