چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
موسیقی پاپ, بودن یا نبودن
در آسیبشناسی موسیقی پاپ، جدا از پرداختن به سلیقه و خواست مخاطب و نوع نگرش اهالی موسیقی در نحوه تولید و انتشار این نوع آثار، گویا بایستی ابتدا به سراغ حاشیههای ایجاد شده برای این ژانر از موسیقی رفت و در قدمهای بعدی به فرم و محتوای خیل بیشمار محصولات عرضه شده در قالب به اصطلاح پاپ در طی لااقل پنج سال اخیر پرداخت. برای شروع طبق معمول نیاز به ذکر این نکته داریم که یک دهه از تولد دوباره موسیقی پاپ در داخل کشور میگذرد و این جمله تکراری که برای جلب نظر مردم و شاید مسوولان همیشه در تمام نوشتههای ما به کار میرود، دیگر باعث ایجاد نوعی دلزدگی و شاید آلرژی برای لااقل اهالی پاپ گردیده است. به هر حال موسیقی پاپ، ۱۰ ساله شده است و هنوز در موجودیت خود دچار بلاتکلیفی عمیقی است.
در ظاهر یک دهه است که پاپ به رسمیت شناخته شده اما در باطن هنوز آنچنان که باید و شاید مورد حمایت از سوی نهادهای ذیربط و مسوول قرار نمیگیرد و آرزو به دل ماندهایم که یک هزارم موسیقی سنتی، موسیقی پاپ نیز مورد توجه و احترام قرار گیرد که این احترام و توجه به پاپ، احترام به نگاه و خواست و سلیقه بخش عظیمی از مردمی است که حتی بدون آگاهی از تعاریف رایج موسیقایی در مورد پاپ و سنتی و کلاسیک، به آهنگهای پاپ و خوانندگان و حتی ترانهسرایان و آهنگسازانش علاقه دارند و بخش عمدهای از اوقات کار و فراغت خود را با اینگونه از موسیقی میگذرانند. بههمین خاطر است که موسیقی پاپ نقش عمدهای در فرهنگسازی مناسب یا تخریب معیارهای فرهنگی مورد توجه جامعه دارد که هنوز این پتانسیل بالا مورد توجه مناسب قرار نگرفته است. از طرف دیگر هنوز موسیقی پاپ بهظاهر از سوی بسیاری از زعمای موسیقی کلاسیک و سنتی که دست بر قضا از تصمیمگیرندگان اصلی شوراهای راهبردی و کاربردی و نظارتی صدا و سیما و دفتر موسیقی هستند به رسمیت شناخته نمیشود اما در باطن بخش قابل توجهی از موسیقیهای پخش شده در طول شبانهروز از تلویزیون و رادیو به آهنگهای پاپ تعلق دارد و آلبومهای پاپ بیشماری نیز هر ساله بهصورت رسمی مجوز انتشار میگیرند.
این دوگانگی در نوع برخورد با موسیقی پاپ و اهالی آن باعث شده که متاسفانه موسیقی پاپ در طی لااقل چهار، پنج سال گذشته از مسیر اصلی و صحیحی که یک دهه پیش آغاز کرده بود خارج شود و تبعات منفیاش جدا از ضربهزدن به پیکره اصلی پاپ، اثرات نامطلوب بسیاری از نظر فرهنگی و حتی اقتصادی بر بخش عظیمی از جامعه گذاشته است. بیتوجهی به پاپ و سختی مراحل صدور مجوز باعث شد که رفتهرفته نوعی از موسیقی پاپ بهنام موسیقی زیرزمینی یا به اصطلاح غیرمجاز متولد شود که آثار تولید شده در این فضا، هم باعث ضعف کلی ساختار پاپ داخل کشور گردیده و هم تاثیرات منفی بسیاری بر فرهنگ و سلیقه شنیداری جامعه گذاشته است.
انتشار هزاران قطعه موسیقایی فاقد ارزشهای هنری که خیلی از اوقات حاوی کلامی غیراخلاقی و حتی مستهجن نیز بودهاند، نگرانی پنهانی شدیدی را در جامعه از سوی حتی خانوادهها ایجاد کرده است و جالب است که هیچ مقابله و برخوردی نیز با اینگونه از موسیقی صورت نمیگیرد. از سوی دیگر این انتشارها و این اصل همیشگی که معمولا هر چیزی که نام غیرمجاز و ممنوع را با خود به همراه دارد، مورد توجه نسل جوان جامعه قرار خواهد گرفت، باعث شده که دیگر رغبت چندانی به خرید آثار رسمی و مجاز پاپ وجود نداشته باشد و این ضربه فرهنگی و اقتصادی، بسیاری از خوانندگان و تولیدکنندگان عرصه پاپ را از پا در آورده است. نگاهی گذرا به وضعیت موسیقی پاپ در چند سال اخیر نشان میدهد که بهعنوان مثال اکثر خوانندههای مطرح مورد علاقه جوانان، خوانندههایی هستند که با انتشار قطعاتی بهصورت غیرمجاز مطرح و شناخته شدهاند و باز جای خوشحالی دارد که یکسری از این نامها، در دوران فعالیت غیرمجاز نیز از احساس تعهد و مسوولیت مناسبی در برابر مخاطب خود برخوردار بودند و در طی زمان نیز توانستند، مجوز ورود به فضای رسمی مجاز موسیقی را دریافت کنند. اما آنچه غیرقابل کتمان است توجه شدید مردم به موسیقی غیرمجاز و بیتوجهی به موسیقی رسمی پاپ داخل کشور است.
از آنطرف موسیقی پاپ حتی برای خروج از این بحران نیز مورد حمایت مسوولان قرار نمیگیرد و جدا از ضعفهایی که از نظر ماهیت و موجودیت دچار آن است، هنوز در تقابل و احقاق حق در مقابل دیدگاه نادرست و سهلانگارانه مورد اشاره قرار دارد. در طی چند ماه گذشته، خبر انتشار پیاپی آلبومهای تعدادی از خوانندههای مطرح و مورد علاقه جامعه، بارقههایی از امید را در دل دوستداران این نوع موسیقی ایجاد کرد. اینکه حضور رسمی برخی از خوانندههای محبوب موسیقی غیرمجاز و همچنین احتمال فروش بالای آلبومهای ذکر شده خون تازهای را در رگهای خشکیده پاپ از جهت فرهنگی و اقتصادی جاری خواهد کرد و پس از مدتها شاهد گرایش و توجه مردم به موسیقی رسمی و مجاز پاپ خواهیم بود. یک قانون نانوشته در بازار موسیقی میگوید که نباید دو آلبوم پرفروش و مطرح، بهصورت همزمان منتشر شوند چراکه از جهت فروش و استقبال مردم، تاثیراتی منفی بر یکدیگر میگذارند. این قانون سالهاست که در بازار موسیقی اجرا میشود اما از اواسط تابستان سالجاری این اصل همیشگی زیر پا گذاشته شده و ۶-۵ آلبومی که امید بسیاری به فروش بالایشان بود و نام خوانندگانی مطرح را به همراه داشتند بهصورت متوالی منتشر شدند و قانون ذکر شده بهدرستی از بین رفت.
پیشبینیها حاکی از این بود که توجه به این آلبومها و فروش بالایشان، تحول مناسبی در موسیقی پاپ ایجاد خواهد کرد و پس از مدتها موسیقی پاپ مجاز تواناییهای خود را در برابر موسیقی غیرمجاز و بهخصوص معضلی به نام رپ، بهرخ خواهد کشید.
اما متاسفانه آلبومهای منتشر شده، آنچنان که باید و شاید توقعات را برآورده نکردند و به جز یکی دو آلبوم خاص، مابقی نه مورد توجه مناسبی قرار گرفتند و نه به فروش قابل دفاعی دست پیدا کردند. این اتفاق غمانگیز تنها صورت مسئله است. نکته قابل ذکر چرایی عدم توجه مردم به این اتفاق بیسابقه است. چگونه است که خوانندهای همچون محسن چاووشی در دوران فعالیت به اصطلاح غیرمجازش، نظر میلیونها مخاطب پاپ را به خود جلب میکند و تا جایی پیش میرود که کارگردان بزرگی همچون داریوش مهرجویی را نیز برای موفقیت فیلمش به سوی خود میکشاند اما آلبوم «یه شاخه نیلوفر» با وجود تبلیغات استثناییاش، به موفقیت آثار غیرمجاز چاووشی نائل نمیشود. «یه شاخه نیلوفر» نسبت به وضعیت بازار پاپ، فروش خوبی داشت، اما چاووشی غیرمجاز موفقتر از چاووشی مجاز بود. یا اینکه خواننده، مطرح و به ثبات رسیدهای همچون سعید شهروز، با وجود ایجاد تحولی شدید در وضعیت موسیقیاش برای جلب مخاطب و خلقآلبومی دلنشین و قابل توجه، نمیتواند موفقیت آلبومهای گذشتهاش را تکرار کند. وضعیت برای بابک جهانبخش، محسن یگانه و فرزاد فرزین بهتر است اما آلبومهای این سهخواننده موفق نیز با وجود موفقیت در بازار و رسیدن به فروشی مناسب و جلبنظر مردم، دارای پتانسیلهای بسیار بالاتری هستند بدون تردید اوضاع آشفته و نابسامان بازار پاپ در شرایط فعلی، تاثیر منفی بسیاری در جلوگیری از رسیدن به جایگاهی که شایستگی آن را دارند، داشته است.
با فاکتور گرفتن از آلبوم محسن یگانه که بهجز یکی دو قطعه، مابقی قطعاتش پیش از این بهصورت غیرمجاز منتشر شده بودند و به قدر کافی در به محبوبیت رسیدن یگانه نقش خود را ایفا کرده بودند، آلبومهای «بیاسم» و «شوک» از بابک جهانبخش و فرزاد فرزین، میتوانستند پرفروشتر و موفقتر از آنچه که هستند باشند و توقعات خوانندههای خود و مخاطبانشان را به شکل مناسبتری برآورده کنند. اما عدم مدیریت صحیح و بیتوجهی شکل گرفته در طی این سالها به موسیقی پاپ به قدری عمیق و زیانآور بوده که بهراحتی تبعات آن از بین نخواهد رفت و بههمین خاطر فرصت طلایی ایجاد شده بهراحتی به هدر رفت. در شرایط عادی، انتشار پنج آلبوم از پنج خواننده مطرح، میتوانست موسیقی پاپ را به روزهای خوش سالهای ۷۶ تا ۷۹ یا حتی اوایل دهه ۸۰باز گرداند اما سهلانگاری برخی از خوانندههای آلبومهای مورد بحث و وضعیت نامناسب موسیقی پاپ، دست به دست هم دادند تا تمام امیدها نقش بر آب شوند. در همین اوضاع، هجمه دیگری نیز علیه موسیقی پاپ صورت گرفته است و آن هم مخالفت برخی از بزرگان موسیقی کلاسیک و سنتی، در برابر حضور پاپ در جشنواره موسیقی فجر میباشد. جشنوارهای که قرار است به تمام انواع موسیقی داخل کشور بپردازد اما گویا هنوز سلیقه بسیاری از پیشکسوتان موسیقی داخل کشور که دستی هم بر آتش جشنواره دارند، همخوانی مناسبی با سلیقه عموم جامعه ندارد و اصرار بر نادیده گرفتن نظر علاقهمندان به موسیقی، همچنان ادامهدار خواهد بود.
طبیعی است که نوجوان ۱۸ ساله امروز، علائق و سلائق و دلخواستههایش با نسلهای پیش از خودش متفاوت باشد. ماشینی شدن زندگی انسان امروز و غلبه مدرنیته بر سنت در بسیاری از بخشهای زندگی شخصی و اجتماعی مردم در تمام جهان، بهصورت ناخودآگاه یا حتی خودآگاه، تاثیرات غیرقابل انکاری بر تعاریف زیباییشناسانه مردم در بسیاری از عرصههای هنر داشته است که موسیقی نیز یکی از آنهاست. از فرم معماری شهرها گرفته تا تغییر نوع روابط عاطفی و اجتماعی میان مردم و رسوخ بیامان تکنولوژی در تقریبا اکثریت هنرها، باعث گردیده که نگاه جوان امروزی به هنر، تفاوتهای بنیادین بسیاری با نگاه حتی نسل قبل از خود داشته باشد. بههمین خاطر طبیعی است که بهعنوان مثال موسیقی پاپ و آنهم از جنس الکترونیک و مدرن و امروزیاش به نسبت موسیقی سنتی، از طرفداران بیشتری در کلیت جامعه برخوردار باشد آن هم در شرایطی که در طی لااقل دو دهه اخیر، حرکت درخشانی در زمینه موسیقی سنتی برای ایجاد همخوانی با سلیقه روز جامعه صورت نگرفته است و هنوز شجریان و ناظری و لطفی و کلهر و علیزاده جدیدی ظهور نکردهاند. در شرایط عادی، یک خواننده نهایتا میتواند نظر سه نسل را به خود جلب کند. نسل قبل از خود، هم نسلانش و یک نسل پس از خود. این یک تئوری به اثبات رسیده در تمام جهان است. بههمین خاطر است که نباید توقع داشته باشیم نسل جوان و نوجوان داخل کشور همچنان به شجریان بهعنوان ستاره موسیقی روزشان نگاه کنند. محمدرضا شجریان یک مثال است. بحث، بحث نگاه و رویکرد بزرگان موسیقی داخل کشور است.
مادامی که به دلخواستههای فرهنگی نسل جوان بیتوجهی شود نباید امیدی به ارتقای سطح موسیقی داشت چراکه به جای بیتوجهی و انکار، باید شرایطی برای رشد و پیشرفت فراهم آورد و آنگاه با توجه به امکانات در اختیار قرار داده شده، توقع بالندگی و بلوغ داشت. کدام حمایت مناسب و اصولی از پاپ صورت گرفت است که اهالیاش امکان درخشش در عرصههای جهانی را داشتهاند اما کوتاهی کردهاند؟ کجا و چه زمانی امکانات حتی در حد اولیه را در اختیار موسیقی پاپ قرار دادهایم و بازدهی مناسبی را شاهد نبودهایم؟ موسیقی پاپ میتواند نقش سازندهای در بسیاری از عرصههای فرهنگی جامعه ایفا کند چراکه مورد علاقه و توجه طیف گستردهای از مردم قرار دارد اما بلاتکلیفی در زمینههای ذکر شده باعث گردیده که تا به امروز به شکل شایستهای مورد استفاده قرار نگیرد. پاپ از درون در حال فروپاشی است و از بیرون نیز مورد بیتوجهی مسوولان. وقتی موسیقی پاپ بدون حمایتها و برنامهریزیهای مناسب، این چنین توانسته نظر عموم جامعه را بهخود جلب کند پس قطع به یقین در صورت فراهم آمدن شرایطی مناسب میتواند به جایگاه بسیار مناسبتری به نسبت امروز دست پیدا کند.
در این نوشته مجالی نیست که به دیگر تاثیرات اجتماعی پاپ پرداخته شود اما شاید ذکر این نکته بسنده کند که بستر اشتغالزایی مناسبی که توسط اینگونه از موسیقی در جامعه ایجاد گردیده، خود میتواند با هدایتی مناسب، در ساختار اقتصادی جامعه نیز نقش بسزایی ایفا کند. ایجاد شغلهایی همچون خواننده، آهنگساز، ترانهسرا، صدابردار، نوازنده، طراح، گرافیست، نشریههای مربوط به موسیقی پاپ و شاغلین آنها و دهها عنوان دیگر که همه و همه بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم در تعامل با چرخه اقتصادی موسیقی پاپ قرار دارند و با کمی توجه میتوانند به انسجام مناسبی دست یابند. اما گویا هنوز مسئله، مسئله دیگری است. بودن یا بودن؟
بابک صحرایی، ترانه سرا
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست