دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
مجله ویستا

دشوار یا ساده


دشوار یا ساده

انقلاب اسلامی، نقطه پایان ۲۵۰۰ سال پادشاهی در سرزمین مان «ایران» بود.
اتفاقی که مهر اسلام را بر آسمان میهنمان برافروخت. قوانین الهی را بر ما حاکم کرد و بر اذهان و د ل ها، معرفت …

انقلاب اسلامی، نقطه پایان ۲۵۰۰ سال پادشاهی در سرزمین مان «ایران» بود.

اتفاقی که مهر اسلام را بر آسمان میهنمان برافروخت. قوانین الهی را بر ما حاکم کرد و بر اذهان و د ل ها، معرفت خداخواهی و عدالت طلبی و شور معنویت دمید.

انقلاب اسلامی، به هویتمان اشاره گر شد. به ما اعتمادبه نفس داد. ما را عزیز داشت و نزد دل های عدالت خواه، در فرامرزها محبوبمان کرد. انقلاب اسلامی مفتخرمان کرد و سبب ساز افتخارمان شد. انقلاب اسلامی می رود که به گفتمان قرن معاصر تبدیل شود.

انقلاب اسلامی، راه و منزل رستگاری را، روشن، نمایان کرد. انقلاب اسلامی، بر پایه بصیرت شکل گرفت و بصیرتمان هدیه داد. انقلاب اسلامی، نقطه کانونی امید رهایی مظلومان عالم شد. الگویی شد به روز، رسا، مثال زدنی!

اما «انقلاب اسلامی»، این پدیده شگرف، این حادثه تاریخ ساز و اسطوره پرور، در عین بزرگی و صلابت، در عین یگانگی در طول تاریخ پس از صدر اسلام، در عین صلابت، در آینه هنر هفتم، در داخل مرزهای ایران مظلوم است.

سینما، مؤثرترین ابزار هنری و فرهنگی است.سینمای ایران تا به چه اندازه خود را در برابر تاریخ و آرما ن ها و دستاوردهای انقلاب اسلامی مسئول دیده و می بیند؟!در هر سال، انقلاب اسلامی۵۷، چه سهمی در میان تولیدات سینمایی دارد؟!

سینما، چه قدر توانسته است، در انتقال و تبیین ارزشها و دستاوردهای پدیده بی نظیر تاریخ سرزمینمان، نقش ایفا کند؟!

آیا ما می توانیم، با جمع آوری مجموع تولیدات سینمایی سه سال اخیر نه، پنج سال اخیر نه، ده سال اخیر، در خصوص واقعه بهمن۵۷، یک جشنواره کوچک- تکرار می کنم- کوچک سینمایی برگزار کنیم؟!نمی گویم جشنواره ای از فیلم های بلند، نمی گویم جشنواره فیلم های حرفه ای و نمی گویم تنها جشنواره فیلم های ۳۵میلی متری! زیاد زحمت نمی دهم، یک جشنواره در دو بخش فیلم های کوتاه و بلند!

روشن است که با بضاعت فعلی، نمی توانیم جشنواره فیلم های انقلاب را برگزار کنیم. چون تولید کم بوده است.چون غفلت شده است! هم سینماگر و هم مسئول، هر دو غفلت کرده اند!

بر آن نیستم که می توان به زور هنرمندی را به کار در حوزه سینمای انقلاب واداشت. کاری هم که سفارشی و با تشویق و وعده صورت گیرد، کار دل نیست و کارگر نیست!

نمی گویم مسئولی را می توان به زور هشیار کرد. اما دست کم، می توان فراخوان داد. استعدادهای متعهد را کشف کرد، حمایت کرد، پرورش داد، راه پیش پای شان گذاشت.هشیارشان کرد. خیلی دشوار است؟! بله، دشوار است. و بدتر از دشواری این که، فکر کنیم نباید سراغ دشواری رفت! و وقتی به سوی دشواری نمی رویم، هدف مقدس و کارمقدس را به نفع غیرانقلابیون واگذار می کنیم! و این چه کار ساده ای است با چه پیامدهای دشواری.!

پژمان کریمی