جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نقش امریکا در جنگ عراق علیه ایران


نقش امریکا در جنگ عراق علیه ایران

با فروپاشی تعادل راهبردی سیاست های ایالات متحده , پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران , دیگر شریک قدرتمندی در منطقه برای امریکا وجود نداشت

در اولین روزهای مهر ماه سال ۵۹ ، در حالی که کشور از وجود عناصر نامطلوب داخلی رنج می برد ، با تهاجم سراسری رژیم تا بن دندان مسلح عراق از تسلیحات غرب و بویژه امریکا مواجه شد تا آغازگر دفاعی جانانه و مقدس به طول ۸ سال در برابر رژیم بعث عراق باشد.

متن زیر شرح مختصری از اقدامات پشت پرده امریکا در تحریک عراق و تدارک این رژیم در حمله به ایران در شهریور سال ۵۹ است.

● امریکا در پوشش عراق

با فروپاشی تعادل راهبردی سیاست های ایالات متحده ، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، دیگر شریک قدرتمندی در منطقه برای امریکا وجود نداشت.

به این ترتیب ، دولت کارتر ابتدا کوشید دولت انقلابی ایران را متقاعد کند که به همکاری امنیتی خود با ایالات متحده ادامه دهد که جریان گروگانگیری دیپلمات های این کشور ، این فضا را بیش از گذشته مخدوش کرد. امریکا که علاوه بر این تحقیر بی سابقه می ترسید امواج انقلاب اسلامی کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس را نیز بگیرد و منافع غرب را به خطر بیندازد به دشمنی علنی با جمهوری اسلامی ایران برخاست.

ترس مشترک تمامی حکومت های حوزه خلیج فارس نیز از تاثیرات انقلاب اسلامی ایران موجب موضع خصمانه تر صدام نسبت به ایران شد. با پیروزی انقلاب اسلامی ، روابط تهران - بغداد نیز دستخوش وخامت فزاینده شد و دو طرف یکدیگر را به داشتن مقاصد نامطلوب متهم می کردند. ایران ، عراق را به قاچاق سلاح به ناراضیان عرب در خوزستان ، اجازه دادن به نیروهای مخالف امام خمینی ره برای تاسیس یک ایستگاه رادیویی در خاک عراق و تجاوزات نظامی ادواری به خاک ایران متهم می کرد.عراق نیز به نوبه خود ، ایران را به کمک رسانی به شورشیان کرد عراق و حزب الدعوه متهم می کرد بنابراین ایالات متحده که اوایل دهه ۱۹۸۰ (۱۳۵۹) توان حمله نظامی موفقیت آمیزی علیه ایران نداشت ، در نتیجه اولویت براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران را به دیگران داد. به این دلیل ، وظیفه حمله به ایران ، به عراق محول شد.به این ترتیب برژینسکی ، مشاور امنیت ملی کارتر برای زمینه سازی و اطلاع از وضع عراق برای شروع جنگ ، سفرهای محرمانه مکرری به بغداد کرد.مجله ژورنال استریت ، در تاریخ ۱۹ بهمن ۱۳۵۹ ، یکی از این سفرهای محرمانه را فاش و روزنامه تایمز لندن نیز در تاریخ ۲۷ خرداد ۵۹ به ملاقات برژینسکی و صدام اشاره هایی کرد.

در یکی از این گزارش ها آمده بود: برژینسکی پس از سفر محرمانه خود به بغداد در اواخر سال ۱۳۵۸ در یک مصاحبه تلویزیونی گفت ما تضاد قابل ملاحظه ای میان ایالات متحده و عراق نمی بینیم. ما معتقدیم عراق که تصمیم به استقلال دارد در آرزوی امنیت خلیج عربی است و تصور نمی کنیم که روابط امریکا و عراق سست شود و آن طور که گری سیک ، معاون برژینسکی عنوان کرده بود (برژینسکی معتقد بود ایران باید از همه طرف تنبیه شود).عراق نیز بر پایه اطلاعات دریافتی از سوی عناصر فراری از ایران ، کلیه امکانات را در اختیار وفاداران شاه که هدفی جز سرنگونی نظام اسلامی در ایران نداشتند ، قرار داد. شخصیت مهم و قدرتمند این دسته از مخالفان ، تیمسار اویسی بود که گفته می شد قادر است از حمایت ۱۵هزار چریک کرد و از قبایلی که هنوز به شاه وفادار مانده بودند ، بهره مند شود.

در چنین شرایطی بود که عراق با حضور عناصر ضدانقلابی ارتش که با خنثی شدن کودتای نوژه به عراق متواری شده بودند و اطلاعات دریافتی از امریکا و عربستان راجع به وضعیت سیاسی ، نظامی و اقتصادی ایران ، تصمیم به تهاجم گرفت.

● مقدمات تهاجم

صدام در روز ۱۷ سپتامبر ۱۹۸۰ ، ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ ، به طور رسمی اعلام کرد که موافقت نامه ۱۹۷۵ الجزایر دیگر هیچ گونه اعتبار قانونی ندارد و بی مورد است و شطالعرب باید به زیر حاکمیت عرب بازگردد. وی حتی اضافه کرد: ما مصمم هستیم که با به کارگیری زور ، کلیه سرزمین های خویش را پس بگیریم.

حوادث مرزی میان ایران و عراق ، در آوریل ۱۹۷۹ ، یعنی حدود ۲ ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران آغاز شد. این وقایع تا فوریه ۱۹۸۰ به صورت کم اهمیت و ثابت باقی ماند ولی از مارس ۱۹۸۰ بود که رویدادها افزایش یافت و از تاریخ ۹ آوریل ، روزی که آتش توپخانه سنگین عراق علیه نیروهای ایران در منطقه قصرشیرین ۱۵ مجروح بر جای نهاد، صورت جدی به گرفت.

براساس گزارش روزنامه نیویورک تایمز ، طرح جنگی عراق برای اشغال خوزستان در سپتامبر ۱۹۸۰ براساس یک طرح نظامی بریتانیا استوار بود که در سال ۱۹۵۰ (۱۳۲۹) تهیه و تنظیم شده و حاوی نقشه اشغال استان نفت خیز خوزستان ایران به وسیله عراق و با کمک و یاری انگلستان بود.

با گذشت زمان ، مواضع خصمانه عراق نسبت به جمهوری اسلامی صریح تر شد. صدام برای اولین بار در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۳۵۹ یعنی همزمان با قطع ارتباط ایران و امریکا ، اعلام کرد که ایران باید از ۳ جزیره تنب بزرگ ، تنب کوچک و ابوموسی خارج شود و چندی بعد نیز در یک سخنرانی تاکید کرد که عراق آماده است اختلاف خود با ایران را با زور حل کند.

صدام همزمان با آمادگی در مرز و ایجاد درگیری های متوالی و نیز فراهم کردن شرایط سیاسی ، با طرح بهانه هایی سرانجام در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۳۵۹ در جمع وزرای خارجه کشورهای عربی ، ضمن درخواست کمک و یاری از آنان اعلام کرد که خاکمان را از ایران باز پس می گیریم.

صدام سرانجام در ۲۶ شهریور ۵۹ در مجلس ملی عراق سخنرانی کرد و در همین سخنرانی در برابر دوربین های تلویزیون ، موافقتنامه صلح ۱۹۷۵ الجزایر را که خود او امضا کرده بود پاره کرد و ۵ روز بعد به امید شکست دولت انقلابی و براندازی نظام جمهوری اسلامی ، به ارتش عراق دستور حمله به خاک ایران را صادر کرد.

کاظم شیخ لر