دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
بدهی معلم
خاطره اولین روز مدرسهام به ۷۴ سال پیش بازمیگردد. روز اول مدرسه پدر و مادرم با من همراه نشدند، وقتی وارد حیاط مدرسه شدم وحشت کرده بودم و میترسیدم.
پس از به صدا درآمدن زنگ مدرسه همه ما سر کلاس رفتیم و معلمی که سر کلاس ما آمد سن زیادی داشت.
با گفتن جملهای از او ترس و وحشتم از بین رفت، او گفت اگر دانشآموزان خوبی باشیم به هر کدام از ما یک بچه آهو هدیه میدهد.
حرف معلم باعث شد تا همه ما بشدت درس بخوانیم و نگرش مثبتی به درس خواندن پیدا کنیم.
وقتی آخر سال تحصیلی شد همه ما منتظر بچهآهو بودیم ولی خبری از بچه آهو نشد، موفقیت من تا کرسی استادی ادامه یافت.
در همان دوران به یک میهمانی دعوت شدم و در آن میهمانی عکس معلم کلاس اولم را دیدم و پس از پرسوجو از میزبان متوجه شدم که صاحب عکس و معلم کلاس ابتداییام دایی میزبان است.
به میزبان گفتم دایی شما به من بدهکار است، او شروع به خندیدن کرد و گفت دایی من از این بدهکاریها زیاد دارد. سالها پیش بسیاری از دانشآموزان به بهانه گرفتن بچه آهو به دیدنش میآمدند و ساعات خوشی را با هم سپری میکردند.
زردشت هوشور/ استاد دانشگاه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست