چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
آگهی برای آدمهای سر به زیر
۱. مطالعات فرهنگی؛ مجموعه آثار گوناگونی با جهتگیریهای متفاوت و معطوف به تحلیل انتقادی اشکال و فرآیندهای فرهنگی در جوامع معاصر و نزدیک به معاصر است. مطالعات فرهنگی در مطالعه معانی و رویههای زندگی روزمره بهکار میرود.
رویه های فرهنگی شامل روش های مردم برای انجام کارهای خاص (مثل تماشاکردن تلویزیون یا غذاخوردن) در فرهنگی معین است.
این تعریفی است کلی از مطالعات فرهنگی که براحتی می توان از منابع اینترنتی یا مکتوب پیدا کرد. این که اتفاق های روزمره مردم، عادت ها و مدهای رایج در جامعه می تواند ریشه ای جامعه شناسانه داشته باشد و البته می تواند معلول اتفاق دیگری هم باشد.
۲. یکی از تفریحاتم حین کارهای روزمره دقیق شدن به رفتارهای مردم است. این خصیصه نه ویژگی من است که اتفاقا به صورت محسوسی می توان در بیشتر آدم ها هم دید.
این که در پیاده روهای شلوغ به واکنش آدم ها حین عبور از مغازه ای یا واکنش آنها نسبت به دعواهای خیابانی دقیق شوم و البته بخش جذاب این تفریح رویابازی با این مفهوم است که اگر من جای آنها بودم چه می کردم؟ جالب این که همه ما معمولا قهرمان اول رویاهای خود هستیم. به نظر درست ترین کار ممکن را به شکل قهرمانانه ای در رویاهایمان به خودمان منسوب می کنیم.
بگذریم. در حین این چند سال بی اغراق مردم عبوس تر شده اند و این را می شود از جمله هایی که قرار است آغازگر گفت وگو باشد، فهمید. معمولا این دیالوگ ها در تاکسی ها رواج بیشتری دارد. دیگر آغازگر بحث ها برای آدم های غریبه آب و هوا نیست بلکه گلایه است و گلایه.
از گرانی یا نحوه رانندگی یا پوشش مردم یا غیره، هر چه هست رنگ و بوی گله دارد، اما نکته جالب توجه این که بسیاری از شرکت های تبلیغاتی یا حتی رسانه ها به جای تغییر در سبک و سیاق احوالات روزانه مردم به وسیله ابزاری که در اختیار دارند سعی می کنند از این ویژگی گلایه آمیز آنها و عبوس شدنشان هم استفاده کنند. یعنی به جای این که آنها را از این وضع بیرون بیاورند، به دنبال راهی اند که چگونه حتی می شود در این موقعیت عبوسانه استفاده خود را ببرند.
نمونه ای که برایم قابل توجه بود حجم زیاد تبلیغاتی است که این روزها از روی دیوارها به روی زمین نشسته است. آگهی های تبلیغاتی از موسسات آموزش موسیقی گرفته تا از این دست تبلیغات که «کتابخانه شما را خریداریم!» یا حتی مختصات خانه های اجاره ای.
این که چرا تبلیغات از روی دیوار ها و بنرها به کف زمین انتقال پیدا کرده ممکن است دلایل بسیاری داشته باشد ولی بدون شک یکی از پررنگ ترینشان شاید همین سر به زیر شدن مردم است.
این که مردم این روزها بیشتر روی زمین چشم چشم می کنند تا دیوارها. این که مردم سر به زیر شده اند و بیشتر سرشان پایین است تا بالا.
همین امروز که از سرکار برمی گردید یا در راهید نگاه کنید به مردم. تصور کنید جمعیتی را که ماشین وار و سر به زیر اسیر روزمره ای شده اند که چندان دل خوشی از آنها ندارند و در این میان آگهی ها و تبلیغاتی که از روی زمین هم شما را پیدا می کنند.
میثم اسماعیلی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست