چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
فمینیسم Feminism
واژه فمینسیم در سادهترین شکل آن دلالت بر پژوهش درباره ستمدیدگی زنان و درک و ارتقای زنان در تمام زمینهها دارد. مکتب فمینیسم عمیقاً فعال و عملگراست. مبارزهطلبی و چالش آن، تنها در سطح آکادمیکی یا سیاسی نیست، بلکه برخی اعتقادات عمیق ما درباره خصلت جامعه، الگوهای اندیشگی ما یا روابط شخصی و بسیار صمیمانه ما را هدف قرار داده است.
● خاستگاههای اندیشه فمینیستی
بهطورکلی مباحثه مربوط به خاستگاه اندیشه و کردار فمینیستی به چهار مقوله تقسیمپذیر است: در سه مقوله اول استدلال میشود که تاریخ فمینیسم از سپیدهدم آگاهی بشری آغاز میگردد. دومین خاستگاه فمینیسم به آغاز سده پانزدهم بازمیگردد و سومین خاستگاه در قرن هفدهم و بالاخره عامهپسندترین و صحیحترین نقطه شروع فمینیسم اواخر سده هجدهم بویژه پس از انقلاب کبیر فرانسه است.(۱)
مهمترین حادثه برای تاریخ اندیشه فمینیستی در مرحله انقلاب، انتشار کتاب ولیستون کرافت در سال ۱۷۹۲ میلادی بهنام «اثبات حقوق زن» بود که بعضی عقیده دارند این کتاب بهمنزله اعلام استقلال فمینیستی است. تقسیمبندی قراردادی مؤثرتر میان دو موج است:
اولین موج دوره ۱۹۲۰ـ۱۸۳۰ میلادی و دومین موج از ۱۹۶۰ میلادی تاکنون را در برمیگیرد. بعضی نویسندگان نیز بر این باورندکه «فمینیسم پست مدرن» موج سوم است. اتحادیه اجتماعی و سیاسی زنان که مؤسس آن خانم «پانکورست» بود تلاش بسیاری در جهت اصلاح حق رأی زنان در سال ۱۹۰۳ میلادی نمود.
موج دوم (۱۹۶۰) باعث رشد آموزش و پرورش زنان در سراسر اروپا و امریکا، ورود زنان به مشاغل متعدد، حقوق مدنی برابر، گستردگی امکانات زاد و ولد، پرداخت دستمزد مساوی به زنان و آزادی دستجات زنان در عرصههای عمومی و خصوصی زندگی شد.(۲)
انتشار کتاب «جنس دوم» خانم سیمون دوبووار و کتاب «راز و رمز زنانه» بتی فریدن راهگشای این جریان شدند. آغاز دهه ۱۹۷۰ میلادی به موازات مبارزه ضدبردگی زنان در قرن ۱۹، تعدادی از زنان در جنبش ضدجنگ ویتنام و صلح شرکت داشتند و کمکم علاقهشان به موضوعات فمینیستی متوجه شد. در دو دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ ادبیات فمینیستی در تعدادی روزنامه و نشریههای زنان وارد بازار شدند. اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل ۱۹۹۰ شاهد انتقال قاطع علاقه فکری در نهضت فمینیستی از موضوعات سیاسی و اقتصادی بهسوی موضوعات فرهنگی، روانشناختی و زبانشناختی بوده است و با بروز علاقه در نوشتههای فمینیستی فرانسوی پساساختارگرایی فمینیسم رشد بسیار یافت.
تأکید عصر روشنگری بر زبان عقل، حمله به خرافات، محرمات و پیشداوری و تعصبات، تحتتأثیر مضمونی ناقد بودند. تجربه انقلاب فرانسه و گفتمان نیرومند درباره حقوق دموکراتیک نیز برای مراحل آغازین عقیده فمینیستی حیاتی بوده است. تأثیر پروتستانیسم جهت تشویق بسیاری از زنان به فعالیت اجتماعی و درگیرشدن در موضوعات اجتماعی و سیاسی بسیار مهم بوده است. یکتاپرستان بویژه مریدان سن سیمون، شارل فوریه و رابرت اوون، خواهان برابری زنان بودند.
مکاتب اصلی فمینیسم تا حدی پایگاه سنتی پیدا کردهاند؛ فمینیسم لیبرال، فمینیسم مارکسیست ـ سوسیالیست، فمینیسم رادیکال سه مکتب بنیادینی هستند که بیشتر از همه از آنها یاد میشود. فمینیسمهای سیاه؛ فمینیستهای آنارشیست در امریکا که در آثار نویسندگانی مانند کارولین مرچانت و دولورس لاشاپل تجلی کرده است، حال آنکه زنان نسبت به طبیعت و زمین احساس نگرانی و مسئولیت میکردهاند.
فمینیستهای لیبرال طرفدار ارزشهای عقلگرایی، مساوات، آزادی و فردگرایی هستند. مانند هریت تایلور، مارگارت نولر، الیزابت کدی استنتون.
▪ فمینیستهای سوسیالیست: فوریه، سن سیمون و اوون هستند.
▪ فمینیستهای رادیکال: جین فلاکس، کریستین سیلوستر که طرفدار خانواده هستند.(۳)
● تعریف فمینیسم از دیدگاه صاحبنظران و اندیشمندان جهان
هر گروهی که میکوشد تا موقعیت زنان یا ایده در باره زنان را تغییر دهد. (بانک)
کسب ارزش برابر با مردان از لحاظ دارابودن طبیعت مشترک بهعنوان شخص آزاد.(چاروت)
فمینیسم انتقادی کلی از روابط اجتماعی مربوط به سلطهجویی و سلطهپذیری جنسی یا مخالفت یا هرگونه تبعیض اجتماعی، شخصی یا اقتصادی است که زنان به علت جنسیت خود از آن رنج میبرند. (ریچارد رادکلیف)
فمینیسم در سادهترین شکل آن دلالت بر پژوهش درباره ستمدیدگی زنان و درک و ارتقای زنان در تمام زمینهها دارد. (اندرو وینسنت)
جوهر فمینیسم عبارت است از بازتعریف هویت زنان. (مانوئل کاستلز)(۴)
فمینیستها در دهه ۱۹۷۰ به مطالعه، نقد و مبارزه در جهت تغییر و دگرگونی تمام جنبههای نابرابری جنسی در زندگی اجتماعی اشتغال داشتند و بر این ادعا بودند که زندگی شخصی و خصوصی افراد: ازدواج، عشق، روابط خانوادگی مانند زندگی جمعی و عمومی، کار، تحصیلات و انتخابات، جنبه سیاسی دارد. به همین دلیل شعار موج دوم فمینیستها این بود: «هر آنچه شخصی است، سیاسی است.»(۵)
فمینیسم با خیل چهرهها و افراد مطرح آن، مکتبی جمعی به حساب میآید، اثرگذاری «سیمون دوبووار» بر تفکر فمینیستی با در نظر گرفتن کتاب نوآورانه و به لحاظ موضوعی همهجانبه (جنس دوم) فوقالعاده بوده است. فمینیسم تا پیش از «دوبووار» عمدتاً پدیدهای انگلیسی ـ امریکایی بهشمار میرفت و از اینرو کتاب جنس دوم علاوه بر عرضه کتابی مهم، برای جنبش آزادی زنان، به فمینیسم، ابعادی بخشید که آن را خارج از فمینیسم انگلیسی ـ امریکایی قرار دارد.(۶)
دفاع از حقوق زنان، سنگ بنای فمینیسم است، فمینیسم درواقع خواستار مساوات، حقوق زن و مرد، در همه شئون اجتماعی است.
عبدالکاظم گلآوری
پینوشتها:
۱ـ ایدئولوژیهای مدرن سیاسی، اندرو وینسنت، ترجمه: مرتضی ثاقبفر، صص ۲۴۹ـ۲۴۷.
۲ و ۳ـ همان.
۴ـ عصر اطلاعات (جلد دوم)، مانوئل کاستلز، ترجمه: حسن چاووشیان.
۵ـ متفکران بزرگ جامعهشناسی، راب استونز، ترجمه: مهرداد میردامادی، ص ۲۵۰، انتشارات نشر مرکز، سال ۱۳۷۹.
۶ـ همان، صص ۲۷ـ۲۶.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست