چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

دولت مدرن در محاصره جنگ اطلاعات


دولت مدرن در محاصره جنگ اطلاعات

این مقاله در صدد است تا با توجه به نظریه موج سوم تافلرها ظهور جنگ های اطلاعاتی در عصر پیشرو را, در قالب فرصت ها و تهدیدها بررسی و تبیین نماید گفتنی است در این مقاله سطح تحلیل نظام دولت به عنوان بازیگر اصلی مسائل امنیتی نظام بین الملل شناخته شده است و نقش جامعه به عنوان مولفه موثر و قابل تحلیل بعدی شناخته می شود

این مقاله در صدد است تا با توجه به نظریه موج سوم تافلرها ظهور جنگ های اطلاعاتی در عصر پیشرو را، در قالب فرصت ها و تهدیدها بررسی و تبیین نماید. گفتنی است در این مقاله سطح تحلیل نظام دولت به عنوان بازیگر اصلی مسائل امنیتی نظام بین الملل شناخته شده است و نقش جامعه به عنوان مولفه موثر و قابل تحلیل بعدی شناخته می شود.

اکنون ما در چه دوره ای از فضا و زمان قرار داریم؟ سرعت تحولات و دگرگونی های محیط جهانی از چه رو اینچنین گسترده شده است؟ عمده ترین عواملی که مرزهای دولت ها را در ورای آنها و در درون آنها در می نوردد و آنها را به چالش می کشد چیست؟ از چه رو پیری زودرس به عنوان نوعی بیماری از انسانها، به تمامی اشیاء منتقل شده؟ رشد فزاینده اطلاعات و داده ها و تحول در دسته بندی های آنها و به عبارتی بمباران اطلاعاتی چگونه ما را با شوک آینده مواجه گردانیده است؟

این سلسه پرسشها و پرسشهای دیگر، نشان از ظهور سندرم دنیای جدیدی دارد که می تواند به پیروی از تحول دورۀ پیشتر خود، خونریزی های گسترده ای را و یا جنگهای منحصر به فرد خودش را باز تولید کند.

عصر جدید که گاهاً آن را عصر اطلاعات شناسایی و نامگذاری کرده اند، در سرآغاز راه خود بحران های جدی و منحصر بفردی را تولید نموده است که پایه های امنیت ملی را گاهی برای نظام دولت محورِ وستفالیایی، در سرتاسر جهان نشانه می رود.

از مهم ترین و مؤثر ترین این سندرم، جنگهای اطلاعاتی با دولت ها در درون جوامع سیاسی آنها است. آنچنان که پیداست سطح تحلیل را هم بر دولت متمرکز می کند و هم بر جامعه سیاسیِ درون آن.

نوزادِ نوظهورِ عصر جدید به شدت با تخته بندهنوز پایدار نظام وستفالیایی در تقابل افتاده و این دردانه دولت را به چالش می کشد بدون آنکه مفهوم پسا وستفالیایی باز تعریف و مصداق گذاری صحیحی گردد.

● موج سوم (در اندیشه تافلر ها):

الوین وهیدی تافلر و به طور کلی الوین تافلر تاریخ تمدن بشری را از آغاز تا کنون به ۳ دوره تقسیم می کنند : این دوره ها بر اساس شیوه های تولید و با اقتباس از اندیشه های مارکس ارائه شده است :

دوره نخست یا موج اول را عصر کشاورزی نام گذاری می کنند. دوره دوم را موج دوم صنعتی شدن و تولید انبوه نامیده اند و دوره سوم یا موج سوم را با ویژگی اصلی عصر اطلاعات تبیین می نمایند. آنها معتقدند اولین نشانه های ظهور موج سوم از جنگ شش روزۀ ۱۹۶۷ و بطور ویژه از جنگ اول خلیج فارس بوجود آمد.

جنگی مبتنی بر ارزش اطلاعات و داده ها. مبتنی بر سلاح ها و ابزار آلات جنگی دقیق. انهدام و تخریب محدود به جای تخریب و کشتار نامحدود (در عصر صنعتی و تولید انبوه)، مبتنی بر رقابت اطلاعاتی و انحصارِ تولید، کنترل و حفظ آن.

در حقیقت از مجموعه آثار تافلر چنین برمی آید که در حال ورود به عصر جدیدی هستیم که دانش_پایه است و داده ها و اطلاعات به عنوان عنصر اصلی قدرت در زمان حاضر است و آینده تعیین کنندۀ رفتار کنونی است و برنامه ریزی بر اساس آینده و پیش بینی کما بیش مصداق آن صورت می پذیرد.

الوین تافلر معتقد است از آنجایی که موج سوم دانش پایه یا به عبارتی اطلاعات محور است، بنابراین رقابت ها، منازعه ها، همکاری ها و یا جنگ ها مبتنی بر اطلاعات، داده ها و دانش است. که در درون این ها رقابت ها، منازعه ها، همکاری ها و جنگ های اطلاعاتی شکل می گیرد.

آنچه به طور ویژه در صدد مطالعه آن قرار داریم، بحث جنگ اطلاعات است که از یک سو مرزها و شالوده های مشخصه دولتهای ملی را به چالش می کشاند و از سوی دیگر جوامع را دگرکون نموده و آنها را در ورای مرزهای سیاسی به مقابله با مولفه های و مظاهر موج سوم فرا می خواند.

در این میان آنچه حائز اهمیت است نقش رایانه و شبکه جهانی اینترنت به عنوان مفهوم نوین فضا_مکان می باشد. دنیای مجازی (virtual world) مفهوم کلی شکل گیری چنین ایده ای است که بستر شکل گیری این جنگ را ترسیم می نماید.

● چیستی جنگ اطلاعاتی :

هرچند اصطلاح جنگ اطلاعاتی در سال ۱۹۷۵ میلای مورد استفاده قرار گرفت و ما مقطع ظهور عینی آن را به طور ویژه از جنگ اول خلیج فارس ملاک قرار داده ایم ولی در هر صورت جنگ اطلاعاتی عبارتست از: استفاده از شبکه های الکترونیکی برای تخریب یا از کار انداختن و غیر عملیاتی کردن زیر ساخت های اطلاعاتی دشمن که هم می تواند علیه یک جامعه –منظور اهداف غیر نظامی است- و هم علیه ارتش یا نیروی نظامی آن به کارگیری شود. بر این اساس جنگ اطلاعاتی علیه ارتش یا نیروی نظامی می تواند مرکب از جنگ کنترل و فرماندهی ( C۲W )، جنگ جاسوسی محور و جنگ الکترونیگی باشد و علیه جامعه و نیروهای نظامی می تواند مرکب از جنگ اطلاعاتی/ اقتصادی و جنگ روانی، سرقت و یا تخریب اطلاعات کامپیوتری و سایبری باشد.

آنچه لازم به تدقیق در رابطه با سطوح جنگ اطلاعاتی است بر دو سطح به قرار ذیل است:

۱) سطح تاکتیکی: که همان شکل های سنتی حملات اطلاعاتی مانند اقدامات ضد رادار در حوزۀ فرماندهی، نظارت ارتباطات و همچنین رخنه کامپیوتری و سایبری و عملیات روانی است.

۲) سطح استراتژیک: که نیاز به دانستن مشخصات تکنیکی و روش های عملیاتی دارد و می تواند در قالب چند عملیات همزمان و پی در پی انجام شود. در این سطح، صحنه نبرد یا محیط نبرد گسترش می یابد و از محدودۀ مرزهای جغرافیایی و زمان در زمان صلح، بحران و یا صحنه نبرد گسترش می یابد.

● جایگاه ایران در فضای سایبری

▪ مسئله امنیت:

در یک نظام سیاسی دمکراتیک، وظیفه دولت تامین امنیت ملی است. در واقع، برآیند تمامی وظایف و کارکردهای دولت در یک نظام دموکراتیک، تامین امنیت ملی به مفهوم امنیت تمامی افراد جامعه است. بنابراین می توان گفت که دولت، کارخانه ای است که محصول آن، امنیت است و بر اساس برداشت و تعریفی که از آن دارند، سیاست ها و راهبردهای خاصی را تدوین می کنند. بنابراین، اتخاذ یک سیاست امنیتی، مبتنی بر پیش فرض ها و انتظاراتی است که نخبگان سیاسی یک کشور در مورد امنیت ملی و موضوع و مصداق آن دارند. اینجاست که اهمیت نوع نظام سیاسی در تعیین موضوع و مصداق امنیت ملی مشخص می شود.

▪ مسئله دنیای مجازی و فضای سایبر:

جهان در آستانه ورود به موج سوم تمدن بشری است. لذا ضرورت دارد قدرت برد استراتژیک و برد تاکتیکی نظام جمهوری اسلامی ایران در یک جنگ اطلاعاتی و عملیات روانی بیش ار پیش افزایش یابد. بنابر این لازم است تا بسترهای لازم برای یک جنگ تمام عیار اطلاعاتی را به طور فزاینده تقویت نماییم و در مقابل برد استراتژیک و تاکتیکی دشمنان را در یک جنگ اطلاعاتی و بویژه در یک عملیات روانی کاهش دهیم.

لازم است تا نظام جمهوری اسلامی به کمک نخبگان بتواند دکترین امنیتی خود را بطور جامع تر و با قبول حضور گسترده تر در فضای سایبر و جامع اطلاعاتی پی ریزی نماید. در نظر نگارندگان اولین گام بدین منظور همان پدافند غیر عاملی است که ضرورت دارد تا در عرصه فضای سایبر به منظور افزایش برد استراتژیک و راهبردی نظام، مسیری را به صورت پویا پی ریزی نماید و مهمتر از همه خود در صدد آن براید تا عمده ترین و بنیادی ترین نیازهای کاربران را در این فضا تولید و بازتولید نماید.

هر چند این مسیر در میان بسیاری از نخبگان کشوری به انحاء مختلف پی ریزی شده است، اما سرعت فزاینده تحولات ما را بر آن خواهد داشت تا با جدیت و سرعت بیشتری به این امر همت گماریم. بدون تردید در حال حاضر، علم و تکنولوژی ای که روز به روز در کشورمان رو به شکوفایی خواهد رفت، قدرت ملی مان را در این عرصه نیز به تثبیت خواهد رساند. چرا که رسیدگی به افزایش سطح کیفی نیازهای کاربران از یک سو و تقویت پدافند غیر عامل در فضای سایبر از سوی دیگر، قدرت بخشی و قدرت افکنی ویژه ای را ترسیم خواهد کرد.

رضا رضایی مصدق

مهدی خرقانیان