پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

بدترین فیلم های پرفروش تاریخ سینما


بدترین فیلم های پرفروش تاریخ سینما

متن پیش رو فهرستی از بدترین فیلم های تاریخ سینما نیست هرچند بعضی از این فیلم ها قابلیت حضور در آن لیست را هم دارند ولی ما اینجا بیشتر با فیلم های به درد نخور و مالیخولیایی سر و کار داریم که نازلترین سطح سلیقه عمومی را به خودشان جذب می کنند

متن پیش‌رو فهرستی از بدترین فیلم‌های تاریخ سینما نیست. هرچند بعضی از این فیلم‌ها قابلیت حضور در آن لیست را هم دارند ولی ما اینجا بیشتر با فیلم‌های به درد نخور و مالیخولیایی‌ سر و کار داریم که نازلترین سطح سلیقه عمومی را به خودشان جذب می‌کنند. البته نمی‌خواهم بگویم که اگر بعضی از فیلم‌های این فهرست جزو فیلم‌های محبوب شما هستند باید خجالت بکشید. در این فهرست تعداد زیادی از فیلم‌های ژان دو بون، رولاند امریس و مایک بی را خواهید یافت. چون آنها افتضاح هستند ولی یک چیزی را می‌دانید؟ من هنوز هم به تماشای فیلم‌هایشان می‌روم. فکر می‌کنم «ترنسفورمرز: انتقام فالرت»، یکی از بدترین فیلم‌هایی بود که به عمرم دیدم ولی آیا این باعث می‌شود که از دیدن «ترنسفورمرز: تاریکی ماه» دست بکشم؟ معلوم است که نه.

● آرماگدون (۱۹۹۸)

خب بیلی باب تورنتون مثلا رئیس‌ ناسا یا یک چنین چیزی است و مدام می‌گوید:«ما باید آن شهاب‌سنگ را نابود کنیم» و یکی دیگر می‌گوید:« ما باید با اسلحه‌های شیمیایی‌مان بهش شلیک کنیم» دست آخر آنها با هم به این نتیجه می‌رسند که تنها راه نجات زمین و از بین بردن شهاب‌سنگ این است که با بروس ویلیس، بهترین حفار نفتی، صحبت کنند. همین موقع، نزدیک تجهیزات نفتی، بروس ویلیس تو قایق صلح سبز توپ‌های گلف را پرتاب می‌کند. بنابراین ناسا گروهی از فضانوردان را مامور می‌کند تا روی شهاب‌سنگ فرود بیایند و حفره‌ای را در آنجا حفر کنند و بعد حفره را با مواد منفجره پر کنند اما بروس ویلیس می‌گوید: «این کار شما اشتباه محض است و تنها را نجات زمین این است که من را به آن شهاب‌سنگ بفرستید.» چند لحظه دیگر ماجرا جالب‌تر هم می‌شود، وقتی که بروس ویلیس ادامه می‌دهد: «و می‌خواهم که حتما تیم مخصوص خودم همراهی‌ام کنند». همراهی تیم مخصوص؟ در سفر به فضا؟ تا روی یک شهاب‌سنگ فرود بیایید؟ بعد یک حفره توی شهاب‌سنگ بکنید و با مواد منفجره شیمیایی پرش کنید؟ پس بروس ویلیس همه رفقایش را جمع می‌کند که همگی گیج و حواس پرت و غیر قابل کنترل هستند! یک چیز خیلی جالب‌تر: بن افلک هم این گروه را همراهی می‌کند با وجودی که چند دقیقه پیش از آن اخراج شده بود. و ما می‌فهمیم بن افلک کارخانه‌ نفتی خودش را دارد ولی ۲۴ ساعت است که برای بروس ویلیس کار می‌کند! چه‌طور با این سرعت صاحب یک کارخانه‌ نفتی می‌شود؟ اگر آن شهاب‌سنگ با این سرعت به طرفمان نمی‌آمد ما سوال‌های زیادی برای پرسیدن داشتیم! خیلی سخت است که تصور کنیم این گروه در هم و برهم بتواند کاری برای زمین انجام بدهد ولی خب این تنها شانس ماست. سال‌ها طول می‌کشد تا فضانوردان بتوانند سفری فضایی داشته باشند ولی این گروه از مردان کاری ما فقط دوازده روز فرصت دارند. ۴۵ دقیقه برای تمرین و بعد آنها آماده سفرند. اولین توقف در ایستگاه فضایی بین‌المللی است جایی که یک کیهان‌نورد عجیب و غریب روسی زندگی می‌کند. بعد ۴۵ دقیقة دیگر هم برای درگیری با گدازه‌های فضایی، اوه نه اینجا بن افلک دارد می‌میرد ولی با وجود همة زخم‌هایش نمی‌میرد ولی چند دقیقة بعد دوباره در آستانة مردن قرار می‌گیرد و نه باز هم نمی‌میرد. اما یکسری دیگر از افراد می‌میرند. برای اینکه یکی از دو تا سفینه‌هایش به یک شهاب سنگ برخورد و سقوط کرد.

● دنیا زیر آب (۱۹۹۵)

این فیلم ۴ تمشک طلایی را برای بدترین فیلم، بدترین کارگردانی، بدترین بازیگر (کوین کاستنر) و بدترین بازیگر مرد نقش مکمل (دنیس هوپر) از آن خودش کرد. فیلم در اواسط دهه ۹۰، نزدیک به ۲۰۰ میلیون دلار را به سازندگانش برگرداند که با احتساب تورم می‌شود چیزی حدود ۴۵ بیلیون دلار امروز. کوین کاستنر آن روزها با بازی در فیلم «رقصنده با گرگ‌ها» به موقعیت تجاری و تبلیغاتی خیلی خوبی رسیده بود و استودیو خیال می‌کرد می‌تواند با ایده‌های عجیب و غریبش مثل «مکس دیوانه» و «جت اسکی‌ها» موفقیت قبلی او را زنده کند.

● پرل هاربر (۲۰۰۲)

تریلر نوید یک فیلم خوب را می‌داد ولی اصلا ربطی به خود فیلم نداشت. بی‌ربط‌ترین- تریلر فیلم- با- فیلم اصلی که در تاریخ سینما ساخته شده. «پرل هاربر» در ۸ رشته نامزد دریافت تمشک طلایی شد شامل بدترین فیلم، بدترین بازیگر و بدترین کارگردانی برای مایکل بی، کسی که تصمیم گرفته بود یک تراژدی ملی را به یکی از اکشن‌های اسلوموشن خودش تبدیل کند.

● غرب وحشی وحشی (۱۹۹۹)

این یکی از بی‌موردترین بازسازی‌های هالیوود است. انگار سازندگان فیلم برنامه‌ریزی کرده بودند تا دو تا از بازیگرهای خوب (کوین کلین و ویل اسمیت) را به خدمت بگیرند و در طول ۲ ساعت هر چه استعداد در وجودشان بود را نابود کنند. حتی موقع تماشای بعضی از صحنه‌ها می‌توانیم حس کنیم این دو نفر هیچ علاقه‌ای به بازی تو فیلم نداشتند، اصلا در صحنه‌هایی از فیلم انگار ویل اسمیت می‌گوید: «واقعا من اینجا چه کار می‌کنم؟» فیلم سال ۱۹۹۹ نامزد دریافت ۹ تمشک طلایی شد و ۵ تایشان را برد که حتی بدترین آواز هم جزوشان بود.

● ۲۰۱۲ (۲۰۰۹)

«ماشینی که در عظیم‌ترین زلزلة تاریخ زمین گرفتار شده با سرعت راهش را از میان آوارها باز می‌کند و دیوانه‌وار به حرکتش ادامه می‌دهد و مستقیم از بین ساختمانی که در حال مچاله شدن است عبور می‌کند و هیچ صدمه‌ای نمی‌بیند. این شکل کلی فیلم است. در طول فیلم می‌فهمیم که لازم نیست نگران شخصیت‌های داستان باشیم آنها جایشان امن است. این اتفاق ‌های باور نکردنی آنقدر ادامه پیدا می‌کنند تا ما نسبت به همه ادعاهای جدید علمی بی‌حس بشویم.» فیلم اینقدر مسخره بود که نکته اصلی یادم رفت. در یک قسمتی از فیلم کوه‌ها حرکت می‌کنند تا برسند به نقطه‌ای که دقیقا آن‌ها نیاز دارند تا قبل از سقوط بهش برخورد کنند. این یکی از احمقانه‌ترین چیزهایی بود که به عمرم دیدم. ۲۰۱۲ می‌توانست کمدی خیلی خوبی باشد.

● بتمن و رابین (۱۹۹۷)

تنها فیلمی که توانست در ۱۱ رشته نامزد جایزه تمشک طلایی بشود. اینقدر بد بود که اگر کسی بخواهد یکسره تا آخر نگاهش کند سردرد می‌گیرد. مجله امپایر لقب بدترین فیلم تاریخ را بهش داده که خیلی هم بیراه نگفته. دیگر چیز زیادی نمی‌شود در موردش گفت فقط کافی است تا بخش‌هایی از آن را ببینید و خودتان قضاوت کنید.

مترجم: پرستو مسگریان