جمعه, ۱۵ تیر, ۱۴۰۳ / 5 July, 2024
مجله ویستا

مردی از فردا


مردی از فردا

احمدی نژاد . مردی که از فردا آمده است . او دلبسته امروز نیست . او کمبودها و نقص های امروز را میشناسد . او بی تاب رسیدن هر چه زودتر به فرداهاست . دقت کنید در کلام و برق چشمانش آینه ایی …

احمدی نژاد . مردی که از فردا آمده است . او دلبسته امروز نیست . او کمبودها و نقص های امروز را میشناسد . او بی تاب رسیدن هر چه زودتر به فرداهاست . دقت کنید در کلام و برق چشمانش آینه ایی از فردا را میبینید . او نمیتواند رنج های امروز بسیاری از مردم ایران و جهان را تحمل کند . او نمیتواند مانند گروهی از مدیران در تاریکی بترسد و بدنبال راه بگردد . بطور کلی فلسفه امام زمان ( عج ) هم همین است . او امام زمان ( عج ) را مظهر رفع نواقص و کمبودهای امروز میداند . او وقتی از امام زمان ( عج ) می گوید از مدیر و رهبر جامعه ایی حرف میزند . که مسئول به کمال و تعالی رساندن جامعه است . او وظیفه خود میداند امروز را به فردا برساند . تا انگیزه و امید به فرداهای بهتر بوجود آید .

کسی که از فردا آمده است . تفاوت امروز و فردا را میداند .

تفاوت های مدیران جامعه بسیار است . یکی از این تفاوتها به امروزی بودن و امروزی ماندن بعضی از مدیران است . بعضی از مدیران لاک پشتی تر از جامعه حرکت می کنند . بعضی از مدیران آنقدر خودخواهند که امروز جامعه را استثمار میکنند . تا خودشان آقا بمانند . حتی به قیمت رعیت ماندن جامعه . حتی به قیمت نرسیدن جامعه به فردا . دور شدن از فردا . مدیرانی که از فردا آمده اند . نقطه ضعف ندارند . چیزی برای پنهان نکردن و نگفتند ندارند . ظاهر و باطن یکجورند . به همین خاطر جسورند و صاحب حرف و ایده های نو هستند . دقیقا برعکس مدیرانی که امروزیند . و میخواهند امروز را آنقدر کش بدهند تا همیشه مدیر باقی بمانند . حتی اگر در امروز دفن شوند . آقایی را به توله هایی مانند خودشان تحویل دهند . حتی به قیمت به گور نشستن جامعه . این جور مدیران جامعه را برای بازی کردن دوست دارند . دست به دست به هم پاسکاری کنند . اینجور مدیران خیلی پنهان کار و دو دوزه باز و سیاست بازند . حقه بازی را در زر ورق سیاستمداری تحویل جامعه میدهند . آنقدر نوچه و کاسه لیس نادان تر از خود تربیت میکنند . که برایشان هورا بکشند . و معایبشان را بعنوان کیاست و سیاست به خورد ملت بدهند . عقب مانده های سفسطه بازی که از نواقص امروز به کرسی ها نشسته اند . و مانند کنه در تار و پود جامعه لانه ساخته اند . و آرام آرام جامعه را از امروزی هم که هست میخورند و تهی میکنند . و جامعه بی خبر زمانی هشیار میشود . که حادثه ایی . فتنه ایی بپا میشود .

آنوقت میفهمند چه سالها بازی خورده اند . عده ایی بنام سردار سربار و زالو بوده اند . شکمبه هایشان از خون جامعه پر است . و تهدید میکنند . اگر جلوتر بیایید فلان میشود . بهمان میشود .

احمدی نژاد جانش در فرداست . اصلا با خود نیاورده است . که بترسد کسی یا کسانی جانش را بگیرند . او را اگر هم بکشند به فردا بازمیگردد . احمدی نژاد تصمیم دارد جامعه را از لبه تیز پرتگاه امروز عبور دهد . همان جایی که مدیران مخالف به قصد به اینجا رسانده اند . اینجا سر دو راهی است . مدیران دیگر میخواهند به راه فردایی نامعلوم بروند . که کپی از امروز با مسافتی دورتر از فرداست. که بازگشت به سمت فردا یقینا با تلفات و پر هزینه خواهد بود .

احمدی نژاد با شعار برابری و عدالت راه فردا را نشان میذهد .

ابراهیم ادبی