پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

مرد هزار چهره


مرد هزار چهره

درباره «داریوش کاردان» و فعالیت هایش

داریوش کاردان جزو چهره‌هایی است که چند روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رادیو و تلویزیون رفت تا در این رسانه فعالیت خود را آغاز کند. در طول ۳۵ سال گذشته فعالیت‌های مختلفی را در این رسانه انجام داده است. از ساخت و تهیه برنامه تا حضور در برنامه‌های مختلف رادیو و دوبله، زمینه‌های متنوعی است که علاقه‌مندان این هنرمند به واسطه آن با داریوش کاردان آشنا شده‌اند.

جالب است بدانید در ایام ارتحال امام خمینی (ره) کاردان به مدت ۴۰ شب در صدا و سیما ماند و با اجرای برنامه‌های مختلف رادیویی و حضور در مقام گوینده، نویسنده و... خاطره این ایام و وداع تاریخی مردم با بنیانگذار انقلاب اسلامی را در ذهن مردم ماندگار کرد و جالب‌تر آنکه بابت این فعالیت هیچ پولی دریافت نکرد. فعالیت‌های او در گروه تلویزیونی شاهد و جهاد نیز برای سال‌هایی طولانی تداوم داشته است.

اغلب مردم با این بخش از فعالیت داریوش کاردان کمتر آشنا هستند و بیشتر مخاطبان او را به واسطه دو برنامه پرطرفدار «عصرانه» و «نوروز ۷۲» می‌شناسند. اولی برنامه‌یی رادیویی بود که پخش آن از سال ۱۳۶۸ آغاز شد و به مدت پنج سال ادامه داشت. در آن سال‌ها هنوز فضای کلی برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی از قالبی که به واسطه انقلاب و جنگ در رسانه به وجود آمده بود خارج نشده بود و بخش عمده‌یی از برنامه‌های این دو رسانه، ساختاری ایدئولوژیک داشت.

عصرانه شاید از معدود برنامه‌های رادیویی بود که در کنار برنامه‌یی مانند «صبح جمعه با شما» و البته در کلاسی بالاتر از آن برنامه و به شکلی هنرمندانه‌تر، به طرح مشکلات و مسائل اقتصادی و اجتماعی با زبان طنز پرداخت و شرایطی که به واسطه پایان جنگ و آغاز حرکت موسوم به «سازندگی» در کشور پدید آمده بود را به شکلی ظریف و زیرکانه به نقد کشید.

«استاد خرناس» مهم‌ترین و جالب‌ترین شخصیت این برنامه بود. شخصیتی که کاردان خود آن را خلق کرده بود. فردی با تحصیلات دانشگاهی که در مورد همه‌چیز نظر داشت، به اظهارنظر می‌پرداخت و بعضا راه‌حل‌های عجیب و شگفت‌انگیزی برای حل مشکلات می‌داد. بسیاری از مخاطبان این برنامه که عصر پنجشنبه برگزار می‌شد، این برنامه را در حکم آیینه‌یی از مشکلات اجتماعی می‌دیدند، با طنز‌های آن خوش بودند و با شنیدن آن، مشکلات و گرفتاری‌های خود را به صورت موقت فراموش می‌کردند.

با ورود داریوش کاردان به تلویزیون و ساخت برنامه «نوروز ۷۲»، شگفتی دیگری برای مخاطبان سیما پدید آمد. این شکل از طنز که در کنار رگه‌های انتقادی و اجتماعی، ساختاری تازه و جدید داشت در آن ایام بسیار مورد توجه واقع شد. کاردان در این برنامه با بسیاری از پدیده‌های اجتماعی شوخی می‌کرد. شوخی‌ها وزانت خاصی داشت و در کنار طنز مفرح و گیرای آن، از جذابیتی اجتماعی نیز برخوردار بود.

کاردان از نخستین هنرمندانی بود که از قابلیت «کلیپ» در برنامه‌های طنز استفاده کرد و با ساخت قطعات طنز، جذابیتی جدید را در عرصه طنزهای تصویری به وجود آورد. یکی از کلیپ‌های طنز آن برنامه که با اقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه شد را نیز به خاطر دارم. در آن روزها که تلفن همراه کم کم جای خود را باز می‌کرد و هنوز پدیده‌یی فراگیر نشده بود، فردی در یکی از کلیپ‌های نوروز ۷۲ این شعر را می‌خواند: «دیشب تو خواب می‌دیدیم/ یه دونه بنز خریدم/ موبایله من گوشم بود/ عقلم توی چشمم بود». شاید عبارت «طنز فاخر» که در این سال‌ها بارها و بارها از سوی مسوولان تلویزیون استفاده شده، هنوز هم مصداقی به درستی «داریوش کاردان» پیدا نکرده است. البته کاردان خیلی زود از گردونه تولید برنامه‌های طنز خارج شد و نسلی که او به تلویزیون معرفی کرده بود ـ مشخصا مهران مدیری ـ سازنده بخش عمده‌یی از برنامه‌های طنز سیما شدند.

در اواسط دهه ۸۰ کاردان با برنامه «شبکه سه و نیم» دوباره به عرصه طنز تصویری بازگشت اما این برنامه نتوانست موفقیت سال‌های گذشته او را تکرار کند. فضا تغییر کرده بود و مخاطبان دیگر با شخصیت «استاد خرناس» ارتباط برقرار نمی‌کردند. شبکه سه و نیم نمونه‌یی از تبدیل یک شخصیت موفق رادیویی به شخصیتی ناموفق در تلویزیون بود.

کاردان در طول دوران فعالیت حرفه‌یی خود، کارهای مختلفی را انجام داده است. از اجرای برنامه تا دوبله و حتی نگارش مطالب طنز در روزنامه‌ها. او در این مسیر توقف نکرده و در زمینه‌های مختلفی توانایی خود را بروز داده است. مرد هزار چهره تلویزیون فعالیت خود را این روزها در بازیگری متمرکز کرده است اما گهگاه که پدیده‌یی اجتماعی و سیاسی در جامعه اتفاق می‌افتد، با خودم می‌گویم چقدر جای استاد خرناس خالی است تا از دریچه نگاه او این وقایع را مرور کنیم، استاد خرناسی که توسط کاردان به کاراکتری محبوب و دوست داشتنی تبدیل شد. به نظر شما اگر استاد برای دریافت سبد کالا به یکی از مراکز توزیع مراجعه می‌کرد، تا چند هفته می‌توانستیم به کارها و رفتار و تحلیل‌هایش بخندیم؟

رضا استادی