دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

آیا فرا رسیدن عصر «پایان مادری » واقعیت دارد


آیا فرا رسیدن عصر «پایان مادری » واقعیت دارد

در حالی كه ایرانیان روز مادر را جشن می گیرند, در كشورهای اروپایی سوال تازه یی مطرح شده است كه آیا هنوز مفهومی به نام مادر در این كشورها وجود دارد یا نه

● نگاهی‌ به‌ مفهوم‌ خانواده‌ در اروپا و امریكا

در حالی‌ كه‌ ایرانیان‌ روز مادر را جشن‌ می‌گیرند، در كشورهای‌ اروپایی‌ سوال‌ تازه‌یی‌ مطرح‌ شده‌ است‌ كه‌ آیا هنوز مفهومی‌ به‌ نام‌ مادر در این‌ كشورها وجود دارد یا نه‌؟ هفته‌ پیش‌ رییس‌ جمهور روسیه‌، ولادیمیر پوتین‌ روی‌ بحران‌ كشورهای‌ صنعتی‌ انگشت‌ گذاشت‌ و اعلام‌ كرد مفهوم‌ مادر از این‌ جوامع‌ بزودی‌ رخت‌ می‌بندد. آنچه‌ در پی‌ می‌آید خلاصه‌یی‌ است‌ از مقاله‌ پایان‌ مادری‌ نوشته‌ رابرت‌ جی‌. ساموئلسون‌ كه‌ در مجله‌ نیوزویك‌ به‌ چاپ‌ رسید.

پوتین‌ در سخنرانی‌ اخیر خود روی‌ بحران‌ پایان‌ مادری‌ انگشت‌ گذاشته‌ و می‌گوید اگر روسیه‌ و دیگر كشورهای‌ اروپایی‌ نتوانند این‌ معضل‌ را حل‌ كنند، در نیمه‌ دوم‌ قرن‌ بیست‌ و یكم‌ از قدرت‌ سیاسی‌ و اقتصادی‌ آنها چیزی‌ جز نام‌ باقی‌ نخواهد ماند. پوتین‌ پیشنهاد كرده‌ كه‌ برای‌ درمان‌ این‌ بحران‌ شاید بهتر این‌ باشد كه‌ به‌ مادران‌ بخاطر بچه‌دار شدن‌ پول‌ داده‌ شود.

رشد منفی‌ جمعیت‌ روسیه‌ یكی‌ از اصلی‌ترین‌ نگرانی‌های‌ سیاستمداران‌ این‌ كشور است‌. جمعیت‌ روسیه‌ در سال‌ ۲۰۰۰ نزدیك‌ به‌ ۱۴۷ میلیون‌ نفر بود، اما به‌ گفته‌ پوتین‌ در این‌ مدت‌ هر سال‌ ۷۰۰ هزار نفر از این‌ میزان‌ كم‌ شده‌ است‌. به‌ این‌ ترتیب‌ در سال‌ ۲۰۵۰ جمعیت‌ روسیه‌ به‌ چیزی‌ نزدیك‌ ۱۱۱ میلیون‌ نفر خواهد رسید كه‌ میانگین‌ سنی‌ آنها ۵۰ سال‌ خواهد بود. در این‌ حالت‌ آیا روسیه‌ باز هم‌ می‌تواند ادعا كند كه‌ یكی‌ از ستون‌های‌ اقتصاد جهان‌ است‌؟ بعید به‌ نظر می‌رسد. جمعیت‌ اندك‌ و پیر روسیه‌ حتی‌ قدرت‌ نظامی‌ این‌ كشور را نیز از آن‌ خواهد گرفت‌.

آلمان‌ و ایتالیا نیز دو كشور دیگری‌ هستند كه‌ به‌ لبه‌ كاهش‌ جمعیت‌ نزدیك‌ می‌شوند. برای‌ اینكه‌ یك‌ كشور بتواند جمعیت‌ خود را ثابت‌ نگه‌ دارد زن‌ باید دو كودك‌ به‌ دنیا آورد. میانگین‌ تعداد كودكان‌ یك‌ زن‌ در جامعه‌ را میزان‌ باروری‌ جامعه‌ می‌نامند. این‌ میزان‌ در آلمان‌ ۳/۱، در یونان‌ ۴/۱، در ایتالیا ۳/۱، در ژاپن‌ ۴/۱ و در روسیه‌ ۳/۱ است‌.

میزان‌ باروری‌ پایین‌ همیشه‌ به‌ كاهش‌ جمعیت‌ منجر نمی‌شود. هر كشوری‌ معمولا شاهد مهاجران‌ و پناهندگان‌ نیز هست‌ كه‌ جمعیت‌ را بالا نگه‌ می‌دارد. با این‌ حال‌ میزان‌ مهاجرت‌ به‌ كشورهای‌ صنعتی‌ آنقدر نیست‌ كه‌ بتواند نقشی‌ در حل‌ این‌ بحران‌ داشته‌ باشد.

بن‌ واتنبرگ‌ در كتاب‌ كمتر كه‌ به‌ همین‌ موضوع‌ اختصاص‌ دارد می‌نویسد كاهش‌ تاسف‌ برانگیز جمعیت‌ اروپا و ژاپن‌ باعث‌ بروز مشكلات‌ بسیاری‌ در این‌ جوامع‌ خواهد شد. جمعیت‌ كم‌ به‌ معنای‌ نیروی‌ كار كم‌ و مصرف‌كنندگان‌ كمتر است‌ و این‌ پدیده‌ به‌ راحتی‌ می‌تواند چرخه‌ صنعت‌ كشورها را از كار بیندازد. در ژاپن‌ و آلمان‌ از هر ۶ نفر یك‌ نفر ۶۵ ساله‌ یا پیرتر است‌. در سال‌ ۲۰۵۰ این‌ میزان‌ به‌ یك‌ در سه‌ نفر خواهد رسید.

تحقیقات‌ دانشگاه‌ مینسوتا نیز نشان‌ می‌دهد كه‌ افزایش‌ مالیات‌ باعث‌ كاهش‌ میزان‌ باروری‌ در جامعه‌ می‌شود. به‌ بیان‌ دیگر در این‌ جوامع‌ دولت‌ از سالمندان‌ بخوبی‌ حمایت‌ می‌كند و آدم‌ها دیگر احساس‌ نمی‌كنند كه‌ در پیری‌ به‌ عصای‌ دست‌ نیازمند باشند.

خیلی‌ها می‌گویند كاهش‌ جمعیت‌ در جوامع‌ صنعتی‌ امری‌ طبیعی‌ است‌. درآمد افراد بیشتر از قبل‌ شده‌، امید به‌ زندگانی‌ افزایش‌ یافته‌، بهداشت‌ عمومی‌ كودكان‌ بسیاری‌ را از مرگ‌ نجات‌ می‌دهد و مادرها دیگر لازم‌ نمی‌بینند چندین‌ بچه‌ به‌ دنیا بیاورند تا ازدواج‌ یكی‌شان‌ را به‌ چشم‌ ببینند. از سوی‌ دیگر رشد شهرنشینی‌ باعث‌ شده‌ خانواده‌ها مجبور نباشند برای‌ كار در مزارع‌ بچه‌های‌ بیشتری‌ داشته‌ باشند. دسترسی‌ زنان‌ به‌ تحصیلات‌ عالی‌ و كار نیز مهمترین‌ علت‌ كاهش‌ جمعیت‌ است‌. زنان‌ كارهای‌ مهمتری‌ از نشستن‌ در خانه‌ و نگهداری‌ از كودكان‌ دارند.

اما همه‌ این‌ دلایل‌ برای‌ كاهش‌ رشد جمعیت‌ قانع‌كننده‌ نیست‌. امریكا كه‌ صنعتی‌ترین‌ كشور جهان‌ به‌ حساب‌ می‌آید با بحران‌ كاهش‌ جمعیت‌ مواجه‌ نیست‌. سوال‌ اصلی‌ این‌ است‌ كه‌ چگونه‌ امریكا توانسته‌ میان‌ تربیت‌ كودكان‌ در خانه‌ و كار زنان‌ در اجتماع‌ آشتی‌ ایجاد كند. در امریكا میزان‌ باروری‌ زنان‌ ۱/۲ است‌ كه‌ نشان‌ از رشد فزاینده‌ جمعیت‌ دارد.

جامعه‌شناسان‌ در تحلیل‌ جامعه‌ امریكا بر سه‌ دلیل‌ تكیه‌ می‌كنند. جامعه‌ امریكا هنوز بارور است‌ چرا كه‌ مردم‌ آن‌ خوش‌بینی‌ بیشتر به‌ زندگی‌ و آینده‌ دارند، حس‌ وطن‌پرستی‌شان‌ بیشتر از دیگر جوامع‌ است‌ و باورهای‌ دینی‌ قوی‌تری‌ دارند.

در یك‌ نظرسنجی‌ كه‌ در دانشگاه‌ شیكاگو انجام‌ شد از شهروندان‌ ۳۴ كشور پرسیده‌ شد: چقدر ترجیح‌ می‌دهند شهروند كشور خودشان‌ باشند تا كشوری‌ دیگر. در امریكا ۷۵ درصد اعلام‌ كردند كه‌ شهروندی‌ امریكا را با هیچ‌ كشور دیگری‌ عوض‌ نمی‌كنند. اما در كشورهای‌ آلمان‌ و فرانسه‌ و اسپانیا به‌ ترتیب‌ ۲۱ درصد، ۳۴ در صد و ۲۱ درصد چنین‌ جوابی‌ دادند. حس‌ وطن‌پرستی‌ امریكایی‌ مهمترین‌ دلیل‌ برای‌ حفظ‌ میزان‌ باروری‌ این‌ كشور است‌. از سوی‌ دیگر مردم‌ امریكا به‌ دلیل‌ تمایلات‌ مذهبی‌شان‌ خود را موظف‌ به‌ بچه‌دار شدن‌ می‌دانند.