پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

دلـت کـتـک مــی خــواد


دلـت کـتـک مــی خــواد

تنبیه بدنی از گذشته تا امروز

بنده که هم اینک به شدت تحت فشار لایه‌های زیرین خاطرات زندگی‌ام قرار گرفتم برای نگارش این گزارش، دلم بدجور مور‌مور می‌شود! چرا که معتقدم تنبیه صرفا به گوشت و پوست و استخوان آدمی برنمی‌گردد و گاهی اوقات ممکن است لایه‌های درونی‌تر را نیز شامل شود. با جست و جو و کنکاش در عرصه دانش و علم و فناوری یافته‌هایی به دست آوردم که نشان می‌دهد تنبیه از روزگاران قدیم تا به امروز بر ۲ قسم بوده است که یکی آن را "تنبیه بدنی" می‌خوانند و دیگری را "تنبیه غیر بدنی"! از این مقدمات بیرون می‌آییم و شما را دعوت می‌کنیم به مقایسه انواع تنبیه از دیروز تا امروز و تا فردا...

● دیروز شکنجه در مدرسه

«فلک کردن» یکی از شیوه‌های محبوب تنبیه در روزگاران خیلی دور بود حتی کمی از سن ما و شاید پدرمان هم دورتر است. شیوه‌ای تنبیهی که کمتر پدربزرگی است که از آن خاطره‌ای نداشته باشد. اصلا همین جناب رضاخان در این جا مراد پدربزرگ یکی از رفقاست که با ما هم صحبت شد‌ گواهی می‌دهد که شیوه فلک کردن بچه‌ها در مکتب خانه‌های سابق بسیار مرسوم بوده است و خودش بارها و بارها مورد عنایت جناب معلم قرار گرفته است. رضاخان که سبیل‌های سفید و جالبی دارد و یک نظامی بازنشسته است، همچین تا نوک بینی نگارنده پیش می‌آید و خاطره‌ای تعریف می‌کند که رعشه به اندام‌مان می‌افتد: "وقتی درسی را یاد نداشتیم بلافاصله دستگاه فلک را می‌آوردند و..."

شاید خاطرات فلک کردن، خاطرات مشترکی بین پدربزرگ‌ها باشد، یکی دیگر از هم نسلان حاج رضا می‌گوید: یک چوب را روی ۲ پایه سوار کرده بودند و پای مان را به آن می‌بستند و بعد با ترکه کف پایمان می‌زدند. معمولا ۲ نفر از دانش‌آموزان ۲ سر چوب را می‌گرفتند و یکی از مسئولان مکتب هم با ترکه به جان کف پای بیچاره ما می‌افتاد. حالا درد و سوزش ترکه به کنار، تنبیه شدن در مقابل دیگر دانش‌آموزان هم مکافات دیگری داشت برای خودش. پس از آن‌که کف پا به حد مطلوب ورم می‌کرد و حتی به کمی خون‌ریزی منجر می‌شد یکی دیگر از معلم‌ها پادرمیانی می‌کرد و آن فردی که در نقش ناظم بود به پایان عملیات فلک کردن رضایت می‌داد، البته این به معنای تمام شدن تنبیه نبود و گاهی اوقات دانش‌آموز را مجبور می‌کردند با همان پاهای آبله‌دار دور حیاط مدرسه بدود تا خوب حالش جا بیاید و بفهمد که باید درسش را خوب بخواند. او درباره برخورد والدین با مسئله تنبیه فرزندان‌شان در مدارس هم می‌گوید: در مدرسه کتک می‌خوردیم ولی جرات نمی‌کردیم به پدرمان چیزی بگوییم، چون اگر متوجه می‌شد که از معلم کتک خورده‌ایم یک فصل کتک جانانه هم نثارمان می‌کرد و می‌گفت: لابد کار بدی کردی که کتک خوردی، آبرو برایمان نگذاشتی!

این‌ آقای مهربانی که الان جلوی ما نشسته است، آقا شعیب نام دارد و خیلی هم اصرار دارد که نام خانوادگی‌اش را ننویسیم و هر عقل سلیمی هم خواسته او را تایید می‌کند، او می‌گوید حدود دهه ۶۰ که معلم بوده است، بچه‌ها را به شیوه نوینی تنبیه می‌کرده. شیوه‌ که البته برای آن موقع‌ها نوین بوده و الان شیوه‌ای نخ‌نمایی است. شعیب‌خان به نگارنده جیمی این مطلب که ور دستش نشسته است، می‌گوید: "آن موقع سر کلاس شلنگ گاز و چوب و ترکه و از این وسایل زیاد بود و معلم‌های دیگر هر کدام برای تنبیه دانش‌آموزان درس نخوان از این ابزار استفاده می‌کردند، اما من برای خودم روش دیگری داشتم. "اگر بچه‌ای سر کلاس شلوغ‌بازی در می‌آورد یا درس نمی‌خواند او را می‌آوردم پای تخته سیاه و از یکی دیگر از دانش‌آموزان کلاس که او هم سابقه درس نخواندن داشت می‌خواستم بیاید پای تخته و یگدیگر را تنبیه کنند! این‌طوری هر جفت‌شان تنبیه می‌شدند."

محسن آقا که الان خودش صاحب اولاد است و در واقع از دنیای دانش‌آموزی به جرگه اولیا و مربیان پیوسته است از خاطرات تنبیه شدنش در مدرسه می‌گوید. از "خودکار لای انگشت گذاشتن" برایمان گفت تا بدترین تنبیهی که شده بود: "کلاس سوم راهنمایی بودم که معلم درس حرفه و فن‌مان به خاطر این‌که سر کلاس شلوغ می‌کردم بدجور تنبیه‌ام کرد. هیچ‌وقت یادم نمی‌رود. گفت باید کفش‌های کل بچه‌های کلاس را تمیز کنم. آن‌هایی که واکسی بود واکس زدم و آن‌هایی که اسپرت بود را دستمال کشیدم. خلاصه آن روز کلی مضحکه خاص و عام شدم." محسن از تنبیه شدن ناراحت نبود و وقتی از خاطرات گذشته‌اش می‌گفت، کلی می‌خندید: "البته باید بگویم از قدیم گفته‌اند چوب معلم گله و هر کی نخوره ...! من که از معلم‌هایم ناراحت نیستم."

خود ما که چندان متعلق به عصر دایناسورها نیستیم و شاید چند سالی است عرصه دانش و علم و فناوری (یعنی همان مدرسه) را ترک گفته‌ایم و به جرگه شاغلان ملحق شده‌ایم، هنوز این تنبیهات را به یاد داریم. تنبیهاتی که می‌توان از آن‌ها به عنوان تنبیهات بدنی دانش‌آموزان امروز یاد کرد. سعید جوان لاغر اندام و از آن بچه مثبت‌هایی است که بعید می‌دانم تاکنون از معلمش کتک خورده باشد. او می‌گوید: "یک معلم داشتیم که هیچ وقت یادم نمی رود هر وقت می‌آمد سر کلاس و می‌خواست یکی از بچه‌ها را تنبیه کند، می‌گفت همچین می‌زنمت که یکی از من بخوری، یکی از دیوار!" سعید می‌خندد و می‌گوید: "البته واقعا همین طور هم بود. همچین می‌زد در گوش طرف که یکی از او می‌خورد و یک ضربه هم بر اثر اصابت به تخته سیاه یا دیوار به مغزش وارد می‌شد."

*) خلاصه کلام این که تنبیه بدنی در گذشته‌های دور بسیار رایج تر بوده است. اما خب از قدیم گفته‌اند هر عصری اقتضای خود را دارد. نکته جالب این بود که کمتر فردی را گیر آوردیم که از خاطرات تنبیه خود در دوران مدرسه و مکتب خانه قدیم سخن بگوید و نفرینی نثار جناب دبیرش کند، بلکه به نیکی از دبیران شان یاد می‌کردند.

● امروز قهر قهر تا پس فردا

فرهاد، مصطفی، محمدرضا و جواد از دانش‌آموزان دوره متوسطه هستند، وقتی از انواع تنبیه بدنی در مدارس با آن‌ها سخن گفتیم، کم مانده بود قهقهه بزنند. همه آن‌ها با تعجب پرسیدند: "مگر الان هم بچه‌ها را تنبیه می‌کنند؟!" این ۴ همکلاسی معتقد بودند الان دیگر دوران تنبیه بدنی نیست و بعید است در مدرسه‌ای معلمی بچه‌ها را کتک بزند! آن‌ها می‌گفتند: "تنبیهات الان بیشتر مشق نوشتن و از این جور سوسول بازی‌هاست." این دانش‌آموزان درباره واکنش پدر و مادرشان در مقابل تنبیه بدنی در مدرسه نیز معتقدند: البته تا حالا پیش نیامده که در مدرسه ما کسی را کتک بزنند ولی اگر این اتفاق بیفتد حتما پدر و مادرها از فرزندشان حمایت می‌کنند و شاید کار به شکایت از معلم هم برسد.

رضا «...» یکی از افراد مشهور فوتبال این سرزمین است اما از بدشانسی‌اش معلم نگارنده بوده است! او در گفت وگو با جیم می‌گوید: "یادم می‌آید خود تو را یک بار کتک زدم. یک سیلی آب‌دار درست است؟!" او ادامه می‌دهد: "گاهی اوقات دانش‌آموزان شلوغ بازی در می‌آورند و به نظر من یک تو گوشی آرام اشکال ندارد." او معتقد است: "تنبیه می‌تواند موجب تربیت شود. فقط باید عاقلانه صورت بگیرد!" او در مورد تنبیه غیر بدنی خاطره‌ای تعریف می‌کند: "سر زنگ ورزش همان سال‌ها که تو دانش‌آموزم بودی، با یکی از بچه‌های مدرسه خیلی رفیق شده بودم. طوری که حتی با هم می‌رفتیم سالن فوتبال بازی می‌کردیم. یک بار سر زنگ ورزش با چند تا از رفقایش شلوغ بازی در آورد و من او را بد نگاه کردم و تا ۳ روز باهاش حرف نزدم. یادم می‌آید بعدا آمد و گفت آقا رضا شرمنده‌ام کردی کاش کتکم می‌زدی!"

خلاصه کلام شیوه تنبیه بدنی در روزگاران کنونی کمی از مد افتاده است. بیشتر تنبیهات غیر بدنی است و بیشتر معلم‌ها سعی می‌کنند با مشق یا شیوه‌هایی اینچنینی دانش‌آموزان را تنبیه کنند. شاید جالب باشد که بدانید بیشتر این تنبیهات برای دانش‌آموزان موثرتر از کتک خوردن است! تنبیه بدنی با روند نزولی که در طول تاریخ داشته است، نشان می‌دهد که آرام آرام از نظام آموزشی کشورمان رخت بر می‌بندد و می‌رود. آخی! ما که هنوز نرفته دلمان برایش تنگ شد.

نویسنده: مرتضی اخوان