جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

چین ثروتمند, چین فقیر


چین ثروتمند, چین فقیر

چین به دلیل سیاست هایی كه سردمداران این كشور بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق اجرا كرده اند, از لحاظ رفاه اقتصادی به دو بخش تقسیم شده است

چین به دلیل سیاست هایی كه سردمداران این كشور بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق اجرا كرده اند، از لحاظ رفاه اقتصادی به دو بخش تقسیم شده است؛ یك بخش نوار ساحلی و منطقه شرقی است و بخش دیگر مناطق داخلی تر و غربی سرزمین چین می باشد. مناطق شرقی و نوار ساحلی چین از مناطق غربی و داخلی تر سرزمین چین ثروتمندتر است و مردم این مناطق نسبت به مناطق غربی از رفاه بیشتری برخوردار هستند.

علت این اختلاف رفاه اقتصادی بین ساكنان چین به سیاست های آزادسازی كه مسوولان و مقامات چینی اجرا كرده اند، برمی گردد. در اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی، مناطق آزادی در نوار ساحلی چین ایجاد شد كه در آن ها به سرمایه گذاران خارجی اجازه داده می شد تا به سرمایه گذاری بپردازند. در حالی كه در مناطق داخلی تر سرزمین چین، اجازه ورود هیچ گونه سرمایه خارجی داده نمی شد. به عبارت دیگر مقامات چینی به آزمونی برای شیوه توسعه مناسب این كشور پرداختند و در نوار ساحلی توسعه با شیوه اقتصاد و سرمایه گذاری خارجی و در مناطق غربی توسعه به شیوه برنامه ریزی متمركز را اجرا كردند. نتیجه این سیاست آن شد كه تولید و درآمد مناطق شرقی و نوار ساحلی چین به سرعت رشد یافت و در مقابل تولید و درآمد مناطق غربی توسعه و رشد چندانی نیافت.

در حال حاضر درآمد متوسط یك كارگر در مناطق شرقی و نوار ساحلی چین چند برابر درآمد متوسط یك كارگر در مناطق غربی چین است. بدین ترتیب كارگران مناطق غربی از كارگران نواحلی ساحلی فقیرتر هستند و درآمد كمتری به دست می آورند. ساكنان مناطق غربی برای مهاجرت به مناطق شرقی و نوار ساحلی با مشكلات بسیاری روبه رو می شوند كه مهاجرت را تقریباً غیرممكن می كند. در چین هر فردی به محض تولد در سیستمی ثبت نام می شود كه سیستم هوكو نام دارد. براساس این سیستم هر شهروندی در استان محل تولد خود، ثبت نام می شود و از مزایای استفاده از حداقل غذای لازم برای زندگی و حمایت های تحصیلی برخوردار می شود كه دولت موظف به ارایه این حمایت ها شده است. به علاوه شهروندان به هنگام سانحه یا بیكاری از حمایت دولتی برخوردار می شوند و دستمزدی برای تأمین حداقل معاش به آن ها پرداخت می شود. اما شهروندانی كه تصمیم بگیرند، بدون مجوز اقدام به مهاجرت كنند، اغلب «مهاجرانی غیرقانونی» در كشور خودشان شمرده می شوند و از معافیت پرداخت هزینه های پزشكی و تحصیلی برخوردار نمی شوند و هزینه های آن ها را بایستی خودشان بپردازند.

سیستم هوكو در اصل در زمان مائو، بنیان گذار چین كمونیست، برای كنترل جریان كارگران پایه گذاری و اجرا شد. اما اكنون برای جلوگیری از مهاجرت كارگران ماهر و یا ثروتمند استفاده می شود و به عبارتی دیگر به عنوان سدی برای جلوگیری از فرار مغزها و سرمایه های مناطق فقیرتر غربی به مناطق ثروتمندتر شرقی و نوار ساحلی استفاده می شود. با این حال استثناهایی به چشم می خورد و برخی از شهرهای كوچك مناطق شرقی و نوار ساحلی سیستم هوكو را نقض كرده اند و راه را برای ورود كارگران ماهر و یا ثروتمند باز كرده اند. در صورت متداول شدن این جریان، این امر نه تنها به توسعه مناطق غربی و افزایش درآمد ساكنان فقیر آن كمكی نخواهد كرد، بلكه باعث فرار مغزها و سرمایه های این مناطق نیز خواهد شد كه به نوبه خود دشواری های بیشتری را بر سر راه توسعه این مناطق ایجاد خواهد كرد.

پس از پیوستن چین به سازمان تجارت جهانی در دسامبر سال ۲۰۰۱ میلادی، دشواری های توسعه مناطق غربی بیش از پیش شد. چرا كه به دلیل عدم انجام سرمایه گذاری های لازم برای توسعه صنعتی این مناطق، عمده درآمد آن ها از كشاورزی بود. حال با پیوستن به سازمان تجارت جهانی این منبع درآمد كه می توانست در راه توسعه از آن استفاده شود، نیز با تهدید روبه رو شده است. محصولات كشاورزی كه در مناطق غربی به عمل می آیند و از مزیت نسبی برخوردار نیستند، به عبارت دیگر تولید آن ها در چین با هزینه ای بیشتر از سایر نقاط جهان صورت می گیرد و بدین ترتیب برای ادامه تولید این محصولات در مناطق غربی بایستی قیمت آن ها كاهش یابد كه به تبع سود حاصل نیز كاهش خواهد یافت و حتی در مواردی، تولید آن ها با زیان همراه خواهد بود. با افزایش واردات، كاهش قیمت ها نیز قطعی به نظر می رسد.

در مقابل مناطق شرقی و نوار ساحلی چین دارای تولید صنعتی بالایی می باشد كه به خاطر سیاست دولت مبنی بر صدور مجوز سرمایه گذاری خارجی در این مناطق بوده است. تولیدات حاصل از این سرمایه گذاری ها به رغم افزایش مصرف داخلی، بیشتر صادر می شوند. در محصولات كشاورزی نیز اوضاع به همین ترتیب است و محصولات این نواحی از مزیت نسبی برخوردار هستند و بیشتر صادر می شوند، در نتیجه افزایش نسبی قیمت ها ایجاد خواهد شد كه سود بیشتری را برای تولیدكنندگان به همراه خواهد داشت.

گرچه درآمد ساكنان و كارگران مناطق شرقی و نوار ساحلی به طور متوسط بیش از دو برابر درآمد متوسط ساكنان و كارگران مناطق غربی است، لیكن شكاف درآمدی بین آن ها رو به افزایش است و امید بسیار اندكی است كه درآمدهای این دو منطقه به یكدیگر نزدیك شود؛ چرا كه درآمد متوسط ساكنان و كارگران مناطق شرقی و نوار ساحلی با نرخی كه تقریباً دو برابر نرخ رشد درآمد متوسط كاركنان و كارگران مناطق غربی است، رشد می كند.

دولت چین نیز متوجه این نابرابری شده است و با عوامل و ابزارهایی چون كاهش مالیات ها و افزایش یارانه ها و افزایش سرمایه گذاری در زیرساخت ها كوشیده است تا نابرابری های درآمدی و ناآرامی های اجتماعی متعاقب آن را كاهش دهد. در این راستا، دولت برنامه توسعه مناطق غربی را ارایه و اجرا كرده است تا سرمایه گذاری در مناطق غربی چین را ییشتر كند. اما به رغم این سیاست، تا دستیابی مناطق غربی به رفاهی كه ساكنان مناطق شرقی و نوار ساحلی از آن برخوردارند، راهی دراز باقی مانده است. دولت چین هم اكنون بر افزایش و ایجاد زیرساخت های مناطق غربی شامل فرودگاه ها، راه آهن و جاده، خطوط لوله گاز طبیعی، برق و ارتباطات راه دور متمركز شده است و سعی دارد تا با افزایش آموزش های علمی و فنی در این مناطق، بر سرمایه انسانی آن ها بیفزاید. اما ثمردهی این سرمایه گذاری ها و شكوفایی و رونق اقتصادی مناطق غربی چین و كاهش فاصله درآمدی چین فقیر با چین ثروتمند، احتیاج به زمان دارد.