دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

چرا ایرانی ها شیفته سمت دولتی اند


چرا ایرانی ها شیفته سمت دولتی اند

چرا اكثر ایرانی ها شیفته كسب و حفظ سمت دولتی هستند البته این سؤال را نسبت به ملیت های مختلفی می توان مطرح كرد ولی در رابطه با ایران, جدی تر و پررنگ تر است

چرا اكثر ایرانی‌ها شیفته كسب و حفظ سمت دولتی هستند؟ البته این سؤال را نسبت به ملیت‌های مختلفی می‌توان مطرح كرد ولی در رابطه با ایران، جدی‌تر و پررنگ‌تر است. سه دلیل ساختاری برای این مسئله وجود دارد كه می‌توان آن را در نظریه «پاش» خلاصه كرد:

۱) سمت دولتی، پول می‌آورد

۲) سمت دولتی، امنیت می‌آورد

۳) و سمت دولتی، شهرت می‌آورد .

▪ هر یك از این عوامل را توضیح می‌دهیم:

۱) سمت دولتی، پول و درآمد و ثروت و رانت اقتصادی می‌آورد. اصولا، رفتار افراد را باید در ساختارها جستجو كرد. از قدیم‌الایام در ایران، نزدیكی به دستگاه دولتی، امكانات فراهم می‌آورده است. همین‌كه فردی از طرف دربار قاجار، والی ایالتی می‌شد، از فرصت‌های تجاری، كشاورزی و مستغلات برای خود و خانواده و اطرافیان خود بهره‌برداری می‌كرد، ضمن این‌كه سهم دربار را نیز پرداخت می‌نمود. در دوره پهلوی، این نوع فرصت‌ها به معاملات بزرگ تجاری، تسلیحاتی، انرژی و وارداتی تبدیل شد و قرابت به دربار، زمینه‌های دسترسی به قراردادها و طرح‌های دولتی را تسهیل كرد. متأسفانه پس از انقلاب اسلامی،‌حاكمیت اندیشه‌ها و راه‌حل‌های چپ و سوسیالیستی برای مدیریت كشور، ساختارهای قدیم را تداوم بخشید. تا زمانی كه تولید ثروت نزد دولت باشد، نوآوری‌های شهروندان یك جامعه، بروز و ظهور نخواهد داشت. جامعه زمانی رشد می‌كند كه مستقل از حكومت برای خود فضا داشته باشد.

حكومت‌ها دو وظیفه بنیادی دارند: حفظ امنیت و نظارت بر اجرای قانون. در كشورهای صنعتی و هم‌اكنون در مالزی، تركیه و كره جنوبی، بیش از ۸۰ درصد تولید ناخالص ملی را شركت‌ها و افراد خصوصی با فكر، همت و ارتباطات خود ایجاد می‌كنند. وقتی دولت مسئول معاش مردم باشد، آنان را در ساختاری قرار می‌دهد كه خود به خود تنبل می‌شوند و خلاقیت و نوآوری خود را از دست می‌دهند. ایرانی‌ها در جهان به ملتی بااستعداد و نوآور معروف هستند ولی عمده این خلاقیت، خارج از ایران متبلور است زیرا كه ساختار داخلی اقتصادی ما به شدت تحت‌الشعاع عملكرد و اولویت‌های دولتی است. ژاپنی‌ها ۱۲۵ سال پیش تشخیص دادند كه اقتصاد را باید غیردولتی كنند. چینی‌ها حدود ۳۰ سال پیش به این جمع‌بندی رسیدند و روس‌ها هنوز مشغول بحث كردن پیرامون مزایا و مضار خصوصی‌سازی هستند.

افرادی كه مستقل از دولت كار و درآمد و سرمایه تولید می‌كنند، شخصیت متفاوتی نیز دارند. كسی كه با فكر خود، درآمد تولید می‌كند، نیازی به صنعت مخرب «چاپلوسی»، «تملق» و «توجیه وضع موجود» ندارد. مهم‌ترین كار فرهنگی برای مبارزه با تملق، خصوصی‌سازی اقتصادی است. مبالغه، تعریف كردن‌های بیهوده از دیگران و در عین حال، انصاف در قضاوت، رفتار معقول اجتماعی و تحلیل منطقی از اوضاع جاری، عموما تحت‌الشعاع معاش انسان‌هاست. میان منابع درآمد افراد و افكار آنان، ارتباط مستقیمی وجود دارد. رشد فكر در گروی منابع درآمد غیردولتی است. با توجه به این‌كه عموم ایرانیان یك لایه تجملاتی دارند و در پی بهترین وضعیت زندگی برای خود و فرزندان خود هستند، در محیط‌های كاری كه اغلب دولتی است،‌ فضاها و شرایطی را ایجاد می‌كنند كه درآمدهای به مراتب وسیع‌تر از فیش حقوقی خود كسب كنند. از این رو، تملق، باندبازی، تظاهر، دروغ، توجیه سیاست‌های موجود و غلط جلوه دادن شرایط زمان به طور طبیعی رواج پیدا می‌كند. درآمدهای خصوصی، انسان‌ها را متعادل بار می‌آورد. حتی تدین و خداپرستی در گروی بسط درآمدهای خصوصی است. بزرگ‌ترین اهتمام برای گسترش اندیشه آزاد، تربیت انسان‌های متعادل، بسط اعتقاد به ماوراءالطبیعه و زدودن خصلت‌های تاریخی تملق، تظاهر و دروغ، غیردولتی كردن منابع معاش مردم ایران است.

۲) سمت دولتی، حریم امنیتی به دنبال می‌آورد. افرادی كه سمت دولتی دارند، از فضای ذهنی و عینی امن‌تری برخوردارند و بسیاری از فعالیت‌های خود ـ منطقی یا غیرمنطقی، مشروع یا نامشروع ـ را می‌توانند توجیه كرده و پیش ببرند. دولتی بودن، ارتباطات گسترده‌ای را فراهم می‌آورد و افراد در فضاهایی كار كرده و تنفس می‌كنند كه پشتیبان دارند. ارتباطات دولتی، افراد را مصونیت می‌بخشد. افرادی كه سمت دولتی دارند، سعی می‌كنند در همه نهادها و سازمان‌ها، آشنا داشته باشند و اگر لازم بود، سهم آنها را تأمین كنند تا بتوانند به فعالیت‌های خود ادامه دهند. شهروندانی كه عاری از این ارتباطات هستند، هرچند بر روی كاغذ قانون، حقوق دارند ولی در عمل، فاقد پشتیبان بوده و احساس ناامنی می‌كنند.

عنصر امنیت در سمت دولتی عمدتا به درآمدهای نامشروع مربوط می‌شود. فساد مالی در دولت‌ها از كجا ناشی می‌شود؟ از آنجا كه افرادی برای تأمین امنیت خود در فضاهای دولتی به دنبال تشكیل شبكه‌های دولتی و ارتباطی هستند. هرجا كه پول باشد، استعداد فساد هم وجود دارد. پول و ثروت نزد بخش خصوصی به مراتب سالم‌تر از پول و ثروت نزد بخش دولتی است. بی‌دلیل نیست كه كشورهای اسكاندیناوی برای سال‌ها سالم‌ترین نظام دولتی را دارند. زیرا دولت در چند هزار نفر كارمند خلاصه می‌شود و بقیه افراد جامعه زندگی خود را با شركت‌ها و تولید درآمد از طریق كار خصوصی تعریف می‌كنند. وقتی شهروندان نروژی، فنلاندی و سوئدی به دولت می‌اندیشند‌، آن را نهادی برای تأمین نظم و امنیت عمومی و اجرای قانون و تنظیم روابط با جهان تلقی می‌كنند. افراد به گونه‌ای تربیت شده‌اند و منظومه انتظارات آنها با روشی سامان یافته است كه در پی «فضاهای غیردولتی» برای تأمین نیازهای زندگی خود باشند. از این رو، لزومی ندارد كه ارتباطات دولتی ایجاد كنند، در نهادهای دولتی آشنا داشته باشند و فراتر از قانون و قوه قضائیه، در پی منابع دیگر تحقق امنیت فردی و خانوادگی باشند.

بی‌دلیل نیست كه از سال ۱۸۶۰ تاكنون، بیش از ۹۰ درصد خلاقیت‌های صنعتی و نوآوری‌های فناوری را افراد و شركت‌های خصوصی ایجاد كرده‌اند. «بیل گیتس» با فكر و اهتمام خود شركت عظیم «مایكروسافت» را بنا كرد. اگر كنگره آمریكا در دهه ۱۹۷۰ و زمان ورود كامپیوتر به نسل‌های جدید، بودجه‌ای را برای بسط فناوری اختصاص داده بود و چند شركت دولتی را مسئول این كار كرده بود، بشریت هنوز در نسل دوم كامپیوتر متوقف مانده بود. برای سامان دادن به نظام‌های اجتماعی رو به رشد، هیچ نیروی دیگری جز كار خصوصی تاكنون كشف نشده است. به درجه‌ای كه دولت سایه خود را بر زندگی اقتصادی مردم گسترش می‌دهد خود به خود ساختارهای فساد مالی را نیز بسط می‌دهد. انسان‌ها باید از طریق قانون و حسن اجرای قانون احساس امنیت كنند و نه ارتباطات و داشتن آشنا در راهروهای قدرت. در فضاهای دولتی برای آن‌كه كاری انجام پذیرد، رضایت افراد و تأمین منافع آنها ملاك است اما در محیط‌های بخش خصوصی، پیشبرد كار اهمیت دارد و جایگاه افراد به میزانی كه كار و طرحی را تحقق بخشند، سنجیده می‌شود.

دكتر محمود سریع‌القلم ـ استاد دانشگاه شهید بهشتی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.