جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

ناباروری و گواهی‌های پزشکی


ناباروری و گواهی‌های پزشکی

اصولا ممکن است یک پزشک در طول دوران کار در بخش دولتی یا خصوصی به چند صورت با قانون و مسایل مربوط به آن سر و کار پیدا کند که می‌تواند شامل این موارد باشد؛
۱) زمانی که به دلیل قصور …

اصولا ممکن است یک پزشک در طول دوران کار در بخش دولتی یا خصوصی به چند صورت با قانون و مسایل مربوط به آن سر و کار پیدا کند که می‌تواند شامل این موارد باشد؛

۱) زمانی که به دلیل قصور در امور پزشکی از او شکایت می‌شود و باید پاسخگوی قانون باشد،

۲) هنگامی که او را به عنوان کارشناس از جانب مراجع رسمی دعوت می‌کنند،

۳) وقتی پزشک به عنوان مطلع مورد خطاب دادگستری و... قرار می‌گیرد که در واقع پزشک در کنار قانون است.

یکی از این موارد که زوجین می‌توانند از دادگاه تقاضای طلاق کنند هنگامی است که یکی اثبات کند دیگری نابارور است. البته این قانون جدیدی نیست. سال‌های سال است که چنین قانونی وجود دارد. به عنوان نمونه اگر شوهر آزواسپرم بود زن می‌توانست تقاضای طلاق کند یا اگر زن فاقد رحم بود مرد می‌توانست همین تقاضا را داشته باشد. اما قضایا بعد از ابداع IVF و دیگر روش‌های کمک باروری به شکل دیگری درآمد. مثلا مرد آزواسپرمی که اسپرم در بیضه‌ها داشته باشد با IVF به کمک اسپرم‌های داخل بیضه، یعنی روش TESE، امکان داشتن فرزند دارد که از قضا میزان موفقیت این روش هم خوب است. یا در موارد نبودن رحم، جنین را می‌توان در رحم دیگری داشت. به این ترتیب تصمیم قاضی در مورد اینکه یکی از زوجین نابارور است بسیار مشکل شده است. البته این مساله به قوانین هر کشور نیز مربوط می‌شود. به عنوان نمونه در کشور ما تخمک اهدایی قانونی است اما در ایتالیا نیست.

یا رحم اجاره‌ای در ایران امکان‌پذیر است اما در فلان کشور ممکن نیست. خب، حالا وقتی زوجی برای گواهی از پزشکش برای ارائه به پزشکی قانونی دال بر اینکه همسرش توانایی باروری ندارد مراجعه کرد تکلیف پزشک چیست؟ بی‌دقتی کوچکی می‌تواند آتش دعوای خانوادگی را شعله‌ورتر کند. به‌عنوان نمونه در یک مرد آزواسپرم که بیوپسی بیضه شده و به زحمت می‌توان چند عدد اسپرماتوزویید (اسپرم‌های نابالغ) دیده شده را برای امکان TESE برداشت اما شانس بارداری با وقتی که تعداد بسیار اسپرماتوزویید دیده شده باشد خیلی متفاوت است، چه باید گفت؟ در واقع بحث فقط احتمال باردار شدن نیست بلکه میزان این احتمال هم مطرح است. گاهی اوقات بسیار کم است (گرچه که صفر نیست) گاهی خوب است. در اینجا کار پزشک مشکل می‌شود. در مجله پزشکی زنان، شماره سیزدهم به تفصیل در مورد این موضوع بحث شده که علاقه‌مندان می‌توانند استفاده کنند. در آنجا اشاره شده که علاقه‌مندان می‌توانند استفاده کنند.

در آنجا اشاره شده که به هر حال شاید راه‌حل درست این باشد که شرح حال کامل زوج را بنویسیم و فقط بگوییم که به‌عنوان نمونه احتمال باروری هست یا نیست و باقی را به عهده قاضی و متخصصان مربوطه در پزشکی قانونی بگذاریم. زیرا کار پزشک مواجهه علمی با یک مشکل است نه قضاوت حقوقی. به عنوان نمونه در یک خانم ۴۵ ساله احتمال بارداری گر چه بسیار اندک است اما صفر نیست. در ضمن با تخمک اهدایی این احتمال بسیار بالاتر می‌رود. ما باید اطلاع‌رسانی را انجام دهیم و تصمیم‌گیری قطعی برای ادامه زندگی یا طلاق را برعهده زوجین و قانون بگذاریم.

دکتر ملک‌ منصور اقصی

استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران

جراح و متخصص زنان، زایمان و نازایی