شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
شیوه زندگی من Training For Life
داستانی را که هماکنون در اینجا نقل میکنیم، داستانی است واقعی، برگرفته از کتابی که نویسنده آن یوکیو توگاوا Yukio Togawa میباشد.
توگاوا اینطور مینویسد:
آسمان تیره بود و از دورترها باد زوزهکشان میآمد و هرچه را در مسیرش بود، ویران میکرد. شاخههای بزرگ مانند یک ترکه (شاخه کوچک) از درختان بزرگ میشکستند، گرد و خاک در هوا پراکنده میشد، و صورت را میسوزاند.
اوکیناوا Okinawa به جزیرهای توفانی شهرت دارد و شدت توفانهای گرمسیری در آنجا توصیفناشدنی است. برای مقاومت در مقابل حمله بیامان باد که بهطور منظم هر سال در فصل توفان جزیره را ویران میکند، خانههای اوکیناوا در سطح پائین قرار میگیرند تا جائی که ممکن است محکم ساخته میشوند، خانهها با دیوارهای بلند سنگی محصور میشوند و روی بامها را با ملات محفوظ و کاشیکاری میکنند. اما شدت باد بهقدری زیاد است (گاهی سرعت آن به یکصد مایل در ساعت میرسد) که علیرغم همه تدابیر امنیتی خانهها به لرزه در میآیند.
به یاد دارم در یکی از این توفانها، مردم شوری Shuri در خانههایشان جمع شده بودند و دعا میکردند تا این توفان بدون هیچ آسیبی از آنجا عبور کند. اما در این بین مرد جوانی بود که روی سقف خانهاش در یاماکاواچو Yamakawacho با سرسختی در مقابل توفان ایستاده بود.
هرکس این شخص را میدید تردید نمیکرد که او عقلش را از دست داده. او در حالیکه فقط یک لنگ به خود پوشیده بود، روی کاشیهای لغزنده بام خانه ایستاده و یک حصیر تاتامی را در دستهایش نگه داشته بود، گوئی که او را در برابر باد محافظت میکند. بدن او تقریباً برهنه و آغشته به گِل بود، انگار که بارها از بام خانه به زمین سقوط کرده بود.
مرد جوان حدود ۲۰ سال یا احتمالاً کمتر داشت. قدی کوتاه اما شانههائی بزرگ داشت و عضلههایش بیرون زده بود. موهای او مانند یک کشتیگیرِ سومر با گرهای در سر و یک سنجاق نقرهای کوچک، آرایش شده بود و نشان میداد که از اهالی شیزوکو shizoku است.
اما آنچه که بیش از همه اینها حائز اهمیت بود، حالت چهره او بود:
ابروانی پهن، پوستی برنزه، و چشمهای درشتی که با نور عجیبی میدرخشیدند. وقتی باد با خشونت به او برخورد میکرد، او دندانهایش را به هم میفشرد، هالهای از قدرت زیاد در او دیده میشد. اینطور بهنظر میآمد که او احتمالاً یکی از محافظات شاهان دوا Deva بوده است.
اکنون این مرد جوان روی بام خانهاش ژست سادهای به خود گرفته و حصیری سبک را در مقابل باد شدید، بالا گرفته بود؛ با حالتی بسیار تأثیرگذار و با شکوه، مانند ایستادن اسبی با پاهای باز. علاوهبر آن هرکسی که با کاراته آشنائی داشت، میتوانست به سادگی بفهمد که جوان، ژست یک اسبسوار را گرفته بود، یکی از باثباتترین و پایدارترین حالتهای کاراته و واضح بود که او برای بهبود بخشیدن تکنیکش و قویتر کردن ذهن و جسم خویش، توفان را به مبارزه میطلبد. باد با تمام قدرت به حصیر و جوان میزد. اما او محکم در جایگاهش ایستاده بود و تکان نمیخورد.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران تهران انتخابات عراق دانشگاه تهران دولت مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم مجلس روز معلم رهبر انقلاب نیکا شاکرمی
سیل هواشناسی آتش سوزی شهرداری تهران سازمان هواشناسی باران هلال احمر قوه قضاییه پلیس معلم آموزش و پرورش فضای مجازی
تورم قیمت خودرو مسکن سهام عدالت قیمت طلا خودرو بازار خودرو قیمت دلار قیمت سکه حقوق بازنشستگان ایران خودرو بانک مرکزی
مهران غفوریان ساواک موسیقی تلویزیون عمو پورنگ سریال سینمای ایران تبلیغات نمایشگاه کتاب مسعود اسکویی عفاف و حجاب دفاع مقدس
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل غزه جنگ غزه آمریکا روسیه ترکیه حماس نوار غزه انگلیس اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس سپاهان آتیلا حجازی لیگ برتر علی خطیر باشگاه استقلال بازی لیگ برتر ایران تراکتور رئال مادرید
اپل هوش مصنوعی خودروهای وارداتی گوگل ناسا عکاسی تلفن همراه مدیران خودرو
خواب طب سنتی کبد چرب فشار خون دیابت بیماری قلبی