دوشنبه, ۱۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 3 March, 2025
كمال الدین و تمام النعمهٔ
از جمله مهمترین مسائلی كه مذهب شیعه دوازدهامامی را از سایر مذاهب ممتاز میسازد، اعتقاد به دو ركن اساسی است:
ركن اول: امامت پس از پیامبر به نص ثابت میشود.
ركن دوم: زمین ، هیچ گاه خالی از حجت و امام نخواهد بود. امام دوازدهم زنده است و تا آن زمان كه دنیا برقرار است ، حجتخدا هم خواهد بود.
دانشمندان شیعه در كتب علمی خویش به تحلیل و تایید و اثبات این دو ركن پرداختهاند تا عصر امامتحضرت امام حسن عسكری(ع) همتبزرگان شیعه مصروف اثبات ركن اول گردید و پس از ایشان، اثبات ركن دوم نیز به ركن اول افزدوه شد. و به این ترتیب كتابها و رسالههای مختلفی در موضوع امام عصر (عج) و غیبت ایشان تالیف شد. از جمله كتابهایی كه در آن عصر به رشته تحریر درآمده، كتاب «كمال الدین و تمام النعمهٔ» شیخ صدوق است. با وجود این كه وی اولین كسی نیست كه در این موضوع دستبه تالیف زده است و لیكن كتاب وی از اولین كتابها و در عین حال مستندترین آنها در مساله غیبت است.
با آنكه مرحوم شیخ در زمان تالیف كتاب فقط۱۰۷ سال از غیبت امام عصر (عج) را پشتسر نهاده بود. اما ادله ثبوت انبیاء و اولیاء و اشخاصی را در طول تاریخ آورده است تا غیبت و طول عمر آن حضرت بعید از نظر ننماید.
نام كتاب
در مصادری كه فهرست تصنیفات شیعه در زمانی نزدیك به عصر شیخ صدوقاند، همچون فهرست «نجاشی» و فهرست «شیخ»نامی از این كتاب در مجموعه تالیفات شیخ نیامده و تنها رسالههای متعدد غیبت و مباحثات شیخ باركنالدوله در آنها ذكر شده است.
و در مصادر بعد از آن عصر، نام كتاب با عنوان «كمالالدین و تمام النعمهٔ» آمده است. وجه تسمیه این كتاب آن است كه امامت در نظر شیخ كمال دین و كمال نعمت است و مرحوم شیخ در آخرین باب كتاب كه «نوادر»نام گرفته است ، در توصیف امامت میگوید:
«بها كملالدین و تمت النعمهٔ»،
«با امامت دین كامل شد و نعمت را تمام گردید». (۱)
همو در روایتی از امام رضا(ع) نقل میكند كه ایشان فرمود:
«امر الامامهٔ من تمامالدین»
«امامت نشانه تمامیت دین است» (۲)
با توجه به گفتار حضرت رضا(ع) و عبارت شیخ صدوق ، همان عنوان «كمال الدین و تمام النعمهٔ» برای كتاب صحیح است. لكن كتابشناس بزرگ معاصر مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی در كتاب پرارج «الذریعهٔ فی تصانیف الشیعه» نام این كتاب را «اكمال الدین و اتمام النعمهٔ» ذكر كرده است. (۳) مرحوم صفایی خوانساری نیز در كتاب خود «كشف الاستار عن وجوه الكتب و الاسفار» این كتاب را به همین عنوان آورده است. (۴) روشن است كه مرحوم خوانساری به كلام «الذریعهٔ» استناد كرده است. مرحوم شیخ آقا بزرگ در فهرست كتابهایی كه نام آنها با كاف شروع میشود نیز نام این كتاب را آورده و در پی آن میفرماید: «ظاهر آن است كه نام كتاب «اكمال الدین و اتمام النعمهٔ باشد»، (۵) و دلیل خاصی بر این مدعا ندارد.
مؤلف كتاب
نویسنده این كتاب ، ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی ابن بابویه، مشهور به شیخ صدوق است. وی به دعای حضرت حجت (عج) به دنیا آمده است. مشایخ روایی قم چنین روایت میكنند كه پدر شیخ صدوق دختر عموی خود را در نكاح داشت و از او فرزندی نیاورده بود. وی نامهای به حسین بن روح (س)- نائب خاص امام عصر (عج) در غیبت صغری - نگاشت، تا از حضرتش درخواست كند برای او فرزندانی دانشمند از خدا بخواهد. پس از سه روز به وی خبر رسید كه آن حضرت برای علی بن حسین ، پدر شیخ صدوق دعا فرمودند و بزودی فرزندی مبارك برای وی متولد خواهد شد و از او اولاد متعدد خواهد بود. (۶)
مرحوم شیخ خود به این جریان مباهات و افتخار مینمود.
بطور دقیق تاریخ تولد مرحوم شیخ روشن نیست. اما به قرائنی میتوان گفت كه تولد وی پس از سال ۳۰۵ ق بوده است. بعضی این تاریخ را ۳۱۱ ق گفتهاند. اما تاریخ وفات وی بدون هیچ اختلافی ۳۸۱ ق نقل شده است.
وی از بزرگان و شیوخ روایت در عصر خویش و دارای تالیفات زیادی بوده است. بحث از وی و تاریخ حیات او، خود مقالی دیگر میطلبد.
سبب تالیف كتاب
شیخ صدوق خود در مورد سبب تالیف این كتاب میگوید:
«آنچه كه مرا به نگاشتن این كتاب واداشت این بود كه هنگامی كه سفر زیارت حضرت علیبن موسیالرضا(ع) را به انجام رساندم، به نیشابور بازگشتم و د رآن شهر اقامت نمودم. اكثر شیعیانی را كه با من رفت و آمد داشتند در موضوع غیبت امام عصر متحیر یافتم. در مورد قائم آل محمد بر ایشان شبهه رخنه كرده بود . آنها از راه تسلیم، به راه قیاس و رای عدول كرده بودند. پس تمام سعی خویش را در ارشاد آنها با اخبار رسیده از پیامبر و ائمه اطهار، به سوی راه حق و صواب مصروف داشتم.» سپس وی جریان برخوردش با محمد بن صلت قمی نقل میكند و میگوید: «وی روزی با من گفتگو میكرد كه كلام مردی از بزرگان فلسفه و منطق در مورد حدیث قائم (عج) به میان آمد. این امر موجب حیرت و شك وی در این موضوع شده بود. پس بحثهایی در اثبات وجود امام و روایات غیبت ایشان از پیامبر و ائمه نقل نمودم، كه موجب اطمینان نفس وی گردید. شك و شبههای كه در او رخنه كرده بود از قلب وی ناپدید گشت. اخبار صحیحی را كه بر او خواندم به گوش شنید و آنها را به اطاعت و قبول و تسلیم ، پذیرفت . همو از من خواست كه در این باره كتابی تصنیف كنم . پس درخواست او را اجابت نمودم و وعده كردم هر زمان كه توانستم به وطنم، ری بازگردم این كار را خواهم كرد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست