سه شنبه, ۲۶ تیر, ۱۴۰۳ / 16 July, 2024
مجله ویستا

رهایی از افسردگی راه دارد


رهایی از افسردگی راه دارد

افسردگی می تواند حیطه وسیعی از احساسات منفی در مورد خودمان و زندگیمان، از یک روز سخت یا شرایطی دشوار و ناراحت کننده گرفته تا پیشرفت بی امان یاس و ناامیدی را دربرگیرد. ما معمولا …

افسردگی می تواند حیطه وسیعی از احساسات منفی در مورد خودمان و زندگیمان، از یک روز سخت یا شرایطی دشوار و ناراحت کننده گرفته تا پیشرفت بی امان یاس و ناامیدی را دربرگیرد. ما معمولا به این شرایط دشوار پایان می دهیم و می توانیم دوباره زندگی را از سر بگیریم. اما افسردگی چیزی جز حس پوچی ندارد. هرکس مشکلات خودش را دارد که نه آن را دوست دارد و نه حس خوبی به آن دارد، اما برای روبرو شدن با آنها راه حلهایی وجود دارد.

مسائل مختلفی باعث ایجاد افسردگی می شود. از قبیل اخراج شدن از کار، از دست دادن کسی به دلیل مرگ یا پایان یک رابطه عاطفی، تغییرات طاقت فرسای زندگی مانند پدر و مادر شدن یا بیماریهای طولانی مدت.

همچنین گاهی افسردگی باعث می شود تا آنچه ما درباره خودمان حس می کنیم یا احساسی که درون خود داریم و نیاز داریم تا درباره آن با کسی صحبت کنیم را به دلیل معذوریت از مطرح کردن آن، مخفی کنیم و آن را بیان نکنیم. درک آنچه درون شما اتفاق می افتد سخت و دردناک است، اما به شما درحالیکه حس پوچی شما را فراگرفته، کمک می کند تا خود را خالی کنید.

این اختلال دوقطبی وقتی شخصی را از شور و هیجان بسیار زیادی دچار افسردگی شدید می کند، شرایطی کاملا جداگانه است.

شناخت افسردگی

زمانی که فکر می کنید بی ارزش، بی فایده، بهتزده، ناامیدو خسته هستید یا دوست دارید که بدور از جمع باشید، همه نشانه هایی از سرخوردگی و یاس می باشند.

ممکن است در مواردی چون: تمرکز برهر چیز، تصمیم گیری، خوابیدن، خوردن، دست از خوردن کشیدن، برقراری ارتباط و کنترل استفاده از موادمخدر و سیگار دچار مشکل شوید.

همچنین بدن ما می تواند به افسردگی ما واکنش نشان داده و متحمل درد و رنجهای فراوانی شویم.

کنترل افسردگی

به دلیل متفاوت بودن شخصیت افراد، کنترل افسردگی به راه های گوناگونی انجام می گیرید. برخی افراد ترجیح می دهند عقب نشینی کنند و خود را می بازند. درحالی که برخی دیگر به دنبال گوش شنوایی می گردند تا آنها را پشتیبانی کند. گاهی می توانیم به خوبی از پس آنها برآییم، اما زندگی پیکاری است که نیاز به تلاش زیادی دارد. درجایی دیگر حس سرخوردگی و پوچی می تواند آنقدر طاقت فرسا باشد که راهی جز خودکشی باقی نماند. شاید فکر می کنیم که اوضاع دیگر بهبود نخواهد یافت و امیدی به زندگی نیست.

شاید برخی آنقدر خود را مشغول کنند که وقت فکر کردن به مسائل دیگر را نداشته باشند. چون عدم این کار باعث متحمل شدن درد و رنج زیادی است. بعضی دیگر فکر می کنند مجبور به کنترل هستند زیرا همیشه این کار را کرده اند. غالبا در برخی موارد به طور قابل درکی قادر به تداوم انجام هر چیزی نیستیم و باید به جستجوی کمک بپردازیم.

اولین گام درک وجود مشکل است و سعی کنیم که باور کنیم که می توانیم بر آن غلبه کنیم. بسیاری از افراد هنگامی که احساس افسردگی می کنند با مراجعه به دکتر معالج، خواستار تجویز قرص یا درمانهای دیگر می شوند. گفتگو کردن دراین موارد می تواند کمک شایانی بنماید. اغلب دوستان و خانواده می توانند بسیار موثر باشند.

گاهی هم ترکیبی از داروهای ضدافسردگی و گفتگو می تواند کارساز باشد. مشاوره کردن نوعی درمان از طریق صحبت کردن می باشد که افراد می توانند با کمک شخصی که درگیر نیست و می تواند احساسات و شرایط ما را بررسی کند، درد و دل کنند.

شروع انجام فعالیت های جسمانی با پرداختن به کارهایی که برای مدت زیادی شما را سرگرم کرده و انجام آن لذتبخش باشد نیز تاثیر بسزایی دارد.

کتابهایی که بتواند شما را یاری کند یا ملاقاتهای گروهی هم می تواند تاثیرگذار باشد. کتب زیادی وجود دارد که ایده های خوبی را در چگونگی مهار افسردگی ارائه می دهند.

افراد می توانند با شرکت در فعالیت های گروهی دیگران را برای تقویت اعتماد به نفس خود تشویق و حمایت کنند.

مردم دریافته اند که با مکث کردن و ارزیابی دوباره زندگیشان قادرند تصمیماتی بگیرند که زندگی آنها را متحول کند تا به یکباره از افسردگی نجات یابند و سبک زندگی خود را شاداب تر کنند.

نسیبه رجبی