پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
مجله ویستا

شکست بازسازی در عراق


شکست بازسازی در عراق

در خصوص قرارداد ۷۲ میلیون دلاری ساخت انستیتوی تعلیم افسران پلیس در بغداد باید گفت که بررسی های صورت گرفته از عدم موفقیت آن پرده برمی دارند ”برنامه دولتی ضامن کیفیت کار, کاملاً از نظارت بر دستمزد کارفرما ناتوان بوده است“

شکست جنگ آمریکا در عراق، چهار سال پس از آغاز آن، نه تنها در زمینه سیاسی و نظامی، بلکه در امر بازسازی نیز مشهود است. ده‌ها میلیارد دلار سرمایه‌گذاری شده [در این کشور] یا هدر رفته و یا حتی توسط کمپانی‌هائی چون ”هالیبرتون“، که اخیراً خبر از انتقال دفتر خود از هوستون به دوبی داده بوده مورد سرقت قرار می‌گیرد. اکثریت دموکرات کنگره آمریکا قانونی را به‌منظور نظارت بهتر بر این مبالغ پیشنهاد داده‌اند که با مخالفت دولت بوش مواجه شده است.

● دو تصویر متضاد

”پارسال فلوجه ناحیه‌ای تخریب شده بود، اما (امروزه) شاهد بهبود اوضاع هستم“، ”امروز روز بزرگی برای روستای من است نیروهای ائتلاف کارهای بزرگی در اینجا انجام می‌دهند. ”نوارهای ویدئوئی قابل دانلود که این سخنان گزیده‌ای از آن بوده و نوای ”ما اینجا هستیم تا به مردم عراق کمک کنیم“ را سر می‌دهد. سربازان را در حال اهداء کمک‌های یک تولیدکننده به مرکزی درمانی و یا تحویل کفش به کودکان عراقی نشان می‌دهد.

آژانس آمریکائی ”یو.اس.اید“ مرتباً گزارشی را تحت عنوان ”گزارش فرهنگی بازسازی عراق“ منتشر می‌کند که بازسازی عراق را در قالب پروژه‌های فوق‌العاده و معجزات بی‌پایان که بهبودبخش زندگی شهروندان عراق در ستایش و بخشش است، نشان می‌دهد. وزارت دفاع آمریکا و تشکیلات مرتبط، گزارش‌های غلوآمیزی در باب پیشرفت‌های وسیع صورت گرفته ارائه می‌دهند. اخیراً اطلاعیه‌ای به هزینه شدن ۵۴ میلیارد دلار برای حدود سه هزار و پانصد پروژه که اکثر آنها به راه افتاده و ۸۰ درصد آن احتمالاً به اتمام رسیده مباهات می‌کند.

بسیاری از گزارش‌های مستقل حاکی از اوضاع دیگری بوده و گزارش‌های رسمی را اغلب اغراق‌آمیز و یا کاذب معرفی می‌کنند. برای مثال، وزارت امور خارجه آمریکا مدعی است که شصت و چهار پروژه آبرسانی و ساخت فاضلاب به اتمام رسیده و صد و هشتاد و پنج پروژه دیگر در جریان است اما ”اداره حسابرسی دولت“ (ارگانی از کنگره که حسابرسی برنامه‌های دولت را بر عهده دارد) اعلام کرد که این ارقام شدیداً اغراق‌آمیز هستند. وزارت امور خارجه به‌منظور غیرممکن ساختن امر حسابرسی، خود را از ارائه فهرست پروژه‌های تکمیلی به محققان، ناتوان جلوه می‌دهد. سازمان‌های بازسازی آمریکائی به‌دلیل ناتوانی و عدم صلاحیت عمومی‌شان در راهبری این برنامه‌ها به کرات مورد انتقاد قرار گرفته‌اند.

● قراردادهای سودآور

ساخت صد وپنجاه مرکزدرمانی که کمبود آن به شدت احساس می‌شد، به شکست کامل انجامید. پس از دو سال و با صرف ۱۸۶ میلیون دلار، تنها شش مرکز درمانی ساخته شد و سازمان آمریکائی مسئول این پروژه پیمانکار مربوطه را به ساخت بیست مرکز، محدود کرد. تجهیزات پزشکی تحویل شده نه امتحان و نه حتی فهرست‌بندی شدند. هنگامی‌که متخصصین امر حسابرسی، این کالاها را بازبینی می‌کردند، متوجه شدند که بیش از نیمی از آنها خراب و یا دارای نواقصی است. همین تجهیزات بسته‌بندی شده همواره در انبار بدون آنکه هیچ سازمان عراقی و یا آمریکائی بتواند آنها را به‌دست مصرف‌کننده برساند، نگاهداری می‌شدند.

در خصوص قرارداد ۷۲ میلیون دلاری ساخت انستیتوی تعلیم افسران پلیس در بغداد باید گفت که بررسی‌های صورت گرفته از عدم موفقیت آن پرده برمی‌دارند: ”برنامه دولتی ضامن کیفیت کار، کاملاً از نظارت بر دستمزد کارفرما ناتوان بوده است“.

شکست این بازسازی یکی از دلایل کم‌اهمیت شمرده شده شکست آمریکا و عراق است. هنگامی‌که ایالات متحده در بهار ۲۰۰۳ رژیم صدام‌حسین را سرنگون ساخت. عراقی‌های بیشماری از این امر قدردانی کرده و به اشغال کوتاه‌مدت کشورشان و واگذاری اداره امور خودشان به آنها از سوی واشنگتن، خوشبین و امیدوار بودند، اما همه چیز با بدترین وضع ممکن فرو ریخت: مدت زمان اشغال تمدید شد و امر بازسازی کشور با شکست مواجه گردید. در تابستان ۲۰۰۳ با فرا رسیدن گرما، قدرت‌های اشغالگر، قراردادهای سودآوری به شرکت‌های آمریکائی واگذار کردند، اما عملاً کاری انجام نشد. برق همچنان برای بخش خصوصی و همینطور برای کارخانجات بازیافت مانداب‌ها و یا برای یخچال‌های حاوی داروهای حیاتی قطع بود. وضع بهداشت سریعاً رو به وخامت نهاد. اسهال خونی و سایر بیماری‌ها به‌دلیل فقدان تصفیه مناسب آب شیوع پیدا کرد.

ناامیدی آن قدر افزایش پیدا کرد که عراقی‌ها به قدرت مطلق آمریکا ایمان پیدا کردند. بدین ترتیب آنها تلاش‌های آمریکا را با تلاش رژیم صدام حسین پس از آنکه بمباران‌های انبوه جنگ خلیج‌فارس در سال ۱۹۹۱ تمامی زیرساخت‌های کشور را (از جمله ‌پل‌ها، جاده‌ها، مراکز برق، مخابرات، کارخانه‌ها و پالایشگاه‌ها) از بین برده بود، مقایسه می‌کردند. با تعمیر موقت تأسیسات نیمه‌ویران شده و زدن از این کارخانه برای راه انداختن آن کارخانه، به‌سختی پس از چند هفته مجدداً برق برقرار شد. تمامی مهندسین کشور حتی فیزیکدانان هسته‌ای نیز برای ساخت پل اعزام شدند. ظرف سه ماه، شبکه تلفن نیز مجدداً به راه افتاد. این در حالی بود که در اوت ۲۰۰۳ و به‌هنگام خاموشی عظیم نیویورک جوکی در بغداد بر سر زبان‌ها می‌گشت و آن این بود: ”فقط خدا کند آمریکائی‌ها برق آنجا را درست نکنند!“

کارگزاران آمریکائی، دولت صدام حسین را ”رژیم دزد“ قلمداد می‌کردند. این درست همان صفتی است که به بازسازی تحت‌نظر آنها برمی‌گردد. نخستین اقدامات توسط ”صندوق پیشرفت عراق“ که توسط صادرات نفت و تتمه برنامه ”نفت در برابر غذا“ تأمین مالی می‌شد، صورت گرفت. این صندوق در ابتدا توسط قدرت‌های اشغالگر اداره می‌شد که از پول عراقی‌ها به‌منظور عقد قراردادهای سودآور با کارفرمایان آمریکائی از چند شرکت از کشورهای متحد استفاده کردند. نتیجه آن شد که طی چهارده ماه اشغال رسمی و پیش از انتقال قدرت به دولت عراق، ۲۱ میلیارد دلار توسط این صندوق منتقل شد که ۱۸ میلیارد آن حقیقتاً خرج گردید.

اداره نابسامان این پول‌ها شهره خاص و عام است. ۲۹ ژوئن ۲۰۰۴، واشنگتن به دولت موقت عراق، کنترل صندوق پیشرفت را واگذار کرد، اما طی ۱۵ روز پیش از این انتقال ۵ میلیارد دلار را از طریق هوائی به‌صورت بسته‌ها یکوچک نوار پلاستیکی مانند آب‌نبات پخش کردند. این بسته‌ها حاوی عکس‌های کارفرمایان تازه‌وارد به همراه ساک‌هایشان بود. کارگزاران آمریکائی حتی این پول‌ها را پیش از پخش آن مورد شمارش قرار نداده بودند. ۱۴ میلیارد دلار بدون کوچکترین توضیحی و یا هیچ‌گونه اثر دیگری جز همان اشاره مختصر ”انتقال درآمدها“ منتقل گردید. هنگفت‌ترین مبلغی که اینچنین بدون توجیه خرج شد ۸/۸ میلیارد دلار واگذار شده به وزارتخانه‌های عراق توسط دولت موقت ائتلاف بود.

حساب‌های صندوق پیشرفت در ابتدا توسط دفتر KPMG و سپس توسط ”ارنست اند یانگ“ سرمایه‌گذاری شده از سوی کمیته بین‌المللی مشاوره و نظارت سازمان ملل متحد با دقت مورد بررسی قرار گرفت. گزارش منتشر شده توسط این کمیته در دسامبر ۲۰۰۴ از برخی بی‌نظمی‌ها در فرآیند قراردادهای نعقد شده توسط دولت موقت ائتلاف به‌ویژه داده‌های ناقص و پرداخت‌های انجام شده بدون نظارت بر انجام قرارداد، حکایت دارد در حسابرسی ویژه‌ای که توسط KPMG برای سه ماه نخست سال ۲۰۰۴ صورت گرفت، سی و هفت قرارداد به ارزش ۱۸۵ میلیون دلار که پرونده‌های آنها مفقود شده بود، یافته شد. از صد و یازده مورد هیچ مدرکی دال بر دستمزدهای پرداخت شده در ازاء مفاد قراراد یافت نشد.

حسابرسی دیگر صورت گرفته توسط یک آژانس رسمی آمریکائی نشان می‌دهد که KER، یکی از شرکت‌های تابعه کمپانی هالیبرتون، مرتباً به‌گونه‌ای معنادار قوانین فدرال عقد قرارداد را با ارائه داده‌های نادرست درباره هزینه اجراء قرارداد زیرپا گذاشته است. اما به‌رغم این انتقادها، همچنان قراردادهائی با این شرکت بسته می‌شود. هنگام با اتمام پروژه‌های بازسازی، سری جدیدی از افشاگری‌ها حاکی از بی‌کفایتی و غفلت‌های هولناک است. از جمله قرارداد آمریکائی‌ها برای ترمیم بیمارستان ”الهیله“ (واقع در جنوب بغداد) که در نظر داشت چهار آسانسور جدید نصب کند کارگزار آمریکائی مسئول این پروژه در حالی سند پایان کار را که موجب پرداخت کامل و فوری مواجب بود امضاء کرد که هنوز کارها به اتمام نرسیده بود. سه ماه بعد یکی از سه آسانسور ”جدید“ سقوط کرد و سه کشته بر جای گذاشت. کارفرما، دیگر آسانسور جدیدی کار نگذاشت و تنها به بازسازی قدیمی‌ها (البته بازسازی سرهم بندی‌شده) بسنده کرد.

● ده‌ها مورد نقصان در کار

در مورد دیگری، کارفرمای مسئول ساخت یک کارخانه آب در ”الصوملات“ آنقدر بد کار کرده بود که آن کارخانه از تولید هرگونه آب آشامیدنی عاجز بود، چرا که لوله‌ها به سه قسمت غیرقابل استفاده تقسیم شده بود که هیچ کدام به شبکه اصلی هدایت متصل نبودند. ده‌ها مورد دیگر نقصان در کار، کالاهای تحویل نشده و تجهیزات خراب نیز برآورد شده‌اند.

سازمان‌های آمریکائی وضع بد عراق را در هنگام ”آزادسازی“ سال ۲۰۰۳ دستمایه‌ای قرار دادند تا کندی امر بازسازی را توجیه کنند. از آن جمله است سخنانی از قبیل ”پروژه‌های آمریکائی به عراق در ثابت نگه داشتن تولید نفتی‌اش و کمر راست کردن از زیر دهه‌ها غفلت رژیم پیشین کمک کرد“، ”پیش از آوریل ۲۰۰۳، بسیاری از کارخانجات آب، یا کاملاً غیرقابل استفاده بودند و یا به شدت تخریب شده بودند و کارخانجات تصفیه آب هم یا بد کار می‌کردند و یا اصلاً کار نمی‌کردن“، ”نظام بهداشتی عراق نه حمایت مالی شده و نه طی حداقل دو دهه پیش از آزادسازی به‌طور مداوم و منظم هدایت می‌شد“.

واقعیت آن است که اگر عراق در وضع بدی به‌سر می‌برد بیشتر به‌دلیل بمباران‌های ایالات متحده و متحدانش در جنگ ۱۹۹۱ که تمامی زیرساخت‌های ملی را نابود کرده بودند تا سهل‌انگاری‌های رژیم پیشین، به‌علاوه واشنگتن طی سیزده سال مرتباً از حق وتوی خود در شورای امنیت سازمان ملل متحد برای ممانعت عراق در واردات تجهیزات حیاتی برای بهبود صنعت، کشاورزی، تولیدات انرژی و هر آنچه که یک جامعه صنعتی برای بقا بدان نیاز دارد، استفاده کرد.

دلیل اصلی این تحریم‌های ناگهانی، بی‌اعتبارسازی صدام حسین در چشم عراقی‌ها بود. هدف از این امر، آن بود که این محرومیت‌ها مردم عراق را مأیوس ساخته و آنان را برای براندازی رژیم صدام حسین بشوراند. چنین چیزی در زمان صدام حسین روی نداد، اما دقیقاً در زمان فعلی اشغال آمریکا روی می‌دهد. ناتوانی وقت بار ایالات متحده در فراهم آوردن آب و برق، راه‌اندازی اقتصاد، غارت وقیحانه کشور و مبالغ هنگفت واریزی به حساب شرکت‌های آمریکائی به‌منظور بازسازی عجولانه، همگی به شورشی انجامیده که هدف آن خروج نیروهای بیگانه است.

منبع: لوموند دیپلماتیک

ترجمه: کتایون کاتوزیان