سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

تورها, ویترین سفرند


تورها, ویترین سفرند

سفر بهانه های مختلفی دارد بی شک تنها دلیل سفر, دیدن مقصد های ناشناخته نیست چرا که بسیاری اند افرادی که مناطق هزاربار رفته را دوباره می روند, اما با افراد مختلف, زیرا گاه همسفر, وسوسه سفر است, نه مقصد

۱- سفر بهانه‌های مختلفی دارد. بی‌شک تنها دلیل سفر، دیدن مقصد‌های ناشناخته نیست چرا که بسیاری‌اند افرادی که مناطق هزاربار رفته را دوباره می‌روند، اما با افراد مختلف، زیرا گاه همسفر،‌ وسوسه سفر است، نه مقصد.

در این میان تورها تنها وظیفه نشان دادن جاذبه های طبیعی و تاریخی را به عهده ندارند و کارکردی ویژه تر می یابند چرا که قرار است جامعه ای کوچک و معمولا ناهمگن را به مقصدی معین ببرند. بنابراین تورها همچون دولت های کوچک وظیفه مدیریت مهمی در سفر دارند. مدیریت سلایق مختلف در هدفی یکسان کار چندان راحتی نیست؛ نه در سطح کلانی چون کشور و نه در سطح کلونی های کوچک تری همچون تورهای مسافرتی. تورهای مسافرتی همچون ویترینی برای سفر عمل می کنند، به این مفهوم که می توانند مقصدی زیبا و دلپذیر را زشت و کریه جلوه دهند و بالعکس مقصدی تکراری و معمولی را شگفت و به یادماندنی کنند. ذهنیت مسافران از سفر معمولا به واسطه این تورها شکل می گیرد و این نکته اهمیت تورها را در توسعه گردشگری صدچندان می کند. بسیارند افرادی که سفر را به بهانه تورها کنار گذاشته اند و هستند دیگرانی که سفر را در تقویم سالانه و ماهانه ( و گاه هفتگی) خود قرار می دهند، تنها و تنها به واسطه تورهای گردشگری.

۲- نگاهی گذرا به مقاصد تورهای گردشگری در ایران نشان می دهد، هنوز آنها خلاقیت لازم را برای جذب و ترغیب مسافران برای همراهی شان ندارند. این شاید یکی از آسیب های مهمی است که تورها به گردشگری ایران وارد می کنند چرا که تمامی مقاصد تورها به چند نقطه خاص محدود می شود و هیچ مقصد تازه ای در میان فهرست آنها دیده نمی شود. البته این نکته معلول های فراوانی دارد؛ از جمله این که مقصدهای مشهور، مسافران ایرانی را بیشتر ترغیب می کند، شال و کلاه کنند و بار سفر ببندند. بنابراین این تورها صرفه اقتصادی بیشتری نسبت به مقاصد ناشناخته دارند. نکته دیگر این که بهانه های سفر این تورها صرفا محدود به مکان های طبیعی و تاریخی است و کمتر آیین و رسومی می تواند بهانه ای برای برگزاری تورهای گردشگری باشد. اگر آیین گلابگیری کاشان را استثنا کنیم ( که می توان نامش را میان فهرست های تورهای گردشگری دید) کمتر آیینی است که به عنوان مقصد سفر برای تورها تعیین شود. تصور کنید آیین هایی همچون برف چال در استان مازندران، قالیشویی در کاشان، عزاداری در بوشهر و خرم آباد و کشتی لوچو در خراسان به عنوان مقاصد تورها معین شود. بدون شک ذهن افراد را نسبت به سفر می تواند تغییر دهد.

۳- وظیفه مهم و تاثیرگذار دیگر تورها تغییر فرهنگ سفر است. درست مثل رسانه های مختلف که مخاطبانشان را در حدی از فرهنگ و سلیقه نگه می دارند یا بالاتر می برند و مخاطبانش را تعلیم می دهند، تورها هم می توانند نقش مهمی در فرهنگ سفر داشته باشند. این که ابزار سفر همان هایی نیست که همیشه و همه جا گفته می شود، سفر تنها محدود به دیدن جاذبه های تاریخی و طبیعی نمی شود.

سبک زندگی آدم ها در مقصد سفر می تواند بهترین جاذبه برای سفر باشد. این نکته وقتی اهمیت بیشتری پیدا می کند که بدانیم ایران از نظر تنوع قومیتی جایگاه بسیار بالایی دارد.

به این مفهوم که تنها در خطه شمال ایران می توان با فرهنگ ها و اقوام بسیاری روبه رو شد. این که به عنوان مثال تورها مسافرانشان را به جای دیدن جاذبه تاریخی به بازار آن شهر ببرند تا نحوه پوشش، آداب و رسوم، خرید و حتی چانه زنی مردمان را ببینند.

این روزها دیگر ملاک فرهیختگی به کتاب خواندن بسیار نیست و اگر کسی بخواهد سنجه ای برای فرهیختگی افراد داشته باشد، باید بپرسد چقدر سفر رفته اید تا این که بخواهد بپرسد چقدر کتاب خوانده اید.

میثم اسماعیلی