سوسیالیسم بازار آزاد

امیدوارم آقای رییس جمهور اوباما, مید پارلیررا بشناسد که بر روی سخنرانی اش در مورد وضعیت آمریکا ۱ , کار می کرد پارلیر موضوع مقاله اخیر آدام دیویدسون بود که در شماره اخیر مجله آتلانتیک به چاپ رسید

امیدوارم آقای رییس‌جمهور اوباما، مید پارلیررا بشناسد که بر روی سخنرانی‌اش در مورد وضعیت آمریکا (۱)، کار می‌کرد. پارلیر موضوع مقاله اخیر آدام دیویدسون بود که در شماره اخیر مجله آتلانتیک به چاپ رسید.

وقتی پارلیر جوان بود پدرش او را ترک کرد و به دلیل مستی به هنگام رانندگی تصادف کرد و به همراه ۴ تن از اعضای خانواده کشته شد. مید بسیار باهوش و سخت کوش بود، در دبیرستان بسیار موفق بود، اما در سال آخر حامله شد.

ناتوانی در انجام وظایف و مسوولیت‌ها موجب شد تا طلاق بگیرد و به این ترتیب رویاهای دانشگاهی وی بر باد رفت. او مدتی به کار

موقتی پرداخت.

اخلاق کاری او باعث شد که مورد توجه قرار گیرد و به عنوان کارگر غیرماهر در شرکت SMP که انژکتور سوختی تولید می‌کند،

مشغول به کار شد.

پارلیر به ازای هر ساعت کار ۱۳ دلار دستمزد می‌گیرد. او دوست دارد که یکی از پردرآمدترین کارگران کارخانه شود، اما کارخانه‌های امروز، نیاز به جهش‌های بزرگ در مهارت‌ها دارند. دیویدسون با اشاره به تمام چیزهایی که پارلیر برای موفقیت مجبور است فرا بگیرد، می‌نویسد که احساس می‌کند که این ظالمانه است.

او نمی‌داند که کامپیوتر، ماشین‌ها را به حرکت در‌می‌آورد.

«او در مورد مثلثات و حساب دیفرانسیل و انتگرال چیزی نمی‌داند، او ویژگی‌های ابزار برش یا فلزات را فرا نگرفته است. او در مورد چگونگی حفظ تلورانس ۲۵/۰ میکرون چیزی نمی‌داند یا مفهوم تلورانس یا میکرون را در این میانه».

یک نگرش خوب برای مالکان کارخانه، وادار کردن پارلیر به کسب مهارت تا حد مقدور است.

با توجه به موقعیت او، به دست آوردن مهارت‌های موردنیاز برای درک رویای آمریکایی سخت است.

مقاله دیویدسون بسیار مهم است؛ چرا که تاثیر متقابل بین نیروهای اقتصادی (جهانی شدن و تکنولوژی) و اجتماعی (تک والدینی و کاهش حمایت اجتماعی) را نشان می‌دهد.

جهانی شدن و تغییرات تکنولوژیکی تقاضا برای نیروی کار را افزایش می‌دهد؛ فروپاشی اجتماعی ارضای این تقاضا را سخت‌تر می‌کند.

در سراسر آمریکا، میلیون‌ها مادر نمی‌توانند مهارت کسب کنند و دلیل آن نبود سیستم حمایتی مناسب است تا بتواند برای افزایش کارآیی تلاش کنند.

ده‌ها میلیون کودک زندگی فقیرانه دارند؛ زیرا در محیط‌های آشفته‌ای رشد می‌کنند که در آن به دست آوردن مهارت‌های لازم اجتماعی، سازمانی و آموزشی برای تبدیل شدن به یک نیروی کار بهره‌وری بسیاردشواری دارد.

زندگی ده‌ها میلیون مرد در معرض نابودی قرار می‌گیرد، زیرا مدارس پسران را بد آموزش می‌دهند؛ زیرا آنها درگیر روابط طولانی مدت که عادات خوب را القا می‌کند، نمی‌شوند و زیرا مردان متزلزل کارهای سست و مخرب انجام می‌دهند.

در طول ۴۰ سال گذشته، دستمزد زنان به شدت افزایش یافته است، اما به عنوان مثال مایکل گرین استون و آدام لونی از شرکت همیلتون پروجکت مورد بررسی قرار گرفتند، متوسط درآمد مردان ۲۸ درصد و نرخ مشارکت مردان در نیروی کار ۱۶ درصد کاهش داشته است. اگر از این به بعد کسی در مورد رکود دستمزد با شما صحبت کرد آن را به موضوع جنسیت در این مقوله متوجه سازید.

جهانی شدن و تغییرات تکنولوژیکی تنها عوامل در این رکود نیستند، بلکه بدتر شدن چشم‌انداز اجتماعی و اخلاقی در جامعه به ویژه برای مردان نیز در این رکود تاثیرگذار بوده است.

نقص‌های موجود در عادت‌های سیاسی امروز ما در این است که به نظر نمی‌رسد هیچ یک از طرفین قادر به بحث در مورد فعل و انفعال‌های موجود در نیروهای اقتصادی و اجتماعی باشند.

بیشتر نامزدهای جمهوری‌خواه می‌گویند که اکنون آنچه بیش از همه نیاز است سرمایه‌گذاری بیشتر است. اما قوانین سبک‌تر و مالیات کمتر نخواهد توانست به میدپارلیر‌ها کمک کند برای کسب مهارت‌هایی که برای رقابت کردن نیاز دارند.

دموکرات‌ها در عین حال تاکید خود را از بهبود وضع فقرا به توزیع ثروت تغییر داده‌اند. کاندیداهای دموکرات چندان تاکیدی بر آموزش ابتدایی و ساختن اجتماع نمی‌کنند. در عوض نمایش چرند و شبه پوپولیستی «وال استریت را اشغال کنید»را که التیام بخش قشر تحصیلکرده است،می‌پذیرند.

این اخلاق ماتریالیستی بر کاهش نابرابری تاکید می‌کند تا گسترش فرصت‌ها. ابتدا و گاهی انتهای نسخه‌های سیاستی آنها افزایش مالیات بر ثروتمندان است. این امر باعث می‌شود شما احساس ‌کنید که بهتر است از حرص و طمع موجود در امور مالی بیزار باشید. این امر هیچ درمانی برای مسائل اجتماعی مانند فروپاشی خانواده ندارد، که توضیح می‌دهد چرا مهارت‌های آمریکایی‌ها در تغییرات تکنولوژی بهبود نمی‌یابد.

اگر پرزیدنت اوباما در مورد احیای پویایی اقتصادی آمریکا مصر است، به یک رویکرد تهاجمی دو جانبه نیازمند است: آزادی اقتصادی بیشتر در ترکیب با ساختار اجتماعی بهتر، ترکیب حمایت بیشتر با رقابت بیشتر.

مایکل پورتر و جان ریکین با انجام یک نظرسنجی در مدرسه بازرگانی‌ هاروارد از حدود ۱۰,۰۰۰ نفر روشن ساختند، برای اینکه شرکت‌ها تجهیزات خود را در ایالات متحده مستقر کنند اوباما باید کاهش میزان مالیات‌ها، کاهش نرخ بهره شرکت‌ها، ساده کردن مقررات، منعطف‌تر کردن قوانین مهاجرت و برقراری تعادل بودجه در بلند‌مدت را در دستور کار قرار دهد.

برای تامین نیروی کار ماهر برای کارخانه‌هایشان اوباما مجبور است با چند سیاست پیش رود:

برنامه‌های آموزشی موفق مانند سپاه دانش (۲)، هماهنگی بهتر بین دانشگاه‌ها و کارفرمایان، ارتباط بهتر با اساتید نخبه، افزایش حمایت‌ها از کودک و آموزش ابتدایی بهتر.

این دستورالعمل در بخش سرمایه آزادیخواه و در بخش سرمایه انسانی عمل‌گراست. این سه سیاست به سمت تمرکز نمی‌روند، شجاعانه‌ترین سیاست را از بینشان انتخاب کنید. این چیزی است که به میدپارلیر و میلیون‌ها همانند او یاری می‌رساند.

دیوید بروکز

مترجم: محمد ژیلایی

منبع: نیویورک تایمز

پاورقی:

۱- State of the Union address

روسای‌جمهور ایالات متحده آمریکا در جلسه مشترک نمایندگان مجلس نمایندگان و سنای کنگره ایالات متحده آمریکا سخنرانی سالانه‌ای انجام می‌دهند که اصطلاحا سخنرانی وضعیت کشور نام دارد. در این سخنرانی‌ها

روسای جمهور عمده‌ترین برنامه‌های کاری خود را در عرصه داخلی و خارجی برای یک سال بعد تشریح می‌کنند.

۲- Job Corps

به منظور آموزش‌های اولیه و شغلی افراد مختلف و ارائه مدرک