شنبه, ۱۱ اسفند, ۱۴۰۳ / 1 March, 2025
سر گرگ ها و اعتبارات کربن

ابراهام لینکلن در خاطرات کودکی خود شرح میدهد که در ازای تحویل سر گرگها به کاخ دادگستری ایندیانا به افراد پاداش نقدی داده میشد.
در سال ۱۸۱۶ کشتن گرگها به هزینه دولت یک ضرورت به حساب میآمد و احتمالا یک حس اطمینان واقعی برای تازه مهاجرین شجاع آن دوره ایجاد میکرد. به هر حال این موضوع مرا جایی قرار میدهد که این سیاست منسوخ شده را با بینش عمومی بهوجود آمده، یعنی برنامههای کاهش کربن برابر بدانم و واقعا نمیتوانم که از توجه به نتیجه آن اجتناب کنم.
حالا قبل از اینکه سازمان صلح سبز(Greenpeace) قلمش را برای نوشتن انتقادات شدید آماده کند، اجازه دهید تا بگویم که من نمیتوانم نگرانیهای خود را در مورد انتشار کربن (یا همان ترس از گرگها در قرن نوزدهم) از خود دور کنم، اما میدانم که ممکن است انتخابهای سیاسی ما پیامدهای ناخواسته بلندمدت مشابهی با مورد کشتن گرگها داشته باشند. تاریخ نگار درونی من فکر میکند که به احتمال زیاد، روزی میرسد که ما برای راهحلهای مدیریت شده در مقیاس بزرگ ابراز پشیمانی خواهیم کرد و آنچه ما را میآزارد این است که هیولاهایی را که نابود میکنیم، چگونه ما را روزی به اسارت خواهند گرفت.
● درنگی برای تفکر
مبارزه با آنچه که رفاه عمومی را تهدید میکند باید با مخارج عمومی تامین مالی شود. برای نمونه گرگها را در نظر بگیرید. برنامه دولتی بلندمدت نابودی گرگها، بیش از تاریخ ما به عنوان یک ملت طول کشیده است. این برنامه بیش از یک قرن بعد از اولین تجربه لینکلن ادامه داشت و یک قرن قبل از آن هم جفرسون این برنامه را به یاد میآورد. در ۱۹۱۴ این برنامه به طور جدی مورد توجه قرار گرفت و کنگره آمریکا مسوولیت ریشهکنی گرگها را به مرکز تحقیقات زیستی آمریکا (U.S. Biological Survey) محول کرد. کنگره اصرار داشت که یک سوم بودجه این مرکز بایستی صرف کشتن گرگها و گونههای مختلف آنها شود (ظاهرا واژه «تحقیقات» در آمریکای زمان جنگ معنای دیگری داشت!). تلهگذاران فدرال در سال ۱۹۲۶ دو توله گرگ آخر را هم در پارک ملی یلواستون کشتند و کشتن گرگها از آسمان توسط کماندوهای سازمان حیات وحش (Fish & Wildlife) تا سال ۱۹۴۸ ادامه یافت.
حذف گرگها از قاره محل زندگیشان به علت فقدان عواطف دوستانه نبود. برای نمونه ارنست تامپسون ستون شفقت و همدردی قرن برای کشتن گرگها را به رشته تحریر درآورد. و یا آلدو لئوپولد در نوشتار «فکر کردن مثل یک کوه» با ناراحتی به بیان تجربیاتش در کشتن گرگها در سال ۱۹۰۹ در آریزونا پرداخت. در هر حال گرگها تهدیدی برای توسعه جامعه بودند و دولت آشکارا برای تسریع توسعه اقدام به انجام عملی بسیار زشت کرد و موفق شد.
قطعا در آن روزها فیلمهای کوین کاستنر متداول نبود و تیشرتهایی با تصاویری از گرگها بر روی آنها تولید نشد. ولی در هر حال مسوولان دولتی در آن زمان به اندازه یک بچه دبستانی امروزی نیز حساسیت زیستی نداشتند.
● امروز متفاوت است
البته گفته شد که یک دوره تاریک و احمقانه در پشت سر ما وجود داشته است و حالا ما باید آسودهتر باشیم و اجازه دهیم تا مقامات رسمی روی راهحلهای مشکلات امروزی که بر رفاه عمومی تاثیر میگذارند، متمرکز شوند، چیزهایی مثل آلایندگی کربن. از آنجایی که
انتشار کربن یک تهدید آشکار برای رفاه عمومی فرض شده است و اکثر متخصصان نیز با این موضوع موافقند، پس چرا باید با حقیقت مخالفت کرد؟ یقینا از طرف تعداد اندکی انسان بدوی شبهاتی نیز به وجود میآید، اما همیشه احمقهایی وجود دارند که از حقیقت یک وضعیت آگاه نمیشوند.
برنامههایی برای کاهش (و سرانجام حذف) انتشار دی اکسید کربن با برنامههایی مثل کاهش (و سرانجام حذف) جمعیت گرگها تفاوتی ندارند. برای هر واحد کاهش، پاداش داده میشود. خواه این پاداش، پرداخت نقدی برای سر گرگها باشد یا اعتباری برای عدم پرداخت جریمه توسط یک منتشرکننده کربن باشد و این اعتبارات تحت لوای بازار آزاد میتوانند معامله شوند و کسانی که موفق به کاهش میزان انتشار کربن نشدهاند، میتوانند این اعتبارات را خریداری کنند. در زمان لینکلن شکار گرگها به صورت اختیاری انجام میشد، اما امروزه رویکرد به گونهای است که همه مجبور به کسب اعتبارات کربن باشند. حتی اگر شما، یک منتشرکننده کربن در مقیاس زیاد نباشید، مصرفتان از چیزهای دیگر (مثل الکتریسیته) به طور اجتنابناپذیری در این دام گرفتارتان خواهد کرد.
قصد ندارم بگویم انتشار کربن مهم نیست یا حتی پرسش این سوال که آیا انتشار کربن یک تهدید عمومی تلقی میشود یا خیر؟ (شاید کربن همانقدر خطرناک است که گرگها بودند!). قصد من فقط انتقال نگاههای متعصب از راهحلهای پیشنهاد شده است. برای نمونه، آژانس حفاظت از محیط زیست در حال حاضر دارای این قدرت است که انتشار کربن را تنظیم کند و تمام علائم نشان میدهد که قصد دارد تا انتشار این ماده خطرناک را محدود کند.
● چه چیزی در کمین است؟
ذائقه جامعه مدام در حال تغییر است. هنجارها به سرعت و به صورت بنیادی تغییر میکنند و برنامهها، ادارات و نهادها معمولا تغییر نمیکنند و عموما به حرکت در مسیر از پیش تعیین شده خود ادامه میدهند و خطاهای بزرگی مرتکب میشوند. اگر ما اعتقاد داریم که خطای مبارزه با گرگها، تشخیص داده شده و اصلاح شده است، خودمان را به حماقت زدهایم. مطمئن باشید ما چیزهای بسیاری در زمینه علوم طبیعی میدانیم، اما این اعتقاد که میتوانیم پیچیدگیهای این جهان را دورادور درک کنیم، در بهترین حالت بسیار مغرورانه است.
هنگامی که شما از دولت میخواهید تا کاری را انجام دهد، معمولا آن را انجام میدهد، اما این خطرناک است. آنچه که یک تصویر شفاف خالی از ابهام برای یک نسل است ممکن است برای نسل دیگری اینگونه نباشد. در ۱۹۳۰ در اوج دوران ترقی، پروژههای عظیم سدسازی اجرا شد، پروژههایی که امروزه بسیاری خواهان حذف آنها از لیست هزینههای دولت هستند. این نوع از نوسانات سیاسی در جهانی که در آن احاطه کمی بر اطلاعات وجود دارد، اجتنابناپذیر است.
تنها راه جبران این اثرات، اطمینان از اقدام بر اساس ارزشها و دانش روز میباشد. و این تنها زمانی میتواند انجام پذیرد که قدرت در سطح فردی توزیع شود، به نحوی که بازیگران با مشاهدات دست اول خود میتوانند نسبت به تغییرات پویای وضعیت، عکسالعمل نشان دهند.
من میدانم که ما امروز درباره گرم شدن زمین نگرانیم. هیچ کس دوست ندارد که مجمع الجزایر وانوآتو به زیر آبهای اقیانوس آرام برود و شاید برای اولین بار در تاریخ، انسان سبب ایجاد تغییرات جوی شود که باعث به وجود آمدن مشکلات بزرگ و به تبع آن نیاز به تعمیرات اساسی باشد، اما من به این شک دارم. چیزی در درون من میگوید که واکنشهای به شدت مدیریت شده نسبت به انتشار کربن، یقینا به نوعی از سیاستهای ویرانگر منجر خواهد شد که به ما گرگهایی در معرض انقراض خواهد داد.
در حقیقت من در زمانی مینویسم که گرگها منقرض شدهاند و برنامههای اسکان مجدد گرگها وجود دارد و من حاضرم شرط ببندم که صد سال دیگر (اگر مساله انتشار کربن حل شده باشد)، شاید دولت به انتشار کربن نیاز داشته باشد. احتمالا لینکلن شرط نبسته بود.
مترجم: سید فرهاد نقیب
منبع: فریمن آنلاین
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست