جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

عید فطر, جشن آفرینش دوباره انسان


عید فطر, جشن آفرینش دوباره انسان

اعیاد, بزرگترین و شکوهمندترین مظاهر حیات اجتماعی در تاریخ جامعه انسانی اند هر عید, منزلی از منازل راه پرپیچ و خم انسان به سوی سعادت ابدی است و به مثابه آیینه ای است که برآن, امید و نشاط و ارادة قوی, در راه رسیدن به اهداف انسانی خود, نقش می بندد

اعیاد، بزرگترین و شکوهمندترین مظاهر حیات اجتماعی در تاریخ جامعه انسانی‌اند. هر عید، منزلی از منازل راه پرپیچ و خم انسان به سوی سعادت ابدی است و به مثابه آیینه‌ای است که برآن، امید و نشاط و ارادة قوی، در راه رسیدن به اهداف انسانی خود، نقش می‌بندد.

اعیاد و آئین‌های مشابه آن، همچون بزرگداشت‌های مذهبی و اجتماعی با تعظیم دیگر شعائر دینی، همگی نشان از پویایی و دوام حیات مردمی دارند که «شدن» را بر «بودن» و «رفتن» را بر «ماندن» رجحان داده‌اند. چنین نشانه‌ای، هر بار که تکرار می‌شود، چونان آبشاری است که از کوه اراده سرازیر شده و از چشمة امید، بیرون می‌زند. عید را عید می‌نامند تا هر سال تجدید شود و همچون باران، تکرار طراوت خیز خود را از خاک نشینان زرد روی، دریغ نکند. هربار که از راه می‌رسد، کاروانی از خاطرات تاریخی و ملی و معنوی بی‌شمار را از برابر ما عبور می‌دهد و روی در روی ما می‌نشیند تا باز گوید که: «از کجا آمده‌ام، آمدنم بهر چه بود.»

● اعیاد، ماهیت و اصالت ملل و اقوام دنیا

هر ملتی برای ابراز احساسات هماهنگ، به چنین فرازهایی در تاریخ خود نیاز دارد، و مردمی که عید ندارند؛ تاریخ ندارند، حیات و پویندگی را از کف داده‌اند، امید و نشاط خود را برای پیمودن ادامة راه به زمین گذاشته‌اند و چونان قومی بی‌هویت، مهر فضای بی‌کرانه هستی، یاوه شده‌اند.

ماهیت و اصالت هر ملتی را می‌توان در آیینة اعیاد و نوع مراسمی که به جای می‌آورند، دید و سنجید. هرگاه هویت مردمی در گوشه‌ای از تاریخ پنهان شد، به راحتی می‌توان آن را در فرهنگ و شیوة آنان در بزرگداشت اعیاد خود باز جست و دوباره آنها را به تحلیل و تفسیر کشاند. از این قاعده متین، اسلام نیز مستثنی نیست. عید، شناسنامه امت و گروهی است که دل به آوای وحی سپرده‌اند و از میان کوره راه‌های گمراهی، خود را به صراط مستقیم دانایی و شکوفایی رسانده‌اند.

● تاملی بر واژه عید

هر عیدی بازگشت چیزی یا امری را نوید می‌دهد. البته «بازگشت» از آن دست واژه‌هایی است که در قاموس فرهنگی و اجتماعی امروز، بارهای معنای متفاوتی را در اذهان به یاد می‌آورد. برای پرهیز از هرگونه سوءفهمی، براین نکته تاکید می‌شود که این «بازگشت»، از چیزی یا امری خبر می‌دهد که آدمی در رویارویی با آن تجربه‌ای شادی آفرین را از سر می‌گذراند. اما عید و از آن میان عید فطر، بازگشت چه چیز یا چه امری را نوید می‌دهد؟ چه پیوندی میان ما و آن امر باز گشته وجود دارد؟ چه خاطره مشترکی ما و آن امر بازگشته را به هم گره می‌زند؟ پاسخ به این پرسش‌ها با ژرف‌نگری در فلسفه ماه رمضان و روزه داری به دست می‌آید. رمضان فرصتی است برای دوری انسان از گناه. اگر گناه را حجابی بر وجود اصیل آدمی در نظر آوریم، رمضان او را با وجود اصیل خویش آشتی می‌دهد. این وجود اصیل که از آن می‌توان به «فطرت» تعبیر کرد، یادآور پاکی اولیه انسان است.

● روزه، حرکت به سوی فطرت الهی

خداوند روزه را بر ملت‌ها و امت‌های مختلف تاریخ قرار داد تا از این طریق، رشته جان آدمی با آن پیوند یابد و درهای رحمتش بر انسان گشوده شود. پس روزه، یعنی به سوی فطرت الهی پوییدن و پیوند دوباره با خداوند برقرار کردن. شاید به همین دلیل، رمضان را ماه ضیافت خداوند دانسته‌اند، چرا که این ضیافت رمزی است از مواجهه بی‌واسطه ما با او. پنداری میهمانی‌ای است برای آشتی، آشتی با فطرتی که نشان از خداوند دارد. هم از این رو در پایان هر روز از این ماه، برخوان حضرتش روزه می‌گشاییم (افطار) و در پایان هر ماه جشن با شکوه فطرت (عید فطر) را برپا می‌داریم.

● عید فطر

در آیین مقدس اسلام از میان اعیاد مختلف دو عید وجود دارد که بزرگداشت آنها مورد توجه و اهتمام تمامی مسلمین جهان و مشترک میان تمامی مذاهب اسلامی است که علاوه بر تاکید سنت شریف، در متن کتاب الهی نیز بدان تصریح شده است، که باید به شکرانه این دو عید بزرگ اسلامی، نماز اقامه کرد؛ یکی عید فطر و دیگری عید قربان که در هر کدام راز و رمزی وجود دارد و در هر دو پیروزی عظیمی برای انسان مسلمان نهفته است. عید فطر، مرکب از دو واژه است: یکی «عید» و دومی «فطر»، واژه «عید» در اصل از فعل «عاد» (عود) یعود اشتقاق شده و معانی مختلفی برای آن در نظر گرفته شده است؛ از جمله: «خو نگرفته»، هرچه باز آیِد از اندوه و بیماری و غم و اندیشه و مانند آن «روز فراهم آمدن قوم». اما کلمه «فطر» به مفهوم فطرت است؛ یعنی انسان در روز عید فطر به فطرت اولیه خود بازگشت می‌کند. چرا که اگر از موهبات ماه رمضان به درستی استفاده کرده باشد، فطرت و ضمیر او از هرگونه آلایندگی پاک می‌شود. بنابراین فطرت، آن وجود اصیل و پاکی است که خداوند در انسان به ودیعه نهاده است. وجودی که آدمی در پایان ماه رمضان، با آن مواجه می‌شود و این همان بازگشتی است که ـ همان‌گونه که در سطور قبلی این نوشته یادآور شدیم ـ نه فقط ملال‌آور نیست، بلکه شادی‌آفرین است. به راستی عید فطر جشن آفرینش انسان است. پس فطر، شکافتن و شکستن در خود و آفریده شدن در هیاتی دیگر گونه است. به همین دلیل عید فطر، بازگشت به لحظه آفرینش و یادآور هنگامه‌ای است که خداوند تازه انسان را آفریده بود و هنوز بر گوشت و جان او گناهان نروییده بودند.

بی‌تردید، عید فطر همچون جشن‌ها و عیدهای دیگر، انسان را با زمان ازلی لحظه آفرینش پیوند می‌زند و افق‌های بی‌شماری برای دگرگونی و نو شدن در برابرمان می‌گسترد. به قول عارفان، آدم ثانی پدیدار می‌شود. انسانی که چون کودکی که از شکم مادر زاده شده است، گناهی بر دل و نهاد او جا نگرفته است. آیا چنین لحظه فرخنده ای، شایسته جشن گرفتن و شادی کردن نیست؟

عارف کامل و عالم عامل، «میرزا جواد ملکی تبریزی» در کتاب ارزشمند «المراقبات» پیرامون عید فطر چنین می‌گوید: عید روزی است که خداوند آن را از میان دیگر روزها برگزیده است و ویژه هدیه بخشیدن و جایزه دادن به بندگان از خویش ساخته است و آنان را اجازت داده است تا در این روز در حضرت او گرد آیند، برخوان کرم او بنشینند، ادب بندگی به جای آرند، چشم امید به درگاه او دوزند و از خطاهای خویش پوزش طلبند.

اسدالله افشار