شنبه, ۲۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 8 February, 2025
مجله ویستا

ایرانیان در میانمار


ایرانیان در میانمار

ویرانه های معابد بودائی که از دوره سلاطین پاگان باقی مانده معبد آناندا پاگودا که از ویژگیهای معماری خاصی برخوردار است, وجود برمه ای های اولیه را در این سرزمین تائید می کند

برمه یا میانمار کشوری باستانی در جنوب شرقی آسیا است که پیشینه ٔ تمدن آن مربوط به دوره پادشاهی پاگان(۱) در سال های نخست مسیحیت می باشد. در این دوره سکنه های اولیه برمه در این سرزمین سکنه گزیدند. ویرانه‌های معابد بودائی که از دوره سلاطین پاگان باقی مانده معبد آناندا پاگودا(۲) که از ویژگیهای معماری خاصی برخوردار است، وجود برمه ای های اولیه را در این سرزمین تائید می کند. ارتباط خوب پاگان ها با هند موجب نفوذ فرهنگ هندی در برمه شد و آئین بودا که دین رسمی برمه ایها بود از هندوئیسم نیز تاثیر پذیرفت و تا قرن سیزدهم نفوذ این فرهنگ در برمه ادامه داشت اما با حمله مغول برمه نفوذ فرهنگ هندی در این منطقه کاهش یافت. در قرن شانزدهم، برمه ای ها در سایه حکومت تونگو(۳) متحد شدند و در عصر سلطنت کونبانگ(۴) کشور واحدی را تشکیل دادند. به دنبال سلطه انگلستان بر هند طی سال‌های ۱۸۲۴ تا ۱۸۸۵، برمه نیز به عنوان متحد هند شکست خورد و تا پایان جنگ دوم جهانی به‌ عنوان قسمتی از شبه قاره هند استعمار انگلستان را تحمل کرد.

● ارتباط مسلمانان با برمه

مائونگ تان لوئی(۵) از محققین بودائی برمه می نویسد: " درسال ۶۸۰ میلادی (۴۸ هجری)، محمّد حنیفه فرزند حضرت علی(ع)، پس از عدم توفیق نسبت به خونخواهی حضرت امام حسین(ع) از بنی‌اُمیه، همراه با طرفداران و نیروهای خود به شرق کوچ کرد و بالاخره در سواحل آراکان به برمه رسید و در آنجا کایاپوری(۶) ملکه قبیله حاکم را شکست داد و او را به دین اسلام درآورد و آنگاه به زنی گرفت و به ترویج اسلام در آن منطقه پرداخت. "(۷) در سال ۷۸۸ میلادی نیز عده‌ای از تجّار عرب در جزائر رامبری(۸) واقع در منطقه آراکان دچار کشتی شکستگی شدند و ناچارا به دربار ماهاتائینگ جندرا(۹) پادشاه برمه پناه آوردند و در برمه با زنان مسلمان برمه‌ای ازدواج کردند و به کشاورزی، دامداری و تبلیغ اسلام پرداختند. در اواسط قرن یازدهم میلادی، نیز دو تاجر مسلمان دچار کشتی‌شکستگی شده و به دربار آناوراتا(۱۰) پادشاه وقت برمه رسیدند. پادشاه مقدم آنها را گرامی داشت، لکن چون از دستور شاه مبنی بر ساختن بتکده‌ای خودداری کردند آنها را کشت. نقل است که مردم محلی هنوز روح آن دو نفر را ستایش می‌کنند، و به احترام آنها از خوردن گوشت خوک خودداری می‌نمایند. همین پادشاه بعدها با بازرگانان مسلمان که از برمه عبور می‌کردند، طرح دوستی ریخت و از سربازان مسلمان در جنگ‌های خود با ممالک "مانی‌پور"(۱۱) و "آسام"(۱۲) و در زد و خوردهای مرزی علیه چین استفاده کرد. در این جنگها شجاعت سربازان مسلمان بخصوص دو پهلوان به نامهای بیات علی و بیاته مشهور به حسن و حسین، زبانزد مردم بود و هنوز روح آنان مورد احترام و پرستش اهالی منطقه است.

● سابقه ورود ایرانیان به برمه

دریانوردان ایرانی که قرن‌ها قبل از ظهور اسلام به سفرهای تجاری تا آسیای جنوب شرقی و سواحل شرقی چین دست می‌زدند، پس از حضور مسلمانان در برمه و با شناخت راههای اتصالی سواحل برمه به غرب چین، از این مسیر برای خرید کالاهای چینی استفاده کرده و بتدریج وارد برمه شدند. این دسته از ایرانیان که با شناخت اسلام خود را متعهد به ترویج این آئین می دانستند در مسیر سفر به برمه اقدام به تبلیغ و دعوت مردم به اسلام می کردند. آنگونه که از متون تاریخی بر می‌آید تقریباً از همان سال‌های اولیه قرن اول هجری بازرگانان مسلمان عرب و ایرانی جهت کاهش طول سفرهای دریائی، در سواحل برمه لنگر انداخته و از مسیرهای زمینی که از منطقه غرب برمه و ایالت آراکان این کشور می‌گذشت، به مناطق غربی چین سفر می‌کردند. برخی از ایرانیان نیز در منطقه حاصلخیز و مستعد ساحلی آراکان سکنی گزیدند و اولین مناطق تجمع مسلمانان را ایجاد کردند.

سیاحان چینی در نوشته‌های خود از اقامت ایرانیان در مرزهای بین برمه و "یی نانگ (۱۳)"خبر داده اند. "یی نانگ"ایالتی در جنوب غربی چین و هم مرز با برمه و هندوستان بوده است. ابن خرداد سیّاح ایرانی و سلیمان که از سیاحان عرب است، هر دو در قرن نهم میلادی، در نوشته‌های خود از فعالیت‌های تجاری در طول سواحل برمه و مالایا و اندونزی نام برده و افزوده اند: " از آنجا که مردم برمه علاقه و تبحّری در امر دریانوردی نداشتند، دریانوردان ایرانی و عرب در منطقه پگو(۱۴)، در برمه سکنی گزیده و به تجارت اشتغال ورزیدند". در این دوره هر ساله صدها کشتی متعلّق به ایرانیان از منطقه خلیج فارس به این سواحل رفت و آمد کرده و به مبادله کالاهای مختلف می‌پرداختند. بعضی از مورخیّن و محققین برمه‌ای عقیده دارند که نام شهر آراکان از کلمات عربی گرفته شده و آراکان همان کلمه الرکن عربی می‌باشد. با گسترش اسلام در هند و بنگال و تبدیل آن منطقه به یک سلطان‌نشین اسلامی، ایالت آراکان تحت نفوذ مسلمانان بنگال و هند قرار گرفت و برخی ازسلاطین مسلمان مانند عیسی تهو و امیر حمزه بر آن دیار حکومت کردند.

در سال ۱۴۰۶ میلادی"تارامینگ هالا (۱۵)" فرمانروای آراکان به دربار سلطان نصیرالدین غوری، پادشاه بنگال گریخت و مدت ۲۲ سال در دربار او به‌سر بُرد و بالاخره به کمک نیروهای سلطان بنگال مجدداً به قدرت رسید. وی در مدت اقامت در بنگال مسلمان شد و عنوان سلیمان شاه را پس از به قدرت رسیدن دوباره در آراکان زبان فارسی را زبان رسمی سرزمین آراکان قرار داد و این زبان تا سال ۱۹۳۶ میلادی که انگلیس بر برمه مسلط گردید، زبان رسمی این ایالت بود.

در سال ۱۵۳۱ میلادی پادشاه وقت ایران یک هیئت سه نفره مذهبی را به آراکان اعزام داشت تا به ساخت مساجد و تبلیغ اسلام و دعوت از علمای آراکان جهت سفر به ایران همت گمارند. از همان زمان زبان فارسی که زبان رایج اهالی غرب برمه بود بر زبان برمه‌ای نیز تأثیر گذاشت تا جائی که هنوز هم لغات و اصطلاحات متعدد فارسی به‌ویژه اصطلاحات دریانوردی مانند بندر، شاه بندر، ناخدا در زبان برمه‌ای دیده می‌شود. در جنگ جهانی دوم، در خلال ورود سربازان بودائی ژاپن به برمه، بودائیان به محله‌های مسلمان‌نشین در آراکان حمله‌ور گردیده، هزاران نفر از مسلمانان از جمله ایرانیان را غافلگیر و هلاک کردندو این امر موجب اختلافات دامنه‌داری بین دو قوم ماگ(بودائی) و روهین گیا (مسلمانان) در آراکان گردید. بعد از استقرار ژاپنیها در آراکان مسلمانان آن منطقه بر علیه ژاپنیها وارد عمل گردیدند و به‌عنوان عوامل اطلاعاتی و شناسائی و خراب‌کاری با انگلیسیها همکاری می‌کردند. انگلیس نیز در قبال این همکاری، وعده نوعی خودمختاری به مسلمانان آراکان را داد. این پیشینه سبب شد که دولت مستقل برمه، پس از آنکه درسال ۱۹۴۸ به‌قدرت رسید به آزار مسلمانان به‌ویژه در ناحیه آراکان پرداخت و این امر موجب تضعیف مسلمانان از جمله ایرانیان شیعه و همچنین تضعیف زبان فارسی گردید.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.