سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

نقش و تاثیر رهبران سازمانی در نهادینه سازی مدیریت دانش در سازمان های کنونی


نقش و تاثیر رهبران سازمانی در نهادینه سازی مدیریت دانش در سازمان های کنونی

مقاله حاضر در ابتدا به تشریح مدیریت دانش پرداخته و سپس ضرورت و اهمیت آنرا در سازمان های کنونی مورد توجه قرار می دهد هر چند در سال های اخیر, مدیریت دانش از شهرت زیادی, بخصوص در بخش آموزش و تجارت, برخوردار گردیده است, اما هنوز در ارتباط با مطلوبترین شیوه های به کارگیری آن , ابهاماتی وجود دارد

مقاله حاضر در ابتدا به تشریح مدیریت دانش پرداخته و سپس ضرورت واهمیت آنرا در سازمان‌های کنونی مورد توجه قرار می‌دهد. هر چند در سال‌های اخیر، مدیریت دانش از شهرت زیادی، بخصوص در بخش آموزش و تجارت، برخوردار گردیده است، اما هنوز در ارتباط با مطلوبترین شیوه‌های به کارگیری آن ، ابهاماتی وجود دارد. این مقاله بدنبال بررسی و ارائه اثربخش‌ترین راهکارهای آشنایی کارکنان با مفهوم مدیریت دانش بوده تا از آن طریق بتوان به بهترین شکل آنرا درانواع موسسات بکار گرفت. فرایند آشنایی اعضاء با مفهوم مدیریت دانش در تمامی مراحل نهادینه نمودن این مفهوم درسازمان اجرامی گردد و پیشنهاد می شود مراحل نهادینه سازی مفهوم مدیریت دانش، از طریق رهبران سازمانی که از دانش و نفوذ بیشتری بمنظور تغییر ادراک و رفتار افراد برخوردارند، صورت پذیرد.در دهه های اخیر، انواع موسسات، شاهد تغییرات اساسی در زمینه های ساختار، کارکرد و سبک‌های مدیریتی خویش بوده اند. موسسات کنونی، اهمیت بیشتری جهت درک، انطباق پذیری و مدیریت تغییرات محیط پیرامون قایل شده ودر کسب و بکارگیری دانش و اطلاعات روزآمد بمنظور بهبود عملیات و ارائه خدمات و محصولات مطلوبتر به ارباب رجوعان پیشی گرفته اند . چنین سازمانهایی نیازمند بکارگیری سبک جدیدی از مدیریت به نام "مدیریت دانش" می باشند. مدیریت دانش چیست و به چه علت پذیرش این سبک از مدیریت در انواع موسسات از اهمیت بالایی برخوردار می باشد؟ چگونه می‌توان به شکلی اثربخش‌تر، مدیریت دانش را در موسسات قدیمی و موسسات کنونی بکارگرفت؟ یکی از راههای قابل اطمینان در این زمینه ، جامعه پذیر نمودن(نهادینه سازی) مدیریت دانش درمیان اعضای سازمان می باشد؟ نقش رهبران سازمانی در تسهیل وتسریع فرایند نهادینه سازی مدیریت دانش در سازمان چگونه است؟ رهبران مدیریت دانش چه افرادی بوده و چگونه تعیین می گردند؟ به چه علت وجود رهبران در فرایند نهادینه سازی مدیریت دانش در سازمان واجد اهمیت است؟ در مقاله حاضر، موارد مطروحه فوق مورد بحث وبررسی قرارمی گیرد.

● مدیریت دانش:

بیان دقیق تاریخچه پیدایش و نزج مدیریت دانش امکان پذیر نمی باشد. در حقیقت ، مدیریت دانش از نخستین سالهای زندگی بشر وحتی در عصر شکارنیز وجود داشته است وبشر به جمع آوری و انتقال اطلاعات و دانش مرتبط با موضوع شکار و گسترش درک و شناخت خود از محیط پیرامونشان در زمینه های میزان منابع غذایی و فرصتها وخطرات موجود در قلمروشان می پرداختند. انسانها بطور مستمر بدنبال دستیابی به علم وتکنولوژی بمنظور حفظ بقاء و مقابله با حیوانات وحشی و بلایای طبیعی بودند. زندگی بشر آرام آرام پیشرفت نمود وتجاربش افزون گشت و علی رغم اینکه هیچ گونه روش نظام مندی بمنظورذخیره سازی ،اشتراك و مدیریت دانش در آن زمان وجود نداشت، اما دانش از نسلی به نسل دیگر انتقال می یافت. دانش بمنظور تامین نیازهای جوامع در دوره های تاریخی پس از آن ،از جمله عصر کشاورزی و صنعت بکارگیری و مدیریت گردید.

مدیریت دانش مفهومی تازه درتاریخ رشد بشر محسوب نمی شود. این درحالیست که واژه مدیریت دانش در سالهای اخیرعمومیت بیشتری یافته است. اگر چه امروزه مدیریت دانش بطوروسیع درانواع موسسات وسازمانها به کار گرفته می شود. اما ارائه یک تعریف واحد از آن بسیار مشکل است. در اینجا این پرسش مطرح می گردد که علی رغم تعاریف متعدد، در واقع مدیریت دانش به چه مفهومی اشاره دارد؟ ازطریق بررسی تعاریف گوناگون مدیریت دانش ،می توان آنرا به عنوان "فرایند خلق، انتشار وبکارگیری دانش بمنظور دستیابی به اهداف سازمانی " تعریف نمود. در تعریفی دیگر ، مدیریت دانش عبارتست از" فلسفه ای که شامل مجموعه ای از اصول ،فرایندها، ساختارهای سازمانی وفن آوریهای بکار گرفته شده که افراد را بمنظور اشتراك و بکارگیری دانششان جهت مواجهه با اهداف آنها یاری می رساند " بیان میگردد(گرتین،۱۹۹۹). با کویتز[۱]مدیریت دانش را چنین تعریف می نماید:"فرایندی که از آن طریق سازمان به ایجاد سرمایه حاصل از فکر واندیشه اعضاء و دارایی مبتنی بر دانش می پردازد".کلوپولوس[۲] و فراپائولو[۳] بیان می دارند که مدیریت دانش بر بکارگیری مجدد اعمال و تجارب گذشته از طریق تمرکز بر برنامه ریزهایی بمنظور تغییر چشم اندازهاتاکیدمی نماید.

مدیریت دانش معروفیت خود را از طریق بکارگیری دانش و اطلاعات بمنظور ایجاد هماهنگی تغییرات پویا در سازمان ورشدو توسعه نظامهایی جهت تسریع انطباق پذیری سیستم با تغییرات محیط پیرامون کسب نموده است. امروزه انواع موسسات در محیطهای تازه ای فعالیت می نمایند. بنابراین باید قادر به خلق وبکارگیری دانش جدید وبازآفرینی دانش گذشته بمنظور دستیابی به اهداف خویش باشند.درحالیکه مدیریت دانش تاکیدزیادی برفن آوری اطلاعات می نماید ودربسیاری ازمواردبه عنوان مدیریت مبتنی بر فن آوری تعریف می گردد، اما در حقیقت مفهومی فراتر ازآن دارد.داون پورت [۴]مؤلفه های اساسی مدیریت دانش را شامل مواردزیرمی داند:

۱) فرهنگ:

شامل ارزشها واعتقادات اعصای سازمان در ارتباط با مفاهیم اطلاعات ودانش

۲) فرایندعمل:

در حقیقت افراد چگونه از اطلاعات و دانش درموسسات خود بهره گیری می نمایند.

۳) سیاستها:

شامل موانعی که در فرایند اشتراك دانش واطلاعات در سازمان پدید می آید.

۴) فن آوری:

چه سیستمهای اطلاعاتی در موسسه موجود است. مدیریت دانش شامل فرایند ترکِب بهینه دانش و اطلاعات در سازمان و ایجاد محیطی مناسب بمنظور تولید، اشتراك و بکارگیری دانش وتربیت نیروهای انسانی خلاق و نوآور است. چرا باید ازمدیریت دانش بهره جست؟ مهمترین اهداف یک مؤسسه درزمینه مدیریت مطلوبتر دانش شامل حفظ و نگهداری اعضای کلیدی سازمان، ارتقاء سیستم انگیزشی، شناخت محیط و بهبود خدمات‌دهی به ارباب‌رجوع می باشد. تحقیقات، بیشترین موارد بهره گیری سازمانها و مؤسسات مختلف از مدیریت دانش رابه قرار زیر تعیین نموده است:

۱) کسب و اشتراك دانش(۷/۷۷%)

۲) مهارت آموزی ویادگیری سازمانی(۴/۶۲%)

۳) ارتباط بهینه با مشتریان(۵۸%)

۴ ) ایجاد مزیت رقابتی(۷/۵۵%) (دایرومک داناف،۲۰۰۱)

References

(۱) http://www.destinationcrm.com/km/dcrm_km_article.asp?id=۸۲۲&ed=۵%۲F۱%۲F۰۱#

(۲) http://www.jgs.net/overview_of_knowledge_management.htm

(۳) http://www.aidsprevention.org/ADAPT/who.htm

Becerra-Fernandez, I., (۱۹۹۹) “Knowledge Management Today: Changing The Corporate Culture”, Proceedings of the ۵th International Conference of the Decision Sciences Institute, July ۴-۷, Athens, Greece, vol. I, pp. ۴۷۴-۴۷۶.

Bukowitz, W.R., Williams, R.L., (۱۹۹۹) The Knowledge Management Fieldbook, Pearson Education Limited, London

Davenport, T. H., (۱۹۹۷) “Secrets of Successful Knowledge Management”, Quantum Era Enterprises, Austin Texas http://www.webcom.com/quantera/Secrets.html

Dyer, G., McDonough, B., (May ۲۰۰۱) “The State of KM”, Communicator eNewsletter http://www.destinationcrm.com/km/dcrm_km_article.asp?id=۸۲۲&ed=۵%۲F۱%۲F۰۱#?id=۸۲۲&ed=۵%۲F۱%۲F۰۱

Earl, M., Scott, I., (۲۰۰۱) “The Role Of The Chief Knowledge Officer”, National Post Online. http://www.nationalpost.com/features/fpmastering/۰۷۲۴۰۱story۳.html

Gurteen, D., (February, ۱۹۹۹) “Creating A Knowledge Sharing Culture”, Knowledge Management Magazine, Vol. ۲, No.۵ http://www.gurteen.com/gurteen/gurteen.nsf/۰/FD۳۵AF۹۶۰۶۹۰۱C۴۲۸۰۲۵۶۷C۷۰۰۶۸CBF۵/

Koulopoulos, T., Frappaolo, C., (۱۹۹۹) Smart Things To Know About Knowledge Management, Capstone, Milford Connecticut

Littlejohn, S.W., (۱۹۹۶) Theories Of Human Communication, ۵th Ed., Wadsworth Publishing Company, Belmont CA: pp.۳۳۲-۳۴۵

Solomon, M.R., (۱۹۹۴) Consumer Behaviour, ۲nd Ed., Allyn and Bacon, Boston; pp. ۳۸۴-۳۹۲

یادداشتها:

[۱] - Bukowits

[۲] -Koulopoulos

[۳] -Frappaolo

[۴] -Davenport

[۵] -Solomon

[۶] -Earl

[۷] -Scott

نویسنده:چنگ مینگ یو

مترجم :محمد علی نعمتی

دانشجوی دکتری مدیریت آموزش عالی دانشگاه شهید بهشتی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.