شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

آیا گزینه بهتری نبود


آیا گزینه بهتری نبود

نگاهی به متن و حواشی اکران فیلم «چه جوری میلیاردر شدم»

اوضاع غریبی است! خیلی غریب و عجیب! سینمای ایران به کجا می رود؟ از یک سو «خصوصی» و «گشت ارشاد» فضای سینمای ما را آلوده می کنند و از سوی دیگر هم معجون هایی کلیشه ای و نخ نما مثل همین فیلم تازه اکران شده «چه جوری میلیاردر شدم»!

قضیه اصلی اما از این قرار است: جایگزینی «گشت ارشاد» و «خصوصی» با دو فیلم دیگر به نام های «نارنجی پوش» و «چه جوری میلیاردر شدم»!

بله! باید قبول کنیم که سینمای ما در این زمان و زمانه چه در عرصه تولید و چه در حیطه مدیریت، در همین اوضاع و احوالات چرخ می زند و ظاهراً بنا هم ندارد که از این دایره قدم بیرون بگذارد.

از مقدمات و مؤخرات و مقتضیاتی که برای آن دو فیلم کذایی رخ داد و سرنوشتی که بدان گرفتار شدند که بگذریم می رسیم به این واقعیت که در سینمای ما هنوز فیلم هایی مثل «چه جوری میلیاردر شدم» تولید می شود و برخی فیلمسازان هنوز چنین تصوراتی از مخاطب دارند و برای بیننده فرضی خود چنین محصولاتی تولید می کنند و لابد می دانسته و مطمئن بوده اند که هنوز چنین فیلمی مخاطب دارد و حتماً سود قابل توجهی را نصیب سازندگانش خواهد کرد! و الا از عقل و خرد به دور است و از منطق و واقعیت نیز، که کسی سرمایه و وقتش را برای تولید چیزی صرف کند که می داند مخاطبی ندارد و به شکست خواهد انجامید. و نیز بگذریم از اینکه در چنین موقعیتی و در حالی که بخش های مختلف سینمای ایران با هم مثل کارد و پنیر برخورد می کنند و بعد از توقیف دو فیلم جنجالی، فضا کاملا متشتت و خطرپذیر شده، براستی هیچ گزینه ای بهتر و آبرومندانه تر از شاهکاری مثل «چه جوری میلیاردر شدم» موجود نبود تا جای فیلم های قبلی را به شکل سینماورزانه تر و قابل دفاع تری پر کند و به قول معروف آبی باشد نرم و آرام بر آتشی آنچنان سخت و سوزنده و نه دستاویزی دیگر برای ملتهب تر و بلکه مضحک تر شدن فضا!

فیلم «چه جوری میلیاردر شدم» یک ارتجاع تصویری است به دوره فیلم فارسی های ماقبل تاریخ سینمای ایران و نوعی ادای دینی به شاهکارهای فیلم فارسی زمان شاه! این لمپنیسم خنک و سطحی، بی آنکه ذره ای به سینما و ماهیت و ذات و اصالت و ارزش های فرمیک و محتوایی آن وفادار و اساساً ارزشی برای آن قائل باشد ، سینمای ایران را در عصر حاضر، مضحکه خود کرده و به لطف مدیریت بی تدبیر فرهنگی و آشفتگی اوضاع، تصمیم دارد حظ و بهره ای یکپارچه از این شرایط ببرد و ظاهراً هم موفق بوده تا به حال!

«چه جوری میلیاردر شدم» گرچه ارزش نقد ساختاری و محتوایی ندارد ولی این اهمیت را داراست که آیینه ای شود برای اینکه بتوان در آن، اوضاع و مناسبات سینمای امروز ایران را که پر از مدعی و طبیب و طبل پر سر و صداست بهتر دید.

کسانی که فیلم را دیده اند حتماً با نگارنده هم عقیده اند که «چه جوری میلیاردر شدم» نه جایی برای نقد فنی دارد و نه حرفی برای گفتن در حوزه سینما، اما آنچه جای سؤال دارد این است که مدیران سینمایی و دفاتر پخش و همه آنها که در اکران سینمایی این روزها به ویژه با آن وضعیتی که در ابتدای این متن بدان پرداختیم، نقشی و مدخلیتی دارند، آیا گزینه بهتر و آبرومندانه تری برای اکران نداشته اند تا فضای سینمای این روزها را اندکی آبرومندتر کند؟

سعید رضایی



همچنین مشاهده کنید