سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

خشونت بین فرزندان و وظیفه والدین


خشونت بین فرزندان و وظیفه والدین

مشاجره و نزاع بین فرزندان یک خانه بقدری شایع است که اکثر والدین آن را امری عادی می پندارند

مشاجره و نزاع بین فرزندان یک خانه بقدری شایع است که اکثر والدین آن را امری عادی می پندارند. اکثر والدین معتقدند، این نزاع ها خیلی زود تمام می شود و بچه ها دوباره با هم دوست شده و بازی می کنند اما آیا این سهل انگاری ها در تربیت فرزندان اثرات مخربی بر روح و روان و حتی جسم کودکان نمی گذارد .

● خشم کودک

خشم پدیده ای است که در اکثر موجودات زنده دیده می شود. در کودک انسان نیز خشم وجود دارد، ولی اکثر والدین معمولاً آن را نادیده می گیرند.

عده ای از روانشناسان تحقیقات گسترده ای روی رشد و رفتار کودک انجام داده اند. برخی از این تحقیقات بر خشم و رفتار قهرآمیز کودک صورت گرفته است.

روانشناسان رشد و شخصیت کودک می گویند: «کودک انسان نیز مانند بزرگسالان خشمگین می شود. او به دلایلی مثل ناکامی، تبعیض، بی توجهی، کمبود محبت و ‎.‎.‎. دچار حالات خلقی نامناسبی می شود که نتیجه آن خشم است.»

روانشناسان معتقدند: «کودک باید خشم خود را بروز دهد و والدین باید احساسات او را درک کنند. عدم بروز خشم در کودکان باعث می شود آنان دچار استرس، عدم امنیت و ناراحتی های روانی شوند.لذا خشم در عین حال که می تواند برخاسته از ناهنجاری های روانی کودک باشد، خود می تواند باعث بروز ناراحتی های روانی در کودک شود.» اما آنچه بیشتر از همه والدین را نگران می کند درگیری های بین خواهر و برادرها یا فرزندان یک خانواده است که می تواند علل متعددی داشته باشد.

نزاع بین فرزندان یک خانواده می تواند ناشی از ناکامی، تبعیض، فاصله سنی زیاد، یادگیری اجتماعی و تفاوت جنسیت ها باشد. این موارد هر یک می توانند خشم کودک را برانگیخته و در نتیجه این تنش خشم خود را متوجه فرزند دیگر خانواده کند و این درگیری بطور کلی محیط خانه و امنیت و آرامش داخلی آن را متشنج کند. در صورت عدم تجزیه و تحلیل درست خانواده ها از رفتارهای خشم آمیز کودکانشان این معضل می تواند هم به بهداشت روانی خانواده آسیب بزند و هم باعث بروز اختلالات روانی چندی در خود کودکان شود.

روانشناسان روی این مسئله تحقیقات زیادی انجام داده اند و همیشه جنسیت به عنوان یکی از مؤلفه های اصلی در بروز برخی رفتارهای ناهنجار مورد بحث و بررسی بوده است.

تفاوت جنسیت در نوع، بروز و شکل رفتار پرخاشگرانه و نزاع بین خواهر و برادرها مشهود است. عده ای از روانشناسان علت این تفاوت ها را زیستی دانسته و عده ای دیگر آن را ناشی از الگوپذیری و نقش پذیری جنسیتی فرد در جامعه دانسته اند.

تحقیقات نشان داده است هورمون تستوسترون و استرادیول با میزان شیوع پرخاشگری در مردان رابطه مثبت دارد. این هورمون ها در صورتی که غلظتشان در خون زیاد شود، باعث افزایش رفتار پرخاشگرانه می شود. البته این، بدان معنا نیست که تنها مردان به دلیل تغییرات هورمونی رفتار پرخاشگرانه نشان می دهند. تحقیقات نشان داده است زنان به دلیل عدم تعادل ترشح پروژسترون و استروژن قبل از قاعدگی و طول مرحله اول این دوره افزایش تحریک پذیری و خصومت را در حکم بخشی از سندرم پیش از قاعدگی (PMS) تجربه می کنند.

البته عوامل دیگری چون کمبود ویتامین (آ) و (ب)، پائین بودن سطح قند خون و اختلال متابولسیم پرولاکتین می تواند منجر به PMS شود.

خیلی وقت ها شکایت از نزاع کودکان از سوی والدین بی معنی است، زیرا در اکثر مواقع کودکان خشم و نزاع را از والدین و روابط خانوادگی متعددی یاد می گیرند.

یکی از علل لجبازی یا پرخاشگری کودک رفتار نامناسب خود والدین است. بخشی از نزاع و درگیری های بین کودکان به دلیل الگوبرداری از رفتار والدین است. زمانی که کودکان همیشه شاهد بحث و مشاجره بین والدین خود هستند از طریق مشاهده رفتار آنان یاد می گیرند چگونه رفتار کنند و در واقع همان الگوی رفتاری والدین را پیش می گیرند.

نقش تربیت خانواده در بروز خشم کودک خیلی زیاد است، معمولاً والدین کودکان خود را همان طور تربیت می کنند که خودشان تربیت شده اند.

همین باعث می شود یا به منبع ایجاد کننده ناکامی حمله کنند یا به هدفی دیگر.

در این مواقع وقتی پدر و مادر کودک را از یک موضوع محروم یا به عبارتی «ناکام» می کنند، کودک به دنبال فشار روانی ای که تحمل می کند، وقتی که می بیند نمی تواند به سمت والدین خود حمله ور شود این فشار روانی خود را با حمله یا آزار و اذیت یا احتمال خشم نسبت به سایر خواهر برادرهایش بروز می دهد.»

البته عده ای از افراد خصوصاً نوجوانان دچار خشم کور می شوند. آنها بدون هیچ تحریکی به موقعیت های منفی با خشم پاسخ می دهند.برخی تجارب ناخوشایند خیلی سریع واکنش خشم آگین آنها را برمی انگیزد مثل بوهای نامطبوع، دمای زیاد، آب سرد، ترافیک و ‎.‎.‎. این افراد باید خشم خود را بدین طریق کنترل کنند که هرگاه با موقعیت های منفی مثل آنچه در بالا گفته شد روبه رو شدند و احساسات منفی پیدا کردند، بدانند که احتمال بروز خشم در آنان از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد که به این جریان چرخه خشونت می گویند.

والدینی که کودکان خود را آزار می دهند غالباً می دانند که این اعمال باتوجه به معیارهای جامعه غلط است اما به هر حال به کار خود بطور عادت ادامه می دهند. متخصصان می گویند اگر این عادت شکسته نشود، این الگو از نسلی به نسل دیگر انتقال پیدا می کند.، البته این انتقال فقط از پدر و مادر به فرزندانشان صورت نمی گیرد، کودکان و نوجوانان در این دوران بسیار مستعد تقلید الگوها از والدین خود هستند و آنها ابتدا خواهر و برادرهایشان را هدف آزار و پرخاشگری قرار می دهند و سپس پرخاشگری را به نسل دیگر منتقل می کنند.

● تبعیض میان کودکان و نزاع

در هر جایی سخن از عدالت و رفتار عادلانه است. رفتار عادلانه و عدالت بطور جدی میان فرزندان یک خانواده مطرح است. عدالت ارزشی است که در اوایل زندگی از تعامل با والدین، معلمان و دیگر افرادی که سرمشق هستند کسب می شود.به ما آموخته شده که نتایج آنچه را در حال حاضر انجام می دهیم در آینده خواهیم دید. روانشناسان معتقدند، با وعده های خاصی که در کودکی به افراد داده می شود و به آن عمل می شود، اعتقاد به عدالت در کودک شکل می گیرد.

همچنین یاد دادن مقررات جامعه و مقررات عادلانه اجتماعی نیز در شکل گیری عدالت در کودک بسیار مؤثر است. مقررات عادلانه تنها شامل اطلاعات از هنجارها نیست، بلکه پذیرفتن مسئولیت اعمال مان نیز جزو همان دسته عدالت ها قرار می گیرد.روانشناسان معتقدند: «کودکان غالباً بر سر تقسیم دارایی ها و استفاده از آنها به نزاع می پردازند. بهترین اتاق نصیب چه کسی شود بهترین غذا را چه کسی بخورد و ‎.‎.‎. آنها همچنین بر سر وظایفی که دارند نزاع می کنند. این والدین هستند که می توانند عدالت را میان آنها برقرار کرده و رفتار عادلانه را به کودکان شان بیاموزند.»

● خشم کودک و تلویزیون

سال هاست که نتایج تحقیقات روانشناسان روی برنامه های خشونت آمیز تلویزیون نشان می دهد این برنامه ها تأثیرات سوئی بر رفتار کودکان دارد. بخشی از یادگیری های کودکان و نوجوانان از طریق مشاهده و الگوبرداری صورت می گیرد. نمایش فیلم های خشونت آمیز موجب می شود الگوبرداری آنها توسط کودکان تأثیرات نامطلوبی بر ساختار رفتاری آنان بگذارد.

اما عده دیگری از روانشناسان در تحقیقات خود نشان داده اند که بخش زیادی از کودکانی که خشونت در تلویزیون را مشاهده می کنند، از خود پرخاشگری نشان نمی دهند. مهمترین عامل تأثیرگذاری در این پدیده نگرش والدین به خشونت است یعنی کودکانی که برنامه های خشونت آمیز نگاه می کنند، تا هنگامی که الگوی خشونت و رفتار پرخاشگرانه را در خانواده خود ندیده باشند، نسبت به دیگران رفتار پرخاشگرانه نخواهند داشت.تحقیقات دیگر نشان می دهد آنهایی که خشونت در تلویزیون را ترجیح می دهند بطور فطری پرخاشگرتر هستند.

هر چه خصیصه پرخاشگری نیرومندتر شود میل به تماشای فیلم های خشن افزایش پیدا می کند و تأثیر فیلم های خشن می تواند برای مدت کوتاهی تا زمانی که فرد عصبانی است، تأثیر داشته باشد.

● چند توصیه برای پایان نزاع

▪ والدین در رفتار خود با هم باید دقت زیادی داشته باشند و رفتار پرخاشگرانه خود را هنگام حضور کودکان بروز ندهند.

▪ والدین بهتر است با رفتار منطقی و نرمش به حل اختلافات خانوادگی بپردازند.

▪ والدین به خواست منطقی کودکان شان پاسخ داده و مقاومت خصومت آمیزی در برابر خواست های نابه جای آنان نشان ندهند.

▪ والدین نباید فرزندان شان را بمباران انتقادی کنند، رفتار انتقادآمیز تنها منجر به تخریب شخصیت کودک می شود.

▪ والدین بهتر است به نکات مثبت شخصیت کودکان شان تأکید کنند.

▪ والدین باید ریشه های لجبازی و حالت دفاعی و مشاجره لفظی منفی را در آنها از بین ببرند و یک رابطه مثبت و سازنده را در بین فرزندان شان برقرار کنند.

▪ والدین باید بگذارند فرزندان دختر و پسر خانواده که در حال مشاجره هستند، اجازه پیدا کنند که خود مشکلات شان را حل کرده و والدین با مداخلات خود به این مشاجرات دامن نزنند.

▪ والدین برای حل مشاجرات بین خواهر و برادرها باید نقش یک مشاور و راهنما را بازی کنند.

▪ والدین همواره باید به رابطه ارزشمند خواهر و برادری تأکید کنند. آنها باید به فرزندان شان یاد بدهند که یکدیگر را دوست داشته باشند و به هم احترام بگذارند.

▪ والدین باید از فرزند کوچکتر بخواهند که به خواهر یا برادر بزرگترش احترام بگذارد و به فرزند بزرگتر نیز یاد بدهند که چگونه مراقب خواهر یا برادر کوچک خود باشد.

کودکان باید معنای ارزشمندی و دوست داشتن را بفهمند.