یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
هزاره آتی از آن كیست
نزدیك شدن هزارهای نو، مثل همه انتقالهای بزرگ دیگر، ما را به عنوان یك ملت و به عنوان یك جامعه جهانی به تفكر درونی واداشته است. علاقه به تحلیل سیاستها و كنشهای جامعه افزایش یافته است، و تأملات زیادی درباره چالشهایی كه نسل آینده پیش خواهند كشید انجام شده است. شكل فعلی حكومت، تأثیر سیاستها و كنشهای ما بر برخی امور داخلی از جمله فقر، خشونت، اشتغال، نقاط ضعف و قوت نظام آموزش ما، تأثیر چند فرهنگگرایی و جهانیشدن، عواملی كه میتوانند رقابتهای اقتصادی را بارور سازند یا آنها را از بین ببرند، و اهمیت علم و فناوری برای آینده، از جمله موضوعات مورد نقد و تحلیل بوده است.
● دانشگاه، واسط جامعه و فرهنگ
از زمان تأسیس دانشگاههای قرون وسطایی در شهرهای بولونیا و پادوا تا ایجاد دانشگاههای تحقیقاتی امریكا، نهادهای آموزش عالی تصویر زندهای از فرهنگ را ارائه داده است و مهمتر از این، ابزار خوبی در شكل دهی به جامعه و فرهنگ بوده است. اما در سالهای اخیر گروههایی با دلایل مختلفی، ازجمله افزایش شهریه، زوال ضوابط معیار، پرداختن به تحقیقات غیر ضروری و ریختن علم به پای صاحبان قدرت و سرمایه، دانشگاه را نقد كردهاند.
با این وجود دانشگاه هنوز«خرابه» نشده است و نگاه جامعه برای یافتن پاسخ برای مسائل خود همچنان به دانشگاه است. با نزدیك شدن هزارهای نو، دانشگاه باید راه پاسخگویی به این چالشها را بیابد، چالشهایی كه در همان محیطی بهوجود آمده است كه دانشگاه در آن به تكاپو و تعالی مشغول است. هر گونه توجهی به تصویر و صورت عمومی فرهنگ و تاریخ بدون بررسی نقشها و تأثیرات دانشگاه ناقص خواهد بود. دانشگاه رابطهٔ خاصی با جامعه دارد و نقش حساسی در بازنمایی و شكلدهی به فرهنگ و اثرگذاری بر جامعه ایفا میكند. در واقع دانشگاه رسالت چند جانبهٔ مطالعهٔ جامعه، به چالش كشیدن عقاید مرسوم، تولید اندیشههای نو، و تكثیر اندیشهها و ارزشهای اجتماعی در بین دانشجویان و بطور كلی جامعه دارد.
▪ هنگامهٔ تحلیل و نقد بنیادین
نزدیك شدن هزارهای نو، مثل همه انتقالهای بزرگ دیگر، ما را به عنوان یك ملت و به عنوان یك جامعه جهانی به تفكر درونی واداشته است. علاقه به تحلیل سیاستها و كنشهای جامعه افزایش یافته است، و تأملات زیادی درباره چالشهایی كه نسل آینده پیش خواهند كشید انجام شده است. شكل فعلی حكومت، تأثیر سیاستها و كنشهای ما بر برخی امور داخلی از جمله فقر، خشونت، اشتغال، نقاط ضعف و قوت نظام آموزش ما، تأثیر چند فرهنگگرایی و جهانیشدن، عواملی كه میتوانند رقابتهای اقتصادی را بارور سازند یا آنها را از بین ببرند، و اهمیت علم و فناوری برای آینده، از جمله موضوعات مورد نقد و تحلیل بوده است.
در حال حاضر شوق و اشتیاق جدیدی برای به نقد كشیدن دانشگاه به وجود آمده است. رهبران افكار، ویژگیها و ناكارآییهای دانشگاه را برشمردهاند كه اغلب آنها را میتوان در زمره چالشهای آینده به حساب آورد. جدا از مسائل اجتماعی مورد بررسی، این عقیده یا تصویر نمادین وجود دارد كه دانشگاه میباید به نمایندگی از جامعه به حل مسائل بپردازد. برخی از نویسندگان با جمعآوری بررسیها، كلیات و جزئیات انتظارات از دانشگاه را مشخص كردهاند.[۲] برخی دیگر از دانشگاهیان خواستهاند كه در آزادی و استقلال علمی خود، مسئولیت و وظیفه سنگین خویش را بپذیرند.[۳]
دیگر منتقدان اظهار میكنند كه دانشگاه تحت تأثیر عوامل بیرونی قرار گرفته و «خرابه» شده است.[۴] گرچه نمیپذیریم كه دانشگاه خرابه شده است، اما قبول داریم كه هم در درون و هم در رابطه با بیرون با عوامل ناخوشآیندی مواجه شده است. اخیراً برای بسیاری چنین نمودار شده است كه دانشگاه از زوایای متعددی مورد حمله قرار گرفته است. برخی دانشگاه را به علت «خودفروشی» به پیشنهادات اقتصادی بخش صنعت و بازار به باد انتقاد گرفتهاند، برخی آن را مطیع اوامر حكام در رأس قدرت دانستهاند. از جهتی دیگر، دانشگاه به منزلهٔ برج عاجی، جایگاه پرداختن به امور غیر عملی، باطنی و اثیری خوانده شده است. راستهای سیاسی به دانشگاه میتازند چرا كه آنجا مركز بدعت است، و چپها اكراه دانشگاه را در بررسی مسائل اساسی، محافظه كارانه میخوانند. در كنار اینها دانشگاه متهم به افزایش شهریه، پایین آوردن سطح معیارهای علمی و ارائه رشتهها و درسهایی -مخصوصاً در سطح دكتری- شده است كه بازار به آنها نیازی ندارد. مردم به آینده میاندیشند و دراز مدت بودن تأثیرات و علائق دانشگاه توجه منتقدان بسیاری را به خود جلب كرده است. پس دانشگاه به عنوان واسط فرهنگ برای مردم چشم به راه هزارهای نو، كانون خوبی برای به تأمل و تفكر نشستن در اوضاع خویشتن است.
● دانشگاه، چشمهٔ دانایی و توانایی
بهرغم نقدهای تند، دانشگاه همیشه نهادی بوده است و خواهد بود كه جامعه برای تحلیل و یافتن پاسخ مسائل مهم روز به آن مراجعه میكند. در قرون وسطا و در پاسخ به نیاز به آموزش كادری مجرب جهت خدمت در كلیسا، دانشگاه ایجاد شد. كلیسا در آن زمان بیش از هر نهاد دیگری منبع دانش، اخلاق و حكمت بود. فضای فرهنگی آن زمان به گونهای بود كه مردم سئوالات و مسائل خود را با روحانیون مطرح میكردند. با افزایش نفوذ كلیسا، روحانیون و دانشگاه قدرت ترغیب و نفوذ اجتماعی یافتند. اعتماد شهروندان به روحانیون و به دانشگاه در اوضاع نابسامانی و نارضایتی اجتماعی بیشتر شد و در این میان دانشگاه به گسترش و تثبیت وجههٔ علمی و فكری خود پرداخت. گرچه وابستگی مذهبی دانشگاه تقلیل یافته است، اما این نهاد همچنان منبع دانش، تحقیق، و تأثیر باقی مانده است، و برای حفظ تصویر استقلال خود تلاش میكند.
در واقع، نقش برجستهٔ دانشگاه در فرهنگ، تاریخ در اثر جایگاه امنی است كه دانشگاه برای بررسی جامعه و هدایت كنشهای اجتماعی دارد. درك بوك رئیس سابق دانشگاه هاروارد در اثر خویش هزینه قریحه[۵] شرح میدهد كه دانشگاهها، استادان و محققان آن در آینده امریكا و هر ملت دیگری نقش حساسی دارند، چرا كه دانشگاه منبع اصلی سه جزء اساسی پیشرفت و بالندگی ملتها می باشد: كشفهای نو، دانش تخصصی، و مردمی فرهیخته (ص ۱۵۸). بوك همچنین اذعان میدارد كه دانشگاهها و دانشگاهیان كاركردهای پویای دیگری هم دارند: آنها سنت و فرهنگ ما را تفسیر میكنند، انتقال میدهند و در راه شناخت جهان و جایگاه ما در آن كمكمان میكنند و نقش مهمی هم در ارزیابی و نقد حكومتها، نهادها، و سیاستهای عمومی دارند (ص ۱۵۸). میتوانیم به فهرست آقای بوك بیافزاییم و بگوییم دانشگاهها از طریق دسترسی یافتن به جامعه و ارائه مستقیم مجموعهای از خدمات، تأثیراتی غیرقابل انكاری بر جامعه دارند، نقشی كه در دوران معاصر توسط دیگر نهادهای اجتماعی همچون رسانهها و بازار ایفا میشود.
دانشگاه در فرهنگ همه جوامع موفق سرتاسر تاریخ نقشی ویژه و حتی مقدسی داشته است. .برای پاسخ به سئوالاتی كه در برابر ملت قرار میگیرد به دانشگاهیان روی میآوریم. دانشگاه فرزندان ما را آموزش میدهد، در دوره گذر از نوجوانی تا بزرگسالی، و تا استقلال علمی در دورههای پیشرفته به آنها كمك میكند و در همهٔ این امور به دانشگاه اعتماد داریم. به عنوان ناظر بر جامعه قبولش داریم و حتی امتیاز آزادی آكادمیك هم به آن دادهایم چرا كه معتقدیم كه «عقاید دیگراندیشان و رفتارهای غیرمتعارف علمی، در دانشگاه بیش از هر حوزه زندگی نیاز به حمایت ویژه دارد». این نهاد، با آنكه از پشتیبانی اعتماد ما برخوردار است، در صورتی كه در پاسخگویی به نیازهای ما یا برآورده ساختن انتظارات ما به نوعی كوتاهی كند مورد انتقاد بنیادین و شدید قرار میگیرد.
● تأثیر تاریخی دانشگاه بر فرهنگ ملی
از همان آغاز، دانشگاه به عنوان مركز اصلی تأثیر بر عینیتدهی، استقرار و توزیع فرهنگ بوده است. همانگونه كه قبلا اشاره شد، اولین دانشگاهها در اروپا، كه در قالب دانشگاههای پادوا و بولونیا بودند، برای پرورش روحانیون استقرار یافتند. كلیسا روحانیون را برای فراگیری اصول اعتقادی دین، نقش خوددر كلیسا و ضوابط معیار لازم برای عمل به دانشگاه میفرستاد. این باور وجود داشت كه اگر به روحانیون به صورت دسته جمعی تصویری واحد از نظریات و عمل مذهبی آموزش داده شود، كلیسا و تعلیماتش از عقاید و سنت اولیه جدا نخواهد شد. با رواج این عقیده كه آموزش مشترك عامل مهمی در تقویت بنیهٔ كلیسا است، روحانیت و به دنبال آن دانشگاه به این پیامد منطقی رسیدند كه باید به دیگر اركان واعضای جامعه توجه كنند. پادوا روحانی میساخت و روحانیون از طریق آموزش مبانی و تعلیمات دینی یكسان به نظام گستردهٔ شهروندان، جامعهای یكدست میساختند و این فرایند حتی در دوران نارضایتیهای حاصل از جنگهای صلیبی هم ادامه داشت.
References
Bok, D. (۱۹۹۳). The Cost of Talent: How Executives are Paid and How it Affects America. New York: Free Press.
Bowen, W. G., & Bok, D. (۱۹۹۸). The Shape of the River: Long-Term Consequences of Considering Race in College and University Admissions. Princeton. NJ: Princeton University Press.
Clinton, W. J., & Gore, A. (۱۹۹۴). Science in the National Interest. Washington, DC: Executive Office of the President.
Douglass, J. A. (۱۹۹۸). A Certain Future: Sputnik, American Higher Education and the Survival of a Nation. Manuscript submitted for publication.
Graham, H. D., & Diamond, N. (۱۹۹۷). The Rise of American Research Universities. Baltimore: Johns Hopkins University Press.
Greenwood, M. R. c. (۱۹۹۵). "Societal Expectations from Research Universities and the Higher Education system". In K. Patel (Ed.), Reinventing the Research University (pp. ۳۱-۴۳).Los Angeles: Regents of the University of California.
Kennedy, D. (۱۹۹۷). Academic Duty. Cambridge, MA: Harvard University press.
Reading, W. (۱۹۹۶). The University in Ruins. Cambridge, MA: Harvard University press.
Rosenawieg, R. M. (۱۹۹۸). The Political University: Politics, and Presidential Leadership in the American Research University. Baltimore: Johns Hopkins University Press.
Rudensine, N. (۱۹۹۶, April). The Uses of Diversity. Harvard Magazine, pp. ۴۹-۶۲.
University of California, Santa Cruz. UCSC at a Crossroads: Advisory Report of the Millennium Committee. Santa Cruz: UCSC Administration Advisory Report, Chancellor Office.
NOTES
[۱] Greenwood, M.R.C., North, Karen and Dollenmayer, Judith. “Whose Millennium? The University as a Medium of Culture” in American Behavioral Scientist, March ۱۹۹۹, Vol. ۴۲, issue ۶, pp. ۱۰۴۱-۱۰۵۲.
[۲]Rosenzweig, ۱۹۹۸
[۳] Kennedy, ۱۹۹۷
[۴] Reading, ۱۹۹۶
[۵] Derek Bok, ۱۹۹۳
[۶] Greenwood, ۱۹۹۵
[۷] Ibid.
[۸] Douglas, in press
[۹] Clinton and Gore, ۱۹۹۴
[۱۰] University of California, in press, p. ۱۱
[۱۱] Diversity
[۱۲] Graham and Diamond, ۱۹۹۷
[۱۳] Bownen and Bok, ۱۹۹۸
مترجم: اسماعیل یزدانپور (نوشته شده توسط:ام. آر. سی. گرینوود، كارن كواكس نورث، و جودیث دالن میی)
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست