شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

وسوسه پایان ناپذیر در اوج بودن


وسوسه پایان ناپذیر در اوج بودن

بلندترین کوه جهان که ارتفاع آن ۸۸۴۸ متر بالاتر از سطح دریاست, نام های متعددی دارد اروپاییان آن را اورست, مردم تبت کومولانگما و اهالی نپال ساگارماتا نامیده اند

بلندترین کوه جهان که ارتفاع آن ۸۸۴۸ متر بالاتر از سطح دریاست، نام های متعددی دارد؛ اروپاییان آن را اورست، مردم تبت کومولانگما و اهالی نپال ساگارماتا نامیده اند.

اینجا دست کم به دو دلیل یکی از غیرعادی ترین مکان های جهان است؛ از یک سو، بلندترین نقطه هیمالیا رشته کوه عظیمی است که جلگه های داغ هندوستان را از فلات تبت جدا می کند، هیمالیا خود واژه ای سنسکریت به معنی ماوای برف های ابدی است که دو رودخانه مقدس هندوان، گنگ و برهماپوترا از آن سرچشمه می گیرند. از سوی دیگر محیط زیبا و تماشایی این منطقه زیستگاه گونه های وسیعی از گیاهان و جانوران و همچنین گروه هایی قومی با فرهنگ های دیرین است.

حدود چهل میلیون سال پیش بر اثر رانش قاره ای، صفحه شبه قاره ای هند که با سرعت ده سانتیمتر در سال حرکت می کرد با صفحه قاره اوراسیا برخورد کرد و سبب حرکت صعودی تکتونیک نیرومندی شد و «برش هایی» از این شبه قاره همچون کیک چند لایه غول آسایی روی یکدیگر انباشته شدند.

بدین ترتیب، سلسله کوه هیمالیا به تدریج شکل گرفت و از آن هنگام تاکنون ساگارماتا با سرعت ثابت دو میلیمتر در سال در حال برافراشتن است.نام تبتی کومولانگما که به معنی «الهه مادر جهان» است، بر نقشه ای که یسوعیان در قرن هفدهم کشیده اند، مشاهده می شود.

مدتی بعد، در ۱۸۵۲ در برنامه عظیم نقشه برداری مثلثاتی هندوستان، که به ابتکار سر جورج اورست توسط بریتانیایی ها اجرا شد، این قله را «قله شماره ۱۵» و بزرگترین کوه جهان ثبت کردند. نقشه برداری در این بخش از نپال که ورود اروپاییان در آن ممنوع بود، توسط نقشه برداران هندو انجام گرفت که اغلب در هیات زوار و با تسبیح های صددانه (به جای ۱۰۸ دانه) برای شمارش گام ها و اندازه گیری فواصل به کار می پرداختند.

این مساحان در عصای خود گرماسنج هایی کار گذاشته بودند که ارتفاع را با مشاهده درجه حرارتی که آب در آن به جوش می آمد اندازه گیری می کردند.

در دامنه ساگارماتا جلگه مرتفع سولو - کومبو قرار دارد که دود کوسی یا «رودخانه شیر» که از یخچال های کوهستانی سرچشمه می گیرد، آن را با کندن و روی هم انباشتن سنگ ها ایجاد کرده است. شرپاها که در زمان تبتی به معنی «مردمی که در شرق زندگی می کنند» است در این جلگه سکونت دارند؛ این مردم در قرن شانزدهم به تبت وارد شدند.

ضربان منظم زندگی شرپاها با چراگشت سالانه گاومیش ها و دزوها (دورگه ای از نژاد گاو و گاومیش) به چراگاه های تابستان کوتاه این دیار و حرکت کاروان هایی که از مسیر گذرگاه نانگپالا حبوبات به تبت حمل می کنند و با پشم و نمک از همان مسیر برمی گردند، تنظیم می شود. این شیوه آرام زندگی تنها یک بار به هم ریخت؛ در قرن هجدهم جنگجویان گورکا به تبت هجوم بردند و نیروهای چینی با عزم کمک به دالایی لاما به ضدحمله دست زدند؛ نپالی ها به ناگزیر عقب نشستند و از آن پس به امپراتوری آسمانی خراج پرداختند.

در حدود ۱۹۵۰، پادشاه نپال تصمیم گرفت مرزهای کشورش را بگشاید و از آن زمان کوهنوردان سراسر جهان فرصت یافتند با بلندترین قله های جهان دست و پنجه نرم کنند، اما این امر سبب تغییراتی دامنه دار در منطقه کومبو شد و زندگی شرپاها را دگرگون کرد.

در دهه ۸۰ توریسم بین المللی به پدیده ای بسیار گسترده مبدل گشت. فقط در بهار و پاییز ۱۹۹۰ حدود ۱۲۰۰۰ توریست (تقریبا دو توریست به ازای هر نفر از ساکنان بومی) از این منطقه دیدن کردند.

● پارک ملی ساگارماتا

در ۱۹۷۶، دولت نپال تصمیم گرفت پارک ملی ساگارماتا را با مساحتی حدود ۱۲۴۰ کیلومترمربع، برای حفاظت از حیات گیاهان و جانوران دایر کند.

سر ادموند هیلاری، که به همراهی تنزینگ نورگای شرپا برای نخستین بار، ساگارماتا را در ۱۹۵۳ فتح کرده بود، در این ابتکار نقش مهمی داشت. پیش از آن نیز وی با ایجاد بنیاد هیمالایا، در تامین و بنای مدارس، بیمارستان ها، پل ها و سیستم آب لوله کشی برای مردم سولو - کومبو کمک ذی قیمتی فراهم کرده بود.

اکنون بازپروری جنگل ها ضرورت مبرمی دارد و چند پروژه در مقیاس محدود با استفاده از درختان بومی پارک مانند درخت عرعر، کاج و سرو نقره ای آغاز شده است. مبارزه ای آغاز شده است تا اهالی و بخصوص جوانان از مسائل ناشی از نابودی جنگل ها در درازمدت آگاه شوند.

شاید کاشتن درختچه های جنگلی در اطراف هر دهکده فکر مناسبی باشد و این کاری است که در مناطق گرم و خشک چین صورت گرفته است تا هیمه روستاییان فراهم شود.علاوه بر ساگارماتا، این پارک زیباترین و بلندترین قلل جهان را نیز شامل می شود؛ لوتسه (۸۵۰۱ متر)، چواویو (۸۱۵۳ متر)، نوپتسه (۷۸۵۵ متر)، پوموری شکوهمند (۷۶۵۱ متر) یخچال های عظیم و دریاچه ها و آبگیرهای متعدد.

تعدادی از گونه های نادر جانوری نیز در این پارک وجود دارند که حیاتشان در خطر است. ازجمله یوزپلنگ برفی اسرارآمیز، که در محیط طبیعی پارک به ندرت دیده می شود، اما پوست آن در مغازه های کاتماندو به فروش می رسد، بز کوهی (یاتار) هیمالایایی که شیب های کم و بیش عمودی را زیر پا می گذارد، آهوی کوچک مشکین که شکارچیان تامانگ در دامنه کوه آنها را به خاطر مشک شان شکار می کنند (چینی ها معتقدند که مشک خواص طبی دارد و تقویت کننده قوه باه است) که قیمت آن در بازار بین المللی بیش از میانگین درآمد سالانه یک روستایی نپالی است و قرقاول بسیار زیبای یمپیان که پروبال رنگ است و سینه ای سبزرنگ دارد.

محال است که بتوان از «یتی» آدم برفی منفور یاد نکرد. می گویند این موجود افسانه ای، که محصول خیالپردازی شرپاهاست، روستاییان را فرو می بلعد، اما از وجود آن جز یک نقاشی دیواری و جمجمه ای پوشیده از مو که احتمالا جمجمه یک آنتلوپ است و در دیر پانگبوچه نگهداری می شود مدرک دیگری ارائه نشده است.

● راه های کهن

برای جهانگردانی که وقت و نیروی جسمی کافی دارند، بهترین راه رسیدن به این پارک راهپیمایی است. در طول جاده کاتماندو به مرز تبت، از طریق جیری، جایی که جاده آسفالت به پایان می رسد، از لاموسانگو تا کالاپاتار حدود ۲۵ تا ۳۰ روز راهپیمایی لازم است.

پس از پشت سرگذاشتن جیری، مسافر از قلل شش رشته کوه عبور می کند که پس از هر صعود به دره های گرمسیری آنها فرود می آید. در هریک از این کوه ها پروانه های رنگارنگ، مارها و در فصل باران های موسمی، زالوهای بی شمار در برابر مسافران سپس دوباره از میان جنگل ها و بوته های غول پیکر گل صدتومانی، که در حدود ماه مارس گل می دهند، صعود را از سر می گیرد و به گردنه هایی می رسد که حدود ۳۲۰۰ متر ارتفاع دارند و قلل برف پوش را بر فراز آنها می توان دید.

راه از میان دهکده ها، خانه هایی با ایوان های وسیع و مزین به پرچم های کوچک دعا و نیایش، از کنار دیرهای کوچک بودایی با آن محراب های تاریک و پر از عطر کره گاومیش، از حاشیه کشتزارهایی که سطح به سطح از یکدیگر پایین ترند، از روی پل های خطرناکی که گذرگاه کاروان های گاومیشان چالاک است، از میان درختان کاج و از لبه پرتگاه های سرگیجه آور عمیق می گذرد. پلی معلق، بر پرتگاهی به عمق ۶۰۰ متر، که در ته آن نهری خروشان جاری است، پشت شجاع ترین مردان را نیز به لرزه درمی آورد.

راه پیمایان می توانند در منازل روستاییان مهمان نواز گوتونگ و نیوار در دامنه ها خستگی در کنند و سهیم غذاهای مطبوع برنج و سیب زمینی آنان شوند. پس از چندین روز راه پیمایی نخستین خانه های شرپاها را می توان مشاهده کرد. این خانه ها از سنگ ساخته شده اند و پنجره های چوبی رنگارنگ و بام مسطح دارند و بر فرازشان پرچم های کوچک دعا با نوارهایی که در باد پیچ و تاب می خورند برافراشته است.

شرپاها که به نظر نمی رسد در سده های نخست اقامتشان در نپال چندان اهل مذهب بوده باشند، اکنون اعتقاد شدیدتری به آیین بودا نشان می دهند و شاید این ناشی از تاثیر مبلغان تبتی بوده باشد. جامعه کنونی شرپا در حفظ و نگهداری دیرهای مشهور تامه و تیانگبوچه سهم مهمی دارند.

در حیاط این دیرها جشنواره های سالانه مانی ریمدو در روز روشن یا در روشنایی قرص کامل ماه باشکوه تمام برگزار می شود. راهبان در جامه های ابریشمین ماسک هایی به چهره می زنند که تجسم دیوان یا جانوران اند و پیروزی آیین بودا بر نیروهای اهریمنی را نشان می دهند و با آهنگ فلوت ها که از استخوان قلم پای انسان ساخته می شود، طبل ها و شیپورهای بسیار بزرگ مسین می رقصند.

این جشنواره ها فرصتی است که مردم سراسر روستاهای اطراف را گرد می آورد، دوستان از یکدیگر دید و بازدید می کنند و قرار ازدواج می گذارند.

در فراسوی دیر، جاده کوهستانی پیسوته اوج می گیرد. اینجا دیگر درختی نمی روید. به مسافران توصیه می شود که در پریچه، در ارتفاع ۴۳۰۰ متری، یا در لوبوچه توقف کنند تا آثار ناراحتی های ناشی از ارتفاع زیاد زایل شود.

پس از دو روز پیاده روی در پهنه های وسیعی از یخرفت ها، می توان صعود به ارتفاع ۵۵۴۵ متری کالا پاتار را آغاز کرد؛ از این نقطه، در حوالی غروب می توان قله طلایی ساگارماتا را مشاهده کرد. ماکالو، پنجمین کوه بلند جهان را نیز می توان در کنار قنداق عظیم برفی که لوتسه و نوپتسه را به یکدیگر متصل می کند، دید.

● وظیفه ای مبرم

کار روز بعد عبور از یخچال کومبو است که با انبوه قطعات یخی پوشیده شده است که اشکال خارق العاده ای به خود گرفته و در زیر آفتاب همچون هزارن قطعه الماس می درخشند؛ راه پیمایی تا رسیدن به پناهگاه اصلی گروه هایی که قصد صعود به ساگارماتا را دارند ادامه دارد. گاهی چهار یا پنج گروه از کوهنوردان منتظر هوای مساعدند تا از راه های مختلف صعود را آغاز کنند.

در همه جا چادرها و استراحتگاه ها و نیز متاسفانه انبوه آشغال هایی که گروه های پیشین زحمت بردن آنها را به خود را نداده اند، دیده می شود. فدراسیون ها و باشگاه هایی که کوهنوردان به آنها وابسته اند باید طرحی برای پاکیزه نگهداشتن محل اطراق اعضای خود تدارک ببینند.

حفاظت از این محل اکنون به دلیل خطرات جدی که محیط زیست را تهدید می کند وظیفه ای است مبرم. از ۱۹۵۰ تاکنون توریسم بر منابع جنگلی اثری مخرب داشته است. به خاطر رشد افسارگسیخته تقاضای هیزم، پهنه های وسیعی از جنگل ها ناپدید شده اند.

هتل ها و خانه های متعددی در طول جاده های کوهستانی ساخته شده و گروه های کوهنوردی به سازمان های پیچیده ای مبدل شده اند که صدها باربر و در برخی موارد اردوگاه ها را برای مدت چندین ماه در اختیار می گیرند و برای صعود منتظر هوای مساعد می مانند. خرابی و به هم ریختگی این محل اکنون به مناطق دیگری چون جلگه مرتفع آرون در نزدیکی سولوکومبو، که پیش از آن کم و بیش دست نخورده بود سرایت کرده است؛ درختان این جلگه را اکنون می اندازند و می سوزانند و زمین را برای تهیه هیزم یا ایجاد زمین کشاورزی از درخت پاک می کنند.

تاکنون اقداماتی صورت گرفته است تا مردم را به استفاده از سوخت های فسیلی تشویق و گروه های کوهنوردی را به حمل سوخت لازم خود (به صورت نفت یا گاز) موظف کنند. دو نیروگاه برقابی نیز ساخته شده است، یکی برای نامچه بازار و دیگری برای دیر نیانگبوچه.

یونسکو، با گنجاندن این منطقه استثنایی در فهرست میراث جهانی سهم خود را در محافظت از آن ادا کرده است.