شنبه, ۱۱ اسفند, ۱۴۰۳ / 1 March, 2025
بنیان شناخت هماهنگی در حوزه های اندیشه

۱ـ بررسی دوگونه تعامل بین حوزههای مختلف افكار
نظام فكری، مجموعهای منسجم و یكپارچه از اندیشهها است كه بر پایه یك عقلانیت واحد شكل گرفته و از مبنا و هدف واحدی برخوردار است كه محصول آن هماهنگی در كاركرد و كارآمدی است. بر همین اساس، اگر افكار انسان از انسجام و هماهنگی برخوردار نباشند و این امر هماهنگی و تشویش گسترش پیدا كند، نتیجه این ناهماهنگی، چیزی جز جنون نخواهد بود؛ لیكن به طور طبیعی محال است كه منطومه فكری انسان متعادل، گرفتار در هم گسیختگی و عدم انسجام باشد؛ حتماً باید حدی از انتظام در اندیشه او موجود باشد كه رفتار او را به همین نسبت منظم كند؛ لیكن گاهی رفتار او به صورت حوزههای مستقل از هم، مورد مطالعه قرار میدهند و طبیعتاً برای هر بخش هم یك منظومه فكری درست میشود كه موجب هماهنگی «بخشی» در تفكر انسان است و رفتار او به طور نسبی هماهنگ میشود.
چنین انسانی از تشتت كلی در رفتار مصون میماند، ولی اگر آهنگ واحد بر مجموعههایی كه جدای از هم شكل میگیرند حاكم نباشد، بخشهای مختلف زندگی فرد به تعارض و تشتت مبتلا میشود. طبیعتاً اگر بخواهیم همه حوزههای رفتار یك فرد را طوری هماهنگ كنیم كه رفتار او در یك فرآیند، به شكل بهینه رشد كند، حتماً باید مجموعههای مختلفی كه در فكر او شكل میگیرند، ناظر به همدیگر و با هم هماهنگ باشند. تأثیر و تأثری كه بین حوزههای مختلف افكار یك فرد اتفاق میافتد دو گونه است:
● تعامل علیتی بین حوزهای مختلف افكار
گاهی یك تعامل علیتی است؛ یعنی براساس روابط علت و معلولی شكل میگیرد. گاهی نیز براساس روابط فاعلیتی بین آنها تعاملی واقع میشود و ناخودآگاه افكار بر روی همدیگر اثر میگذارند، ولی در این تأثیر، یك نظام منطقی مورد توجه قرار نمیگیرد؛ یعنی ما از طریق یك نظام منطقی، تأثیر حوزههای مختلف فكری را بر همدیگر مطالعه نمیكنیم و نیز تلاش نمیكنیم كه تعامل بین حوزهها و عرصههای مختلف را مطالعه كنیم و با یك ابزار منطقی دقیق بین این حوزهها، ائتلاف و هماهنگی بیشتر ایجاد كنیم. بنابراین نوع اول از تعامل، تعامل منطقی نیست.
● تعامل سیستمی بین حوزههای مختلف افكار
سرآغاز تعامل منطقی آنجاست كه بتوانیم عرصههای مختلف اندیشه را از نظر منطقی و متد به هم نزدیك كنیم؛ یعنی اصول منطقی دقیقی را طراحی كنیم كه بر پایه آن، زوایای مختلف فكر انسان به صورت یك سیستم مورد مطالعه قرار گیرد. اگر ما چنین سیستمی را برای مهندسی فكر انسان طراحی كنیم، ممكن است دو جهت بر مهندسی تفكر حاكم شود: یا این مجموعه در جهت عبودیت و قرب، یا در نقطه مقابل قرب است. البته اگر به هماهنگی نرسیده باشیم، ممكن است اهداف مختلفی را دنبال كنیم، ولی اگر توانستیم منطقی را طراحی كنیم كه بین عرصههای مختلف هماهنگی ایجاد كند، حتماً هماهنگی ناظر به هدف است و منطق واحدی كه هماهنگی كل را عهدهدار میشود، جهت واحدی را در ایجاد هماهنگی و تناسب بین ابعاد اندیشه انسان مورد مطالعه و دقت قرار میدهد.
بنابراین در صورتی هماهنگی نهایی واقع میشود كه اولاً بتوانیم یك جهت واحد و منطقی را كه بر كل اندیشه حاكم است، مورد بررسی قرار دهیم. ثانیاً بتوانیم روشی را به وجود آوریم كه بتواند، تناسبات ساختاری یك مجموعه را در جهت آن هدف واحد طراحی كند. اگر به این نقطه رسیدیم، در هماهنگ سازی ابعاد مختلف فكر یك فرد و به همین نسبت در هماهنگ سازی رفتار او، موفق خواهیم شد.
در جامعه هم طبیعتاً همین گونه است؛ پس از آنكه معتقد شدیم كه جامعه دارای یك وحدت حقیقی و نظام فرهنگی است، ممكن است گاهی اوقات عرصههای مختلف فرهنگ و ورودیهای مختلف فرهنگ را به صورت حوزههای مختلف و متباین از هم مطالعه میكنیم؛ گرچه در هر عرصهای ممكن است به هماهنگی آن عرصه بپردازیم، ولی رابطه منطقی بین عرصههای مختلف را برقرار نمیكنیم. گاهی اوقات نیز میتوانیم تعامل منطقی موجود بین حوزههای مختلف و ورودیهای مختلف فرهنگی ـ اجتماعی را مورد مطالعه قرار دهیم و تلاش كنیم كه بین این عرصهها تعامل منطقی برقرار كنیم.
اگر یك منظومه هماهنگی از علوم اجتماعی و یك عقلانیت هماهنگ اجتماعی ایجاد كنیم، قاعدتاً رفتار اجتماعی ما بر محور یك هدف، هماهنگ خواهد شد. در این مرحله به طور طبیعی یكی از این دو آهنگ بر كلیت فرهنگ جامعه حاكم میشود: یا آهنگ پرستش خدای متعال و نیل به قرب و ابتهاجات معنوی، یا آهنگ توجه به دنیا و نیل به لذتهای مادی و توسعه ابتهاج مادی. در این منزلت تقابل بین دو نظام فكری اتفاق میافتد. در مرحله قبل (نگاه بخشی) ممكن است حوزههای مختلفی را برای اندیشههای اجتماعی تصویر كنید كه در هر حوزه یك منطق حاكم است. این نگاه، طبیعتاً به یك نظام واحد هماهنگ منتهی نمیشود، بلكه چنین چیزی به تشتت در رفتار اجتماعی منجر خواهد شد. برای اینكه بحث را تمثیلیتر تلقین كنم، به اولین لایه هماهنگ سازی ـ كه باید در جامعه انجام دهیم ـ میپردازیم.
۲ـ طرح دیدگاه حاكم پیرامون هماهنگی ورودیهای فرهنگ جامعه
اولین لایهای كه باید در هماهنگ سازی فرهنگ جامعه مورد توجه قرار دهیم این است كه فرهنگ، ورودیهای مختلفی دارد؛ وحی، حس، عقلانیت و قوه سنجشی انسان. ورودی دیگری هم كه ممكن است برای فرهنگ در نظر بگیرید، شهود و مكاشفه است.
اولین قدم این است كه چگونه میتوان فرهنگی را كه به این حوزههای مختلف مستند است، هماهنگ كرد. در جامعه به خصوص در یك جامعه دینی، یكی از ورودیهای فرهنگ بشری دین است؛ یعنی بخش عمدهای از فرهنگ بشر را ادیان كه البته منظور ما از ادیان، ادیان توحیدی و آسمانی است، شكل میدهند و آبشخور این بخش از فرهنگ، وحی و آموزههای قدسی است.
بخش دیگری از فرهنگ بشر، رهاورد اندیشه ورزی، خرد ورزی و تعامل نظری جامعه است و بخش دیگر آن محصول تلاش تجربی است.
حوزه دیگری كه بخشی از فرهنگ بشری را شكل میدهد، تجارب و مشاهدات باطنی و روحی است؛ حال سؤال این است كه این عرصهها را چگونه میتوان هماهنگ كرد؟ یعنی چگونه میتوان بین فرهنگ ناشی از وحی و فرهنگ ناشی از تعامل حسی و تجربی و تعامل نظری بشر هماهنگی ایجاد كرد؟ در این رابطه نظریات متفاوتی ارائه شده كه به طور اختصار تقدیم میكنم:
● بخشی دیدن حوزههای مختلف اندیشه در این دیدگاه
نظر نخست این است كه این حوزهها حوزههای متفاوت و متباینی هستند؛ یعنی عرصهای كه وحی، آموزههایی را در اختیار بشر قرار میدهد، غیر از عرصه تعامل نظری و تجربی است؛ به عبارت دیگر عرصهای است كه دست تجارب و عقلانیت بشر از آنجا كوتاه است، لذا در آن عرصه، بشر محتاج هدایت وحیانی است. اما در حوزههایی كه عقلانیت و تجارب بشری كار میكنند و كارآیی دارند، نیازی به وحی نیست؛ یعنی ضرورتی ندارد كه وحی، در آن عرصهها برای بشر، تعلیم یا هدایتی داشته باشد. بر اساس این نگاه، حوزههای از هم مستقلی در جامعه و فرهنگ اجتماعی ملاحظه میشود كه تعاملی میان آنها برقرار نیست.
● عدم امكان ارائه نظام فكری و منسجم در این دیدگاه
این رویكردی است كه به یك نظام فكری منسجم و هماهنگ در جامعه نمیاندیشد، بلكه فرهنگ جامعه را «بخشی» میكند بخشی از این فرهنگ، به وحی، بخش دیگر به تجربه و بخشی نیز به تلاشهای نظری و عقلانی بشر و قوای سنجشی او مربوط است. طبیعی است كه این اندیشه به یك نظام فكری منسجم ختم نمیشود و مدعی یك نظام هم نمیتواند باشد.جریان مشیت الهی (مبنای هستیشناسی) و كشف واقع (مبنای معرفت شناسانه) بنیانهای اساسی
● هماهنگ سازی حوزههای اندیشه
البته برخی بزرگان و صاحبان اندیشه مدعی شدند كه گرچه آنها ورودیهای مختلفی هستند و هر كدام از یك زاویه، ناظر به واقعیت هستند و بُعدی از ابعاد فرهنگ اجتماعی را شكل میدهند، ولی به صورت قهری بین آنها هماهنگی اتفاق میافتد ؛ یعنی بین آموزههای وحی و كاركرد تجربی و نظری بشر، یك هماهنگی قهری وجود دارد، زیرا همه آنها در نظام تكوین هماهنگ میشوند؛ یعنی خدایی كه وحی را میفرستد، به انسان قوای ادراكی و عقلانی داده است و انسان را به ابزار مشاهده و تجربه و دانشهای حسی مسلح كرده است و همان خداست كه به انسان قوای روحی عطا فرموده است .
بنابراین نظام تكوین و ربوبیت الهی ضامن هماهنگی آنها است؛ یعنی مشیت الهی به گونهای این دستگاهها را قرار داده كه كاركرد آنها هماهنگ باشد. لذا همه آنها از زاویه ولایت خدای متعال و ربوبیت الهی، به یك هماهنگی نسبی میرسند ؛ از سوی دیگر همه آنها ناظر به یك واقعه هستند و یك متن و واقعیت را باز خوانی میكنند ؛ البته ممكن است زاویه دید و نگاه آنها متفاوت باشد و از همین منظر، گزارههایی كه در فلسفه یا علوم تجربی یا وحی مورد مطالعه قرار میگیرند و عرضه میشوند، گزارههای متفاوتی باشند ؛ اما در عین حال، همه ناظر به یك واقعیت هستند و واقعیت را از زاویههای مختلف تبیین میكنند تا جایی كه به طور طبیعی و قهری، بین آنها هماهنگی اتفاق خواهد افتاد.
براساس این نظریه، مبنای هماهنگی، از یك نظر جریان فاعلیت و اراده واحد خداوندی است و به تعبیری كه با عبارات این اساتید هماهنگتر باشد، یك جریان علیت واحدی است كه آنها را هماهنگ میكند و از منظر دیگر، نگاه معرفت شناسانه آنها است كه مبنای این تئوری و این نوع هماهنگ سازی قرار میگیرد. در نگاه معرفت شناسانه آنها، وحی، عقل، تجربه و همه دانشهای بشری، دانشهایی هستند كه ناظر به واقعیتاند و جنبه اكتشافی دارند و چون جنبه اكتشافی دارند، به نتایج هماهنگی خواهند رسید؛ به همین دلیل، اگر چه از ابعاد مختلفی ناظر به واقعیت هستند، اما به یقین، قضاوت آنها در باب واقعیت متعارض نخواهد بود، پس این دو نگاه، مبدأ این نظریه است. این دو بنیان، یكی ملاحظه مشیت واحد و جریان اراده واحدی است كه ورودیهای مختلف را در فرهنگ بشری عهدهدار است، به شكلی كه خدای متعال از زوایای مختلفی این معرفتها را در اختیار بشر قرار میدهد.
همان طور كه وحی، ظهور علم الهی است، در این نگاه، دانشهای تجربی و عقلانی و حتی آنچه در تجارب باطنی برای یك عارف حاصل میشود، جلوههایی از معارف ربانی هستند. بنابراین همه آنها هماهنگ خواهند بود.
از نظر معرفتشناسی نیز كشف واقعیت و تطابق با واقعیت اصل است، پس همه آنها در صورتی كه صحیح واقع شوند، از آنجا كه ناظر به واقعیت هستند و یك جهان را موضوع مطالعه قرار میدهند، به طور قهری با همدیگر هماهنگ خواهد بود. پس هم به لحاظ جریان ربوبیت و مكانیزم عملكرد قوای مختلف فكری، و هم به لحاظ محكیای كه این ادراكات دارند، با یكدیگر هماهنگ میشوند.
به عبارت دیگر، از منظر حكایت، یك واقعیت را حكایت میكند و از منظر جریان علیت، جریان علیت و ربوبیت این قوا را هماهنگ میكند.
● جلوگیری از خطا، هدف اساسی منطق در این دیدگاه
نكته مهم این است كه در مسیر كشف و اكتشاف واقع، به غیر از وحی، ممكن است در حس و عقل بشر نیز خطا اتفاق بیفتد، بنابراین باید كاری كرد كه راه به سوی خطا در حوزه تلاش عقلانی و تجربی بشر بسته شود. اگر ما توانستیم راه را به روی خطا ببندیم و منطقی ایجاد كنیم كه جلوی خطا در نظر و تجربه را بگیرد، قاعدتاً دانش تجربی و عقلانی بشر نیز با اتكا به آن منطق، از خطا مصون خواهد شد. از طرفی، وقتی این ادراكات كشف از واقع كنند، یقیناً ناظر به جهان هم خواهند بود و با همدیگر هیچ تعارضی نخواهند داشت و در واقع به همین خاطر است كه در قدم بعد، به هماهنگی خواهند رسید، زیرا تنها فرقشان این خواهد بود كه یك واقعیت را از زوایای مختلف حكایت میكنند. این دو پایه، مبنای این تفكر است. آیا این استدلال تمام است یا خیر؟
طبیعی است كه این امر ناظر به دو مبنا است: مبنای نخست این است كه مشیت بالغه الهی و اراده واحد را بر دستگاههای معرفتی از جریان وحی تا معرفتهای نظری و تجربی حاكم میكنند و یك منظر هم، منظر معرفتشناسی است.
منبع:نشریه پگاه حوزه، شماره ۱۵۸
نویسنده:محمد مهدی میرباقری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست