جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نویسندگان نسل باروت


نویسندگان نسل باروت

«نویسندگان نسل باروت» مجموعه ای است از ۱۲ گفت وگو با نویسندگان دفاع مقدس که به همت ابراهیم زاهدی مطلق و به وسیله نشر صریر به چاپ رسیده است

«نویسندگان نسل باروت» مجموعه ای است از ۱۲ گفت وگو با نویسندگان دفاع مقدس که به همت ابراهیم زاهدی مطلق و به وسیله نشر صریر به چاپ رسیده است. این کتاب ازجمله آثار ارزنده ای است که بویژه برای محققان وپژوهشگران عرصه ادبیات دفاع مقدس اثری قابل توجه و مرجع به شمار می آید. زیرا نویسندگانی که در این کتاب با آنان گفت وگو شده است، غالباً ازجمله نویسندگان فعال در زمینه ادبیات پایداری هستند و از همین رو، محققان، پژوهشگران و منتقدانی که قصد پرداختن به آثار نویسندگان یادشده را دارند، با اتکا بر این کتاب می توانند با آرا، افکار و دیدگاه های این نویسندگان بیشتر آشنا شوند. خاصه با توجه به این که براساس ادعای ناشر کتاب، «به حکم امانتداری و به دور از هرگونه حب و بغض در نقل مطالب- نه نویسنده، نه ناشر و نه تهیه کننده، هیچ کدام- نه چیزی کاسته شده و نه افزوده...»

ابراهیم زاهدی مطلق، گردآورنده مجموعه، در پیش گفتار کتاب نوشته است:

«طرح اولیه این گفت وگو از آن جا شکل گرفت که «رمان دفاع مقدس» به عنوان یکی از انواع ادبی قابل اعتنا، در سال های اخیر توجه اهالی ادبیات را به خود جلب کرد. اما این آثار با نقد و تحلیل های جدی روبه رو نشد... ابتدا مصمم شدم تا مجموعه ای از آثار خوب و ناخوب را به طور جداگانه بررسی، نقد، تحلیل و با یکدیگر مقایسه کنم تا با تجلیل از تلاش های ادبی برخی نویسندگان، سهل انگاری برخی دیگر را در نمایش قدرت رزمندگان و ادبیات جنگ، بازگو کرده باشم. اما به دلایلی - که شاید بعدها گفته شود- از این کار منصرف شدم.

مدتی اصل قضایا را کنار گذاشتم تا وقت بیشتری برای بررسی آثار جنگ پیدا کنم... نزدیک ۵ ماه به مشورت با دوستانی گذشت که چند تن از ایشان در همین گفت وگوها، پاسخگوی سؤالات هستند. حاصل آن مشورت ها، در پیش گرفتن روش مصاحبه با نویسندگان رمان جنگ شد تا در نقد و تحلیل های خشک و بی روح، ادبیات نوپای جنگ را یک جانبه محاکمه نکرده باشم...»

اما یکی از مشکلاتی که مجموعه حاضر را تاحدودی دچار بی نظمی می کند و انسجام معمول آثار مرجع را از آن می گیرد، روش مؤلف در گزینش مصاحبه شوندگان است.

درنتیجه، عمده افرادی که مؤلف به گفت وگو با آنان پرداخته، نویسندگان رمان های جنگی هستند و خود مؤلف نیز بر این مسأله تأکید داشته است، ولی درمیان این افراد، یکی دو تن نیز از دایره موردتأکید خود مصاحبه کننده بیرون می افتند و نمی توان آنان را رمان نویس یا داستان نویس جنگی به شمار آورد.

برای مثال، مصطفی رحماندوست، مجتبی رحماندوست، مرتضی سرهنگی و جواد محقق اگرچه خود از شخصیت های ممتاز و برجسته این وادی به شمار می آیند، اما رمان نویس نیستند.

و البته این درحالی است که توضیح مؤلف نیز در پیش گفتار کتاب نتوانسته است توجیه گر این کاستی مهم باشد.

«... اما در مراحل تعیین افراد - نویسندگان - برای گفت وگو، متوجه شدم که با پیش شرط «نویسنده رمان جنگ بودن » برای انتخاب افراد، ناچار نام برخی از صاحب نظران از فهرست من حذف خواهد شد و این نقصی آشکار است. بنابراین آن پیش شرط، حذف شد تا این مجموعه ماحصل گفت وگو با این افراد شود...»

در حالی که با توجه به توضیح مؤلف نیز، نه تنها اشکال یادشده برطرف نمی شود، بلکه خود این توضیح موجد اشکالی دیگر خواهد بود. این که براساس پیش شرط جدید مؤلف، اگرچه ممکن است حضور تعدادی از افرادموجه جلوه کند، اما غیبت بسیاری دیگر از صاحب نظران و کارشناسان این عرصه پرسش برانگیز خواهد بود.

در واقع، مشکل این جاست که حضور مصاحبه شوندگانی که مانند بقیه نویسنده رمان نیستند، هم چارچوب و هم هدف محوری کتاب را دچار نقص می کند. یعنی وقتی مؤلف نیت می کند تا با چند رمان نویس گفت وگو کند - بویژه باتوجه به پیش گفتار کتاب - خود به خود برای تألیف کتابش چارچوب و هدفی محوری در نظر گرفته که همانا پرداختن به موضوع مشخصی با عنوان رمان جنگ است. او با تألیف مجموعه ای گفت وگو با جمعی رمان نویس، آن چنان که خود نیز اشاره کرده، برآن بوده است تا به نقد و تحلیل جدید تعدادی از رمان هایی که با موضوع جنگ تحمیلی به رشته تحریر درآمده اند، بپردازد. به تعبیر بهتر، گفت وگوهای او، خودنوعی نقد و تحلیل ادبی است. با این تفاوت که این نقدها، با حضور و مشارکت خود نویسندگان به رشته تحریر درآمده اند و این خصیصه ای است که خواننده هنگام مطالعه گفت وگوها به روشنی به درک آن نائل خواهد آمد.

برای مثال ، در گفت وگو با فریبا کلهر، مؤلف در قالب گفت وگو بانویسنده کوشیده است تا کتاب «پسران گل» نوشته کلهر رانقد کند.

«خانم کلهر! در مورد «پسران گل» شاید موضوع جانباز ، موضوعی باشد که شما به آن آگاهی دارید... این جا عده ای نوجوان مطرح هستندو بازی فوتبال و تیم شان. من در محافل و جلسات نقد می شنوم که می گویند یک خانم رفته و راجع به فوتبال نوشته است!...»

یا : « اما نگاه من به «پسران گل » از این نوع نیست. من می گویم این داستان نگاه زنانه به موضوع ندارد.»

یا در گفت و گو با احمد دهقان، مؤلف کوشیده است تاپس از طرح آرای کلی وی درباره داستان نویسی و داستان جنگ، با مشارکت با وی به تحلیل رمان «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» بپردازد:

«نظر خودتان درباره «سفر به گرای ۲۷۰درجه »چیست؟...»

یا: «در رمان «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» چه شخصیت هایی برای خودتان هم خیلی جالب بود؟...»

«همان طور که گفتم و قبلاً هم چنین نظری داشتم، شما در شخصیت پردازی موفق بوده اید؛ اما من هنوز هم در مورد ساختار این اثر حرف دارم. با توجه به این که ۲ سال از انتشار آن کتاب می گذرد، خودتان چه نظری روی ساختار آن دارید؟...» ص۱۵۸

همچنین گفت وگوی مؤلف با محسن مؤمنی نیز بیشتر از هر چیزی نوعی نقد و تحلیل حضوری آثار این داستان نویس است و زاهدی مطلق تلاش می کند تا با یاری گرفتن از اشاراتی که مؤمنی به برخی مختصات پنهان کارهایش می کند، به درک و دریافت کامل تری از نوشته های او، خاصه «زمانی برای بزرگ شدن» نائل آید. برای مثال، زاهدی با اشاره به یکی از نقص های عمده مؤمنی در داستان نویسی، یعنی سردرگمی او میان داستان نویسی و خاطره گویی بویژه در «زمانی برای...» از وی می پرسد:

«این رمان البته تفاوت هایی با دیگر رمان ها دارد و به زندگی نوجوانی می پردازد که یکی از برادرانش جزو گروه منافقین است ولی خودش به عنوان بسیجی به جبهه رفته است؛ اما به نظر می رسد در ساختار، اثر به خاطره نزدیک است.

افزون بر این، در گفت وگو با علی اصغر شیرزادی نیز زاهدی می کوشد تا از خلال طرح پرسش هایی به ظاهر کلی در باب عوالم نویسندگی، آرام آرام به موضوع اصلی گفت وگویش یعنی بحث و بررسی رمان «هلال پنهان» وارد شود: «آقای شیرزادی! تا آنجا که من اطلاع دارم، بیش از ۲۴-۲۳ سال است که به حرفه روزنامه نگاری مشغولید، از لذت ها و غم های این حرفه بگویید. از دوران بیست و چند ساله تان با این حرفه پرفراز و نشیب...» ص۱۹۲

و سپس پرسش هایش را مستقیماً در باب رمان «هلال پنهان» مطرح می کند:

«آقای شیرزادی!... در رمان «هلال پنهان» هم که اثری مربوط به حوزه ادبیات جنگ است، به نوعی با نوشتار نمایشی روبه رو هستیم! بویژه در دیالوگ های مداوم و سریع. خودتان چه نظری درباره این اثر دارید؟» ص۱۹۵

و به این ترتیب، در عمده گفت وگوها، یعنی گفت وگوهایی که مصاحبه شوندگان شان را مؤلف از میان نویسندگان رمان و داستان برگزیده است، خواننده با نوعی متن نقد گونه روبه رو است. متن هایی که هدف شان در واقع برقراری ارتباط درست میان مخاطب و اثر و یا آثار خلاقانه است. یعنی مصاحبه کننده با همکاری رمان نویس، متنی انتقادی می آفرینند که در نهایت کارکرد آن نیز کارکردی انتقادی است، به این معنا که خواننده گفت وگو را با مختصات موضوعی و ساختاری اثر و همین طور شاخصه های صورتی و صناعتی رمان مورد بحث آشنا می کند و از همین منظر می توان به جرأت مدعی بود که کتاب «نویسندگان نسل باروت» در عرصه رمان نویسی جنگ کتابی است مرجع و قابل توجه، که البته مؤلف می تواند با حذف گفت وگوهایی که مصاحبه شوندگان شان را رمان نویسان تشکیل نمی دهند، سامان و انسجام بیشتری به این کتاب مفید و مرجع بدهد. زیرا همان گونه که اشاره شد، این چند گفت وگو موضوع واحد این مجموعه را دچار تناقض کرده است و ارتباط چندانی با کلیت کتاب ندارد. برای مثال در گفت وگوی مؤلف با مصطفی رحماندوست، اگرچه به مسائل و موضوعات ارزشمندی درباره ادبیات دفاع مقدس اشاره شده است، ولی خواننده همچون گفت وگوهای دیگر این کتاب با نقد و تحلیل رمان مشخصی به عنوان یک اثر خلاقه واحد روبه رو نیست و همین مشکل، در گفت وگوهای زاهدی با مجتبی رحماندوست، مرتضی سرهنگی و جواد محقق نیز به چشم می خورد، اگرچه همان گونه که اشاره شد، این گفت وگوها نیز همگی حاوی موضوعات و مسائل ارزنده ای هستند که هر کدام در جای خود و در قالب کتاب ها و مجموعه هایی جداگانه می توانند دارای فواید فراوان باشند.

بهروز شبستری