چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
جهانی شدن و مقایسه آن با حکومت واحد جهانی حضرت مهدی عج
● مقدمه
دربارهی آیندهی بشر. دیدگاههای مختلف وجود دارد. برخی میگویند: «فساد و شر و بدبختی، لازمهی جدا نشدنی حیات بشری است و به خاطر پیشرفت سریع و حیرتآور فنآوری و صنعت و انباشت سلاحهای مُخرّب و ویرانکننده و سلاحهای کشتار جمعی، بشر، به مرحلهای رسیده که گور خود را با دست خود کنده و با نابودی کامل، بیش از یک گام فاصله ندارد. بنابراین، آیندهی بشر، بسیار تاریک و خطرناک است.».
۱) گروهی دیگر آیندیبشر را روشن میببیند. اندیشهی پیروزی نهایی و تشکیل مدینهی فاضله و حکومت واحد جهانی بر اساسی قسط و عدل، آرزوی دیرینهی ملّتها و فرهنگها است تا جایی که هر یک از طرفداران ادیان الهی میگویند، آیندهی جهان، از آنِ ما است و هر مذهب و ملّتی، خود را پیروز نهایی میداند و مصلح کلّ و سامانبخش زندگی بشر را از خود میداند.
در اسلام، بویژه در مکتب تشیّع، توجّه به آینده و تشلیک حکومت واحد جهانی بر اساسی قسط و عدل تحت رهبری امام معصوم، جایگاه خاصّی دارد. در این رابطه، سخنان بسیاری از رسول گرامی اسلامی(صلیاللّهُعلیهوآلهوسلّم) و ائمه اطهار(علیهمالسّلام) صادر شده است.
این مسئله، در تاریخ اسلام، به نام «مهدویت» مطرح شده است و انتظار فرج، با زندگی آنان عجین گشته است و آنان دائم، در انتظار روزی نشستهاند که آن رجل الهی و مصلح کل،یعنی حضرت حجت بن الحسن امام محمد مهدی(عجّلاللّهتعالیفرجهالشّریف) ظاهر گشته و آن حکومت واحد عدل جهانی را تشکیل دهد تا بشر به آرزوی دیرینهی خود برسد و زندگی سعادتمند و فارغ از هر نوع ظلم و ستم و دغدغهی خاطر را ببیند.
۲) قرن بیستم، در تاریخ حیات بشر، قرنی ویژه و دارای امتیازات منحصر به فرد در میان اعصار و قرون گذشته است بشر، در این قرن، با ابتکار و به کارگیری نبوغ و با تکمیل اختراعات و اکتشاقات خویش در زمینهی معادن و صنعت و با ساخت ماشینآلات و خصوصا استفاده از اتم، توانست صفحات عظیمی از حیرت و شگفتی را بر پهنای گیتی بر جای گذارد، و با تسلّط خویش بر بخش عظیمی از کرهی خاکی و محیط زیست، آن راتسخیر کند. در این قرن، بشر برای نخستین بار، با سفر به کرهی ماه و سایر سیارات، سیر در آسمانها را شروع کن تا به اسرار آسمانها پی ببرد در این قرن، بهرهگیری از رایانه، وارد زندگی بشر شد و امروزه، در تمام زمینههای زندگی، اعم از صنعتی، کشاورزی، بهداشتی، تجاری، علمی، فرهنگی، بدون بهرهگیری از رایانه، ادامهی مسیر، میّسر نیست.
به هر حال، روند تحوّلات در قرن بیستم، در دههی هزار و نهصد و هفتاد میلادی، وارد مرحلهی جدیدی شد و در اواسط دههی هزار و نهصد و هشتاد، تقریبا، در تمامی زمینهها، نشان خود را بر جای گذاشت. در دههی هشتاد میلادی، برای رجوع به این دگرگوینها، مفاهیمی مانند جامعهی فراصنعتی و فرا مدرن (پست مدرن) به کار میرفت، امّا در دههی نود میلادی مفهوم «جهانیشدن» رایج گردید و مفهومِ مسلّط دوران معاصر شد، به گونهای که امروز، همه چیز با رجوع به این مفهوم، مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
در ظاهر، امر جهانی شدن، یعنی ره سپردن تمامی جوامع به سوی جهانی وحدت یافته که در آن، همه چیز در سطح جهانی مطرح و نگرفته میشود. جهانی شدن در هر زمینه، دیگر مرز جغرافیایی نمیشناسد. جهانی شدن در زمینهی اقتصادی، در هر کشوری اتفّاق بیفتد، بر اقتصاد دیگران تأثیر میگذارد.
با جهانی شدن،بُعد سرمایه نیز مرز ندارد. سرمایه،از یک طرف و اطّلاعات در طرف دیگر، بدون مرز، مثل باد میچرخد و به سرعت جابهجا میشود. اینترنت و شبکههای ماهوارهای و خبری، ارتباطات مستمر و همزمان را بین مردم دنیا برقار میکنند و دنیا به صورت دهکدهی جهانی در آمده است.۱
امروزه، برخی این نتیجه رسیدهاند که سعادت و خوشبختی و زندگی فارغ از هر دغدغه، تنها در صورتی است که همه چیز جهانی باشد و تحت حکومت واحد جهانی اداره شود و لذا تمام همت خود را بر این گذاشتهاند که همه چیز را جهانی سازند: اقتصاد جهانی؛ تجارت جهانی؛ فرهنگ جهانی؛ سیاست جهانی؛ دهکده جهانی. بنابراین جهانی شدن، امری حتمی و محقّق یافته و یا در حال تحقّق است پس باید همه خود را با آن وفق دهند.
۳) جهانی شدن در ابعاد گوناگون خود (اقتصاد، فرهنگ، سیاست، مذهب) مباحث مختلفی را میطلبد و این طور هم نیست که به راحتی بتوان اقتصاد، فرهنگ، سیاست، مذهبهای مختلف را به صورت واحد جهانی درآورد و یک شبه همهی مرزها را در هم کوبید. جهانی شدن، با چالشهای زیادی رو به رو است (بحثهای زیادی را میطلبد.) ما، در این مقاله، تنها میخواهم ببینیم «جهانی شدن با دین و مذهب، چه تناسبی دارد؟ آیا در اینجا نیز با چالشها روبرو است یا نه، همسو و همگوناند؟».
جهاین شدن در رابطهی با مذهب و دین نیز مباحث بسیاری را میطلبد، مانند: آثار و پیامدهای جهانی شدن بر حیات دینی؛ آیندهی ادیان در فرایند جهانی شدن؛ جهانی شدن و پویایی انتظرات از دین؛ جهانی شدن و حکومتهای دینی؛ جهانی شدن و قلمروهای دین؛ جهانی شدن و گفتوگوی ادیان؛ بنیادگرایی و جنبشهای ضد جهانیسازی؛ دینهای محدود و دینهای جهانی؛ حکومت واحد جهانی حضرت مهدی(عجّلاللّهتعالیفرجهالشّریف) در مقایسه با جهانی شدن» است. ما میخواهیم ببینیم «آیا جهانیشدن، همان حکومت جهانی حضرت مهدی(عجّلاللّهتعالیفرجهالشّریف) است یا غیر آن؟ آیا جهانی شدن، مقدّمهای برای آن حکومت واحد است یا اساسا ربطی با آن ندارد؟ آیا با جهانیسازی و سرانجام جهانیشدن، ما را از تشکیل حکومت واحد جهانی حضتر مهدی(عجّلاللّهتعالیفرجهالشّریف) بینیاز میکند و یا این که نیاز بشر به آن حکومت عدل جهانی، به جای خود محفوظ است؟ جهانیشدن با آن حکومت عدل جهانی حضرت مهدی(عجّلاللّهتعالیفرجهالشّریف) چه وجه اشتراک و چه امتیازاتی دارد؟
برای پاسخ به این پرسشهای، نخست باید جهانیشدن و حکومت واحد جهانی حضرت مهدی(عجّلاللّهتعالیفرجهالشّریف) و سپس به مقایسه و سنجش آن دو با هم بپردازیم. بنابراین، مطالب اصلی مقاله، تحت عناوین ذیل مورد بررسی قرار میگیرد:
▪ جهانی شدن؛
▪ حکومت واحد جهانی حضرت مهدی(عجّلاللّهتعالیفرجهالشّریف)؛
▪ مقایسه و بررسی وجه اشتراک و تمایز آن دو.
● جهانی شدن۲
جهانی شدن، یعنی ره سپردن تمامی جوامع به سوی جهانی وحدت یافته که در آن، همه چیز در سطح جهانی مطرح و نگریسته میشود. در حقیقت، جهانی شدن، به معنای آزادی مطلقِ کسب و کار، برداشته شدن تمامی موانع از سر راه، جریان یافتن سهل و سادهی سرمایه و نفوذ آن در تمامی عرصهها، حرکت روان اطّلاعات و امور مالیّه و خدمات، تداخل فرهنگها آن هم به سوی یکسان شدگی و یکدستی است. البته، تمامی این امور، در مقیاسی جهانی رخ میدهد و هدف نیز دستیابی به بازار واحد جهانی، فارغ از موانع امور تولید و سرمایهگذاری و خدمات و اشتغال خواهد بود.
برخی، پا را فراتر گذاشتهاند، از حکومت واحد جهانی و پول واحد در سراسر جهان یاد میکنند.۳
به نظر گروهی دیگر، جهانی شدن، در حقیقت، فراتر از پدیدهی کلاسیک «دولت ـ ملّت» است. به این معنا که با توجّه به رخدادهای عظیم ارتباطی ورود بازیگران جدید به عرصهی بینالمللی، نفش «دولت ـ ملّت» تا حدود زیادی کمرنگ شده است. در این معنای از جهانیشدن، دولتها، دیگر تصمیم گیرندگان اصلی در رویدادها نیستند و قدرت، در سیاست جهانی، از دولتهای محصور در مرزها به دولتهایی منتقل میشود که قادر به تکاپو در جهاناند.
گروهی نیز جهانی شدن را به عنوان گسترش روند رو به توسعهی تجارت جهانی دانستهاند که اکنون بازیگرانی از جنوب نیز به آن پیوستهاند.
کاربرد اصطلاح «جهانی شدن» به دو کتابی بر میگردد که در سال هزار و نهصد و هفتاد میلادی انتشار یافت. کتاب نخست «جنگ و صلح در دهکدهی جهانی» تألیف مارشال مک لوهان و کتاب دوم، نوشته بر ژینسکی، مسئول سابق شورای امنیت ملّی آمریکا در دوران ریاست جمهوری ریگان بود. مباحث کتاب نخست، بر نقش پیشرفت وسائل ارتباطی در تبدیل دنیا به دهکدهی واحد جهانی متمرکز بود. در حال که بحث اصلی کتاب دوم، دربارهی نقشی بود که آمریکا میبایست برای رهبری جهان و ارائهی نمونهی جامع مدرنسیم به عهده میگرفت.۴
در عمل، بیشتر توافقهای سیاسی و اقتصادی که پس از دو جنگ جهانی خسارت بار، بین مجموع کشورهای جهان انجام گرفته و به نوعی، زمینهساز همزیستی و همکاری بینالمللی شده است، طلایهدار تحوّلی بوده که «جهانیشدن» نامیده میشود.
این پدیده، روندی از دیگرگونی را به نمایش میگذارد که از مرزهای سیاست و اقتصاد فراتر میرود و دانش، فرهنگ و شیوهی زندگی را نیز در بر میگیرد. از این جهت، جهانی شدن، چند بُعدی است و قابل تسرّی به مشکلهای گوناگونِ عمل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، حقوقی، فرهنگی، نظامی، فنآوری، محیط زیست،... است.
بعضی از صاحبنظران، ویژگیهای پنجگانهی زیر را برای جهانی شدن مطرح کردهاند:
۱) گسترش کمپانیهای چند ملیّتی؛ اهمیّت شرکتها در نظام جهانی، بیش از اهمیّت دولتها است. به عبارت دیگر، دولتهای ملی، جای خود را به کمپانیهای بزرگ چند ملّیّتی دادهاند و کشورهای مختلف جهان با کمپانیهای بزرگ خود مشخّص میشوند.
۲) پیوستگی بازارهای مالی و بورس جهانی؛ این پیوستگی، آن قدر سریع است که در سالهای اخیر، روزانه، میلیاردها دلار در بازارهای جهانی رد و بدل میشود.
۳) گسترش ارتباطات ماهوارهای و شبکهای و به دنبال آن گسترش داد و ستدهای فرهنگی در سطح جهان؛ گروهی، جهانیشدن را از کانال ارتباطات و داد ستدهای فرهنگی مینگرند.
۴) گسترش شبکه حمل و نقل بینالمللی و کاهش شدید هزینههای مربوط؛ این امر، فرایند جهانی شدن را تسهیل کرده است و موجب شده است که دنیا به رسمیت ادغام و وحدت حرکت کند.
۵) تقسیم کار گسترده، بر اساس مباحث اقتصاددانان و جامعه شناسان، اقتصاد، وقتی شکوفا و بزرگ و پیچیده میشود که تقسیم کار اجتماعی، در آن گستردهتر میشود، و به همین نسبت، دنیا هم وارد تقسیم کار گستردهای شده است.۵
هر چند که جهانیشدن، پدیدهای صرفا اقتصادی نیست، لکن اقتصاد، با اهمّیّتترین بُعدِ آن است؛ زیرا، در نظام سرمایهداری که سودای رهبری جهان کنونی را در سر دارد، سیاست و فرهنگ ـ که دو محور اصلی دیگر جهانیشدن است ـ تا حد زیادی تحت تأثیر سیاستگذاری اقتصادی قرار دارد. لذا سازمانهای بینالمللی، عمدتا، در محور اقتصاد تنظیم شدهاند. سازمانهای اقتصادی بینالمللی و اتحّادیّههای اقتصادی منطقهای، نظیر «آ.سه.آن»، «نفتا»، «اِکُو»، ادغام بازارهای مالی، اتّحاد پولی کشورهای اروپایی، ادغام بانکهای بزرگ جهان، تأسیس سازمان تجارت جهانی، آزادسازی تبادل کالا و نقل و انتقال سرمایه بین کشورها، ادغام شرکتهای تولیدی بزرگ، از این قبیلاند.
● تعاریفی از جهانی شدن
به نظر میرسد با همهی تعاریفی که از جهانیشدن ارائه شده، تاکنون، تعریف روشن و جامعی از آن ارائه نشده است؛ زیرا، اوّلاً، این پدیده هنوز به حدّ تکامل نهایی خود نرسیده و هنوز دستخوش تحوّل است و هر روز، وجه تازهای از ابعاد گوناگون آن مشخّص و نمایان میشود.
ثانیا، هر کسی در مقام تعریف، بُعدی از ابعاد آن را بازگو میکند. اغلب، به بَعدِ اقتصادی آن توجّه کردهاند. به هر حال به برخی از تعاریف اشاره میکنیم:
۱) جهانی شدن، فرایندی است اجتماعی که در آن، قید و بندهای جغرافیایی که بر روابط اجتماعی و فرهنگی سایه افکنده است، از بین میرود و مردم به طور فزاینده، از کاهش این قید و بندها آگاه میشوند.۶
۲) «کاستل» با اشاره به عصر اطّلاعات، جهانیشدن را ظهور نوعی جامعهی شبکهای میداند که در ادامهی حرکت سرمایهداری، پهنهی اقتصاد و جامعه و فرهنگ را در بر میگیرد.
۳) «جام تام لینسُون» جهانیشدن را فرایند توسعهی سریع پیوندهای پیچیده میان جوامع و فرهنگها و نهادها و افراد در سراسر جهان معرّفی میکند.
۴) «هاروی» این فرایند را در بردارندهی دو مفهوم فشردگی زمان و مکان و کاهش فاصلهها تلقّی میکند. در واقع، طبق این نظر، فشردگی زمان و مکان، مهمترین ویژگی جهانیشدن است؛ یعنی، فاصله کم میشود و یا از بین میرود، و زمان لازم برای پیمودن فاصلهها کاهش مییابد و جهان بیش از پیش کوچکتر به نظر میرسد و انسانهها و جوامع، به طریقی به هم نزدیکتر میشوند. پس چهانی شدن، فرایندی است که روابط اجتماعی را بسط میدهد و در سه حوزهی اقتصاد و فرهنگو سیاست، صادق است و بستر جریان این روابط را از متن محلی به متن جهانی تغییر میدهد.۷
● تاریخچهی جهانیشدن
ریشههای تاریخی جهانیشدن را میتوان به عمق تاریخ بشر و به زمانهای قدیم مربوط دانست. طبق نظر جامعهشناسان و باستانشناسان، زندگی بشر، از زندگیهای محدود خانوادگی و انفرادی در جنگلها و غارها و پناهگاهها شروع شده و به تدریج، به جمعیّتهای عشرهای و قبیلهای و اجتماعات محدود در کنار چشمهها و رودخانهها تبدیل شده، بعدا، همینها، روستاها و واحدهای کوچک شدهاند، و سپس شهرها تشکیل شده، و از شهرها، به تدریج، به کشورها و دولتها پدید آوردهاند. بنابراین، در مجموع، زندگی بشر، به سوی جهانیشدن در حرکت است؛ یعنی، هر چه که به پیش میرویم، تفرقهها کم و تجمّعها زیاد میشود و هر چه که به عقب برگردیم، به تفرقههای بیشتر میرسیم. لذا میگویند، جهانیشدن، یک امر طبیعی است.
البته، این حرکت، در قرون اخیر، سرعت بیشتر به خود گرفته است و دیگر به صورت گذشته، کند حرکت نمیکند؛ زیرا، با در اختیار گرفتن ابزاری مثل بُخار و اختراع ماشین و وسائل ارتباط جمعی و دریایی و زمینی و هوایی و توسعهی راهها، به تدریج، کشورها، تبدیل به منطقهها و حکومتهای منطقهای میشوند، و چون این جهانیشدن، در ابعاد مختلفِ اقتصادی و فرهنگی و سیاسی، شکل میگیرد، قهرا، بلوکها درست میشود و معلوم است وقتی ارتباطات بشر با ماهواره و اینترنت انجام گیرد، حرکت به سوی جهانی شدن، با سرعت و شتاب بیشتری انجام خواهد گرفت.
آنانی که به این نحو، به سابقهی تاریخی جهانی شدن معتقدند، میگویند، جهانیشدن، فرایندی است که از ابتدای تارخی بشر وجود داشته و از همان زمان تأثیرات آن رو به فزونی بوده است، امّا اخیرا، یک شتاب ناگهانی در آن پدیدار شده است.۸
در مقابل این نظریه، بعضیها، میگویند: جهانی شدن، بانوگرایی و توسعهی سرمایهداری همزمان بوده است، امّا اخیرا، در آن، شتاب ناگهانی به وجود آمده است.
بعضی را نیز عقیده بر این است که جهانی شدن، فرایند متأخّر است که با سایر فرایندهای اجتماعی، نظریر فرا صنعتیشدن، فرانوگرایی یا شالودهشکنی سرمایهداری همراه است.۹
به نظر میرسد که حق، با نظر اوّل است. گرچه جهش و شتاب آن، همزمان به سرمایهداری و پیداش وسائل ارتباط جمعی است. جهانی شدن، به طور نامنظم، از طریق توسعهی امپراطوریهای مختلف قدیمی و غارت و تاراج و تجارت دریایی و نیز گسترش آرمانهای مذهبی، تحوّل یافته است. جهانی شدن به شیوهای که امروز شاید آن هستیم، از قرن پانزده و شانزده، یعنی آغاز عصر جدید، شروع شد. در اروپای قرون وسطی، حرکت جهانیشدن، بسیار کند بوده است و پس از انقلاب صنعتی است که این موضوع، شدّت پیدا کرده است.
● موافقان و مخالفان جهانی شدن
دربارهی جهانی شدن، دو نظر مخالف وجود دارد. عدّهای بر موافقت و پذیرش بیچون و چرای آن تأکید دارند و عدهای هم بر رو آن، و هر کدام نیز برای خود به دلایلی تمسّک کردهاند:
▪ دلیل موافقان
موافقان جهانی شدن، به پذیرش آن، بدون هیچ دغدغه و نگرانی، دعوت میکنند و میگویند، جهانی شدن، به کشورهای فقیر کمک میکند و فرصتهای تازهای برای آنان فراهم میکند آنان و میگویند، با توجّه به ارتباطی که بین اقتصاد و فنآوری وجود دارد، راهی جز پذیرش جهانیشدن به عنوان ویژگی عصری که در آن زندگی میکنیم، وجود ندارد.
اینان، برای صحّت مدّعای خود، دلیلهایی دارند که به آنها اشاره میشود:
۱) از آغاز دههی هشتاد میلادی، تعداد قابل توّجهی از کشورها، به آن ملحق شده و یا به طور مستقیم از طریق اقتصاد بازار آزاد، از آثار آن بهرهمند شدهاند. برای مثال، گستردهی جهانی نظام سرمایهداری، از بیست درصد سکنهی دنیا در دهه هفتاد میلادی به میزان نود درصد در دههی نود میلادی رسیده است و این اتفّاق، حاکی از جذب بیشتر مردم در اقتصاد سرمایهداری جهانی است.
۲) در شرایط کنونی، میزان تجارت جهانی، بیشتر از دهههای قبل است. کاهش قابل توجّه در قیمت مسافرتهای هوایی و دریایی به گسترش بیش از پیش مرزهای تجارت جهانی منجر شده است. در این چهارچوب. نه تنها میزان تجرات جهانی، افزایش بیسابقه یافته است، بلکه شکل آن نیز دچار دگردیسی کامل شده است.
۳) بازارهای مالی جهانی، رشد کرده است، این رشد. از دههی هفتاد میلادی، با سودآوری قابل توجّه بازارهای مالی ساحلی و گردش وسیع جریان پولی خارج از حوزهی اقتدار ملی، همراه شده است.
۴ـ تحرّک جهانی به تحرّک جمعیّت کمک کرده است. پناهندگان بیشماری به عنوان نیروی کار مهاجر قابل توجّه، در جهان پراکنده شدهاند.
۵) هر چند شرکتهای چند ملیتی تا دههی هفتاد میلاد، شکلی مطلق و متصلّب داشتند، امّا در حال حاضر، شیوه و شکل جدیدی از مؤسّسههای جهانی پیدا شدهاند که بالبسط تجارت در سرتاسر دنیا، تحقیقات وسیعی در زمینهی توسعهی تولید در مناطق مختلف را با پذیرش سهامداران از سرتاسر جهان ممکن کردهاند.
۶) جهانی شدن، فرایندی از یک توسعهی اجتماعی است که به تشدید خود آگاهی جهانی منجر میشود.
۷) روند رو به رشد همبستگی اقتصادی، در آینده، منجر به وابستگیهای اجتماعی خواهد شد.
۸) با توجّه به رشد پیچیده و روز به روز ارتباطات، خود آگاهی جهانی، شدّت پیدا میکند بنابراین، نبایستی رشد شبکههای ارتباطی جهان گستر، مثل کابلهای تلویزیونی و شبکههای آماری را انکار کرد و اهمّیّت آن را نادیده گرفت.۱۰
۹) باز شدن اقتصادها و فرهنگهای ملّی در ابعاد داخلی و خارجی، رشد منطقهگرایی در پی تهدید بازار ملی کشورها، ایجاد محیطی کاملاً رقابتی، تحریک احساسات ملّی و محلّی، رونق پیدا کردن برخی شهرها و واحدها منطقهای به عنوان مراکز اقتصادی جهان، افزایش بهرهوری، بهبود شرایط زندگی برای عموم مردم، به طور کلی، و برای عدهای بیش از دیگران، انتقال فنآوری به کشورهای در حال توسعه و... از دیگر دلیلهای اینان است.
● مخالفان
دلیل مخالفان، در مورد فوائد و منابع بر شمرده شده دربارهی جهانی شدن. تردید دارند و معتقدند، این پدیده، بر ایدهئولوژی و مفاهیم لیبرالیزم استوار است و هدفاش، تحمیل الگوی آمریکایی و سلطهی آمریکا بر جهان است و تنها منافع ایالات متحده و همراهان او و کشورهای پیشرفته را تأمین میکند. در این شکل از جهانی شدن، تنها، بیست درصد جمعیّت بهرهمند، و هشتاد درصد بقیّه، در حاشیه هستند و این امر با مفهوم نظام جهانی متوازن، سازگار نیست، بلکه معنای سیطره و تحکم و سلطهگری از آن استفاده یم شود.
جهانی شدن فرهنگی، یعنی سیطرهی فرهنگ غربی بر دیگر فرهنگها، و این، یعنی اوج سیرهی استعماری.
به هر حال، در جمعبندی نهایی، آثار منفی جهانیشدن را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
▪ بحران دولت ملّی که منظور از آن، مسلّط نبودن دولت بر منابع درامد خود و دست برداشتن دولت از نقشهای اقتصادی و اجتماعی خویش است. در نتیجه، جهانی شدن اقتصاد حاصل میشود و شرکتهای چند ملیّتی، به نیابت از دولت ملّی، به آن نقشها میپردازند.
▪ بحرانهای مالی که کشورهای گوناگون جهان، به خاطر وحدت بازار مالی و معاملات جهانی بورس دچار آن میشوند، از دیگر آثار منفی است اوّلین آنها بحران ملی مکزیک در سال نود و چهار میلادی و آخرین مورد آن، بحران مالی در کشورهای جنوب شرق آسیا بود. این بحرانها، تا این تاریخ ادامه دارد
▪ پیامدهای اجتماعی ناشی از اصلاحات ساختار اقتصادی مورد نظر مؤسسات بینالمللی، از جمله صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی مانند گسترش بیکاری، گسترش فقر، پائین آمدن دستمزدها.
▪ تسلّط فرهنگ غربی بر دیگر فرهنگها به شکل تلاش برای مسخ کردن هویّت فرهنگی ملّتهای دیگر و مطرح کردن فرهنگ غربی (با جنبههای مثبت و منفی آن) به عنوان جایگزین.
▪ موافقتنامههایی که کشورهای پیشرفته مطرح کردهاند که مهمترین آنها، موافقتنامهی آزادی سرمایهگذاری است. این موافقتنامه، به سرمایهگذاری خارجی در نقاط مختلف جهان آزادی میبخشد، و معنای آن، تسلّط کشورهای پیشرفته بر ثروتهای کشورهای در حال رشد است؛ چون، این کشورها، از لحاظ اقتصادی و مالی و فنآوری، هموزن و همپایه نیستند.۱۱
▪ جهانی شدن، سبب کاهش اهمّیّت کالاهای اوّلیّه (مواد اوّلیّه) میشود.
▪ جهانی شدن، به افزایش فاصله و نابرابر میان ملّتها و مناطق گرایش دارد. از این رو به عنوان یک ساختار در دست قدرتمندان اقتصادی، آنان را قدرتمندتر و فقرا را فقیرتر میکند.
▪ جهانیشدن، سبب به مخاطره افتادن محیط زیست میشود.
۱۵. صف: ۹.
۱۴. نور: ۵۵.
۱۷. آل عمران: ۹.
۱. دکتر سلیمان ایرانزاده، جهانی شدن و تحولات استراتژیک در مدیریّت و سازمان، ص ۱۹.
۱۲. آل عمران / ۶۴.
۱۳. انبیا: ۱۰۵.
۱۶. مجمع البیان، ذیل آیه کانهم از سورهی صف.
۱۹. بحار، ج ۵۲، ص ۳۳۶.
۱۸. نهج البلاغه، ج ۱۳۸.
۱۰. هیملینگ کسیس، تاملاتی در مفهوم جهانی شدن، ترجمهی آزاده ابراهیم، مهر ۱۳۷۹.
۱۱. جهانیشدن و تحولات استراتژیک به نقل از علی عبدالحمیدعادل، جهانیشدن و آثار آن بر کشورهایی جهان سوم، ترجمهی مهندس سید اصغر قریشی.
۲۷. نهجالبلاغه، خ ۱۳۸.
۲۳. عقدالدرر، باب هفتم، ص ۲۰۷.
۲۲. بحار، ج ۵۲، ص ۳۳۸.
۲۶. نهجالبلاغه، خ ۱۵۰.
۲۱. منتخب الاثر، ص ۴۸۲.
۲۰. بحار، ج ۵۲، ص ۳۲۸.
۲۵. نهجالبلاغه، خ ۱۳۸.
۲۴. بحار، ج ۲، ص ۳۴۲.
۲. برای آگاهی بیشتر از جهانیشدن و جهانیسازی، به کتابهای زیر مراجعه کنید: ۱ـ دام جهانیشدن، هانس پیتر مارتین و هارالدشومن؛ ترجمهی حمیدرضا شهمیرزادی ۲ـ پدیدهی جهانیشدن، فرهنگ رجایی، ترجمهی عبدالحسین آذرنگ.
۳ـ جهانیشدن و تحوّلات استراتژیک در مدیریّت و سازمان؛ دکتر سلیمان ایران زاده.
۳. دکتر سلیمان ایرانزاده، جهانی شدن و تحوّلات استراتژیک، ص ۱۷.
۴ـ جهانیشدن فرهنگ و سیاست؛ دکتر سیّد علیاصغر کاظمی.
۴. هانس پیتر مارتین و شومن، دام جهانیشدن، ترجمهی حمیدرضا شهمیرزادی.
۵ـ جهانیشدن، مالکوم واترز، ترجمهی: اسماعیل مردانی و سیاوش مریدی
۵. جهانیشدن و تحولات استراتژیک در مدیریّت و سازمان، ص ۲۱.
۶. مالکوم واترز، جهانیشدن، ص ۱۲.
۶ـ کشورهای در حال توسعه و سازمان جهانی تجارت [گات]، ترجمهی: دکتر احمد یزدانیپناه و سیفالله صادقی.
۷ـ جامعهشناسی سیاسی معاصر، کِیت نَش، ترجمهی، محمّدتقی دلفروز، تهران ۱۳۸۰.
۷. دکتر سلیمان ایرانزاده، جهانیشدن، ص ۷ ـ ۲۶.
۸. مالکوم واترز، جهانیشدن، ترجمهی اسماعیل مردانی و سیاوش مریدی، ص ۱۳ ـ ۱۴.
۹. مالکوم واترز، جهانیشدن، ترجمهی اسماعیل مردانی و سیاوش مریدی، ص ۱۳ ـ ۱۴.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست