جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

صدای‌ سرد ‌تو


صدای‌ سرد ‌تو

ُبغضی که سال‌هاست مرا پیرکرده است
در چشم‌هام مانده و تأخیر کرده است
شاید مسافری است که من سال‌های سال
در انتظار مانده و او دیر کرده است
شاید خود تویی که گلوی دلم هنوز
در آن نگاه …

ُبغضی که سال‌هاست مرا پیرکرده است

در چشم‌هام مانده و تأخیر کرده است

شاید مسافری است که من سال‌های سال

در انتظار مانده و او دیر کرده است

شاید خود تویی که گلوی دلم هنوز

در آن نگاه آنی تو گیر کرده است

زیبایی تو را و پریشانی مرا

آیینه سال‌هاست که تکثیر کرده است

آه ای غزال من به هوای شکار تو

جنگل کمین نشسته و تزویر کرده است

تقصیر من که نیست که چشم من اشک را

روزی هزار بار سرازیر کرده است

من خواب دیده‌ام که دلت را به پای خود

جادوگری گرفته و زنجیر کرده است

روزی صدای سرد تو حال مرا گرفت

خواب مرا صدای تو تعبیر کرده است

یوسف خوش نظر