پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
وضعیت اسلام در فرانسه
تاریخ حضور مسلمانان در قاره اروپا، به سالهای بسیار دور، یعنی دورههای اولیه اسلام، بر میگردد. تجار و بازرگانان مسلمان و نمایندگان سیاسی، یكی از عوامل مهم گسترش اسلام در سراسر جهان و از جمله قاره اروپا بودهاند. مسلمانان در تمامی دوران حضور در اروپا، میراث بسیار با ارزش فرهنگی از خود به یادگار گذاشتند. حضور اولیه مسلمانان، در سیسیل ایتالیا و اسپانیا بود كه با پیروزی نرمنها در منطقه سیسیل در قرن یازدهم و بر اسپانیا در سال ۱۴۹۲ حضور مسلمانان بسیار كم رنگ شد. بعد از آن، در دوره مغولها با تسلط مغولها بر آسیای مركزی، دین اسلام به عنوان دین اكثریت قریب به اتفاق آن جوامع شناخته شده، از آن طریق، بسیاری از مسلمانان در قالب سربازان دولتی، تجار و بازرگانان با نفوذ در قلمرو روسیه، مانند فنلاند، لهستان و اوكراین، دستبه ترویج اسلام زدند. با شروع حكومت عثمانی، گسترش اسلام به سوی اروپای مركزی و حوزه بالكان شروع شد. این مساله باعث گسترش جمعیت ترك زبان در كشورهایی چون بلغارستان، یوگسلاوی، رومانی و یونان شد. تعداد بیشماری از مردم این مناطق هم رفته رفته مسلمان شدند، تا حدی كه كشور آلبانی در قلب اروپا، به كشوری با اكثریت مسلمان تبدیل شد.
بخش مهم جمعیت كنونی مسلمان در اروپا، معلول مهاجرت مسلمانان، مخصوصا بعد از جنگ جهانی دوم، میباشد. در دهه ۶۰ قرن بیستم، به دلیل نیاز مبرم اروپا به نیروی كار، جمعیت مهاجران مسلمان در جست و جوی كار در حال شكلگیری بود. در این میان، جمعیت پناهنده سیاسی نیز قابل توجه میباشند. حتی قبل از بروز جنگ جهانی اول، مهاجرت مسلمانان به فرانسه، به عنوان كارگران ارزان شمال آفریقا شروع شده بود. «در سال ۱۹۱۲، بیش از پنج هزار نفر كارگر الجزایری در كارخانه روغن كشی زیتون شهر مارسی و یا صنایع و معادن و شمال و جنوب كشور اشتغال داشتند. با بالا رفتن میزان مرگ و میر در جنگ، سیل مهاجرت ابعاد جدیدتری به خود گرفت. در خلال سالهای جنگ، بیش از دویست هزار الجزایری به این كشور وارد شدند كه ۲۳ آنها، برای همیشه در آنجا باقی ماندند.» (۱)
در سالهای دهه ۱۹۶۰، علاوه بر الجزایریها و هاركیسها(گروه همكاران و سربازان تشكیلات استعماری فرانسه در الجزایر هستند كه بعد از پیروزی انقلاب الجزایر، آنها نیز گر چه اصالتا الجزایری بودند، ولی چارهای جز ترك كشور نداشتند.)، مهاجرینی از كشورهای تونس و مراكش و بعدها از مسلمانان كشورهای باختری، مالی و سنگال و دیگر كشورهای عربی و تركیه نیز به این جمعیت اضافه شدند و این روند تا سال ۱۹۸۰ ادامه داشت. اكثریت این جمعیت را مردان تشكیل میدادند و به همین خاطر، آنها در صدد آوردن خانواده خود به این كشور برآمدند. در دوران ركود اقتصادی سال ۱۹۷۴، دولت فرانسه، همانند سایر كشورهای اروپایی كه با بیكاری مزمن مواجه شده بود، درصدد جلوگیری از سیل مهاجرین و بازگرداندن آنها برآمد، ولی به دلیل قوانین دست و پا گیر، عملا این برنامه با شكست مواجه گردید. رشد جمعیت مسلمانان فرانسه به علت مهاجرین غیر قانونی، نرخ بالای زاد و ولد و استثنا قائل شدن برای دادن اجازه اقامتبه اعضای خانواده افراد مقیم، همچنان رو به تزاید بوده است. بنابراین، با وجود میلیونها فرانسوی بیكار، نسل دوم مهاجرین جایگاه اقتصادی مطلوبی در لایه بندی طبقاتی جامعه فرانسه ندارد و خود را زائد و اضافی به شمار میآورد.
جمعیت مسلمان فرانسه
فرانسه، به خاطر روابط تاریخیاش با بخشی از جهان عرب، بیشترین جامعه مسلمانان را در اروپای غربی در درون خود جای داده است. اسلام، بعد از كاتولیك، به عنوان دومین مذهب كشور میباشد، به طوری كه تعداد مسلمانان بیش از پروتستانها و یهودیان است. تعداد مسلمانان حدود۱۱۰ جمعیت این كشور را تشكیل داده است، به طوری كه آن را از ۴ تا ۵ میلیون و بعضی تا ۸ میلیون برآورده كردهاند كه این اختلاف، به دلیل عدم تظاهر بسیاری به اسلام و عدم حضور در مساجد میباشد; چرا كه مذهب به عنوان مانعی در راه جذب مسلمانان در جامعه فرانسوی میباشد. تقریبا بیش از نیمی از این جمعیت، دارای حقوق شهروندی هستند. برابر آمار و تحقیقاتی كه انجام گرفته است، بیشترین تعداد مسلمانان، در شهرهای پاریس، مارسی و لیون اقامت دارند. آقای «نیكولابو»، در كتابی تحت عنوان «پاریس پایتخت عربی»، مینویسد: "مراكز عربنشین پاریس ،مانند خیابان «بارپیس» و خیابان «هوشی» و منطقه «ایل دوفرانس» در بسیاری از این محلات و قهوهخانههای آن، ثروتمندان و پولدارهای لبنانی و یا كارگران الجزایری و مغربی زندگی میكنند، به طوری كه دو جانب ساحل رودخانه «سن»، یك محیط عربی به حساب میآید و هالهای از عربیتبر آن مشاهده میشود. از دیر زمان، به خاطر حضور این تودههای عربی، از ملیتهای مغربی، مصری، سوری، عراقی، لبنانی و به ویژه الجزایری، پاریس یك پایگاه عربی در اروپا به حساب میآمده است." (۲)
حقوق مسلمانان و دیدگاه دولت فرانسه در مورد آنها
دولت فرانسه درصدد ادغام جمعیت مسلمان آن كشور در جامعه فرانسه است. در درجه اول هدف، فرانسوی بودن و سپس حفظ اعتقاد به اسلام است. مسلمانان، همانند دولت، چندان نظر خوبی نسبتبه بنیادگرایان الجزایری ندارند، ولی مخالف طرفداری دولت فرانسه از رژیم نظامی الجزایر میباشند، علیرغم آن در اذهان فرانسویان، اسلام با بنیادگرایی مرتبط است و بنابر یك نظر سنجی، دو سوم فرانسویان، اسلام را با تعصب مذهبی مرتبط میدانند. با این وجود، اكثریت مسلمانان به قانون احترام میگذارند. فرانسویان معتقدند كه مسلمانان با سایر مهاجرین مانند لهستانیها، پرتغالیها و یا یهودیانی كه بیش از آنها به فرانسه آمدهاند، تفاوت دارند. نظر آنها بر این است كه اصولا مسلمانان نمیتوانند جذب جامعه فرانسه شوند.
این كشور درطی دو قرن گذشته، بیش از هر كشور دیگری در اروپا در جذب خارجیان اهتمام ورزیده است. این سیاست، با سیاست آلمان و انگلستان در تضاد است. سیاست كلی آلمان، بازگرداندن مسلمانان به كشورشان است. سیاست انگلستان نادیده گرفتن آنهاست. به نظر میرسد، در این میان تنها فرانسه مصر به جذب مسلمانان آن كشور در جامعه مسیحی است و همان طوری كه گفته شد، هدف فرانسوی بودن در درجه اول سپس حفظ اعتقاد به اسلام است. دولت، تدارك روحانیون مسلمان و رژیم غذایی مطابق شرع اسلام را در ارتش و زندانها رعایت میكند. بخش صنعت و تجارت برای كارمندان مسلمان، تسهیلاتی جهت اجرای احكام شرعی و نماز فراهم میكنند و هر سال، سی هزار نفر مسلمان برای مناسك حجبه مكه میروند. «برخی از آنها فرانسه را همچون وطن خود دوست داشته و حتی برای پیروزی فرانسه، جانفشانی كردهاند; چنان كه گروه نظامیان عرب در ارتش فرانسه، دارای تشكیلات نسبتا منسجم و شناخته شدهای هستند. برخی نیز اسامی خود را از عربی به فرانسه تغییر داده و مانند ادوارد بیلیه به ریاستیك شبكه تلویزیونی منصوب شده و حتی به عنوان سفیر به دیگر كشورها اعزام شدهاند. گفته میشود كه سالانه بیش از دویست نفر اسامی عربی خود را تغییر داده و بدین وسیله، به مشاغل مهم و دلخواه خود كه ویژه فرانسویان میباشد، دست مییابند.» (۳)
اعراب مقیم فرانسه عموما به كارهای بدنی اشتغال داشته، گروه فقرای فرانسه را تشكیل میدهند. در دهههای اخیر كه بیكاری در فرانسه زیاد شده، علیرغم آن كه اولین قربانیان آن، مسلمانان هستند، ولی حزب دست راستی افراطی ژان ماری لوپن، علت عمده بیكاری فرانسویان را حضور خارجیها در این كشور میداند و از آن بهرهبرداری میكند. «قوانین اجتماعی كار در فرانسه، خوشبختانه، مساله مذهب و اعتقاد را جدا از كار دانسته، بنابراین همه كسانی كه در فرانسه اقامت دارند، به طور مساوی میتوانند در محیطهای مختلف كاری اشتغال داشته باشند. البته در خلال سالهای دهه ۱۹۳۰ میلادی و همزمان با اوج گیری فعالین ناسیونالیستها و فاشیستها در آلمان و ایتالیا، در فرانسه نیز گروههای مشابه دستبه اقدامات مهمی زدند كه باعثشد تا دولت، مساله اساسنامه اقلیتها را به تصویب برساند، ولی بعدها این قانون نیز لغو شد.» (۴)
البته برخی از آنها دارای شركتهای كوچك تجاری و خدماتی میباشند. از نظر فرهنگی نیز برخی سازمانهای فرهنگی وابسته به اعراب در فرانسه فعالاند، حتی در پنج ایستگاه رادیویی در آن كشور به زبان عربی برنامه دارند، تلویزیون عربی نیز در آن كشور وجود دارد. با این وجود، اعراب به تدریج جذب جامعه فرانسه شده، از آن الگو میگیرند; چنان كه بسیاری از آنها ترجیح میدهند همسر فرانسوی اختیار كنند. (۵) اعراب فرانسوی همان گونه كه نمیتوانند به خدمت نظامی گمارده شوند، به نوعی، از امور سیاسی نیز دور نگهداشته شده، فقط به فكر تامین معیشتخود میباشند. آقای محمد بشاری، رئیس مؤسسه مسلمانان فرانسه، معتقد است كه عربهای مقیم فرانسه به تدریج فرهنگ فرانسه را جذب كرده، از اصل خود دوری میگزینند. وی این امر را خطر مهمی برای اعراب مقیم فرانسه قلمداد میكند. وی دلایل متعددی را برای بیگانگی فرهنگی ذكر میكند كه از آن جمله میتوان نیاز مهاجرین به اجازه نامههای لازم جهت كار و زندگی در آن كشور، عدم حضور یك مرجع دینی معتبر و معقول، رواج تفكر آزادیخواهانه كه موجب رواج امیال غریزی و فردگرایی میشود را نام برد. (۶)
پس از بمب گذاریهای سال ۱۹۸۶ و تظاهرات میدان جمهوری علیه سلمان رشدی، فرانسویها فهمیدند كه مسلمانان این كشور، مهاجرین آرام و دلباخته و شیفته جذب در این كشور نمیباشند. شمار انجمنهای اسلامی در فرانسه از ۱۰۵۰ در سال ۱۹۹۱ به بیش از ۲۰۰۰ در سال بعد از آن رسیده است كه نشانه فعالیتشدید مهاجرین میباشد.» (۷) دیدگاه كلی دولت فرانسه نسبتبه مسلمانان این كشور را میتوان در سخنرانی مورخ ۲۳ نوامبر ۱۹۹۷ آقای ژان پی یر شونمان، وزیر كشور فرانسه و مسؤول مذاهب در فرانسه، درك نمود. وی اظهار داشت كه مشكلاتی به خاطر وجود یك «مخاطب با مشروعیت» وجود دارد، ولی این مساله سد و مشكل لاینحلی نیست. به هر حال، دولت راه حل و انتخابات خود را در این زمینه تحمیل نخواهد نمود، بلكه پیشنهاداتی را كه به او شده، مورد بررسی و تصویب قرار خواهد داد.
ژان پی یر شونمان از ابتكار وزیر اسبق كشور، پی یر ژوكس كه كمیته تفكر در مورد اسلام را ایجاد نموده بود، فاصله گرفت. وزیر فعلی كشور از مسلمانان درخواست نموده تا به او كمك نمایند و پایه یك رابطه طبیعی میان اسلام و دولت فرانسه را بگذراند.
وزیر كشور در این راستا اظهار داشت: "در میز جمهوری، جا برای اسلام وجود دارد. این مساله تنها یك حق برای مسلمانان نیست، بلكه شانسی برای آنان و برای فرانسه است تا در خاك آن، یك اسلام مدرن وجود داشته باشد. شایسته مسلمانان نیست كه برای نیایش، در محلهای نامناسب و دور از شان اعتقادشان گردهم آیند. جمهوری فرانسه، هنگامی به ارزشهایش وفادار خواهد بود كه هر گونه تبعیض را در مورد شهروند مسلمان نفی نماید." در پایان وزیر كشور اظهار داشت كه در حال بررسی ایجاد یك نهاد جهت گردآوری بررسیهای تحقیقاتی و استادان جهتشناساندن بهتر اسلام، میباشد. (۸)
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست