سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

حائل شدن خداوند بین انسان و قلبش


حائل شدن خداوند بین انسان و قلبش

منظور از آیه: «أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ» (انفال/۲۴) چیست؟ چگونه خداوند بین مرد و قلب او حائل می‎شود؟ و آیا این حائل شدن به نفع انسان است یا به ضرر او؟
آن …

منظور از آیه: «أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ» (انفال/۲۴) چیست؟ چگونه خداوند بین مرد و قلب او حائل می‎شود؟ و آیا این حائل شدن به نفع انسان است یا به ضرر او؟

آن چه مسلم است معنی «قلب» در قرآن کریم، بیشتر در چیزی استعمال می‎شود که آدمی به وسیلهٔ آن درک می‎کند و احکام عواطف باطنی‎اش را ظاهر و آشکار می‎سازد، یعنی همان روح و عقل آدمی که به وسیلهٔ آن حکم می‎کند، چیزی را دوست و یا دشمن می‎دارد، می‎ترسد، امیداور می‎شود، آرزو می‎کند و خوشحال می‎شود. اما این که، خداوند چگونه میان انسان و روح و عقل او قرار می‎گیرد، احتمالات فراوانی از جانب مفسران دربارهٔ آن داده شده:

۱. اشاره به شدت نزدیکی خداوند به بندگان است، آن چنان که گویی در درون جان او و میان او و خودش قرار گرفته، همان گونه که قرآن کریم می‎فرماید: «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ، ما از رگ گردن به انسان نزدیک‎تریم».

۲. اشاره به آن است که گردش دل‎ها و فکرها به دست خداست، آن چنان که در دعا می‎خوانیم: «یا مقلب القلوب و الابصار، ای کسی که گردش دل‎ها و فکرها به دست تو است».

منظور این است که خداوند میان انسان و قلبش به وسیلهٔ مرگ حائل ایجاد می‎کند، لذا مردم باید تا فرصت دارند در انجام طاعات و کار نیک تلاش کنند

۳. منظور این است که اگر لطف خدا نبود، هرگز انسان به حقانیت حق و باطل بودن باطل، پی نمی‎برد.

۴. منظور این است که خداوند میان انسان و قلبش به وسیلهٔ مرگ حائل ایجاد می‎کند، لذا مردم باید تا فرصت دارند در انجام طاعات و کار نیک تلاش کنند.

اما وجه جمع همهٔ این تفسیرها به این است که بگوییم: خداوند در همه جا حاضر و ناظر و به همه موجودات احاطه دارد و مرگ و حیات، علم و قدرت، آرامش و امنیت، توفیق و سعادت همه در دست او و به قدرت اوست و به همین دلیل انسان نه چیزی را می‎تواند از او پنهان بدارد و نه کاری را بی‎توفیق او انجام دهد و نه سزاوار است به غیر او روی آورد و از غیر او تقاضا کند، چرا که او مالک همه چیز است و محیط به تمام وجود انسان، او به یک یک اجزاء وجودی انسان و توابع آن‎ها محیط است و به طور حقیقت همهٔ آن‎ها را مالک است و در آن‎ها به هر صورت که بخواهد تصرف می‎کند و از ملک خود و تصرفاتش هر مقدار که به خواهد به انسان واگذار می‎نماید و به او تملیک می‎کند، پس خداوند، بین انسان و تمام اجزاء وجودش و تمامی توابع آن‎ها حائل است، و بین او و قلبش، بین او و گوشش، بین او و چشمش، بین او بدنش، و بین او و جانش، هر مقدار از آن‎ها را به هر نحوی که به خواهد به سود انسان تملیک می‎کند و هر مقدار را که نخواهد نمی‎کند.

خلاصه آن که:

این حائل شدن در همه حال به نفع انسان است، زیرا اگر قدری تأمل و اندیشه نماید می‎تواند خدا را در خود بیابد و با مدد از او، از مهلکه و گرفتاری نجات یابد و از حوادث مختلف روزگار، و امتحان‎های آن موفق بیرون آید.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

۱. تفسیر المیزان، علامه طباطبایی رحمه ا...، مترجم سید محمدباقر موسوی همدانی؛ ج ۹، ص ۶۲ - ۵۸، ۱۳۶۴ هـ.ش، دفتر نشر اسلامی.

۲. تفسیر نمونه، آیت ا... مکارم شیرازی، ج ۷، ص ۱۳۰ - ۱۲۹، دارالکتب اسلامیهٔ.

بخش قرآن تبیان

منبع : اندیشه قم