سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
خودزنی با طعم ابتذال
جلب مخاطب و توجه به نیازهای او همیشه یکی از دغدغههای رسانههای تصویری در تمام نقاط دنیا بوده است. به ویژه که در حال حاضر رسانههای فراملی هم به وجود آمدهاند و بسیاری از رسانهها به وسیله ابزارآلات جدید توانایی گسترش امواج خود در دیگر کشورها را دارند. رسانههایی مانند سینما و تلویزیون که هر کدام با جذابیتهای خاص خود سعی در جلب نظر مخاطب خود دارند سعی میکنند با استفاده از سوژهها و ژانرهای مختلف ذائقه هرنوع از مخاطبان خود را به گونهای تحریک و به نیازهایش پاسخ دهند. درام، ملودرام، تراژدی و در نهایت طنز از این نوع ژانرها هستند که سریالها و فیلمهای سینمایی درغالب آن دستهبندی میشوند.
در این بین شاید ژانر طنز نسبت به دیگر ژانرهای تولیدات تصویری از حساسیت بیشتر برخوردارباشد چرا که همیشه تعریف ازیک کمدی تصویری درهالهای از ابهام بوده است اما درعین حال بسیار پرطرفدار وجذاب!
به گونهای که در بسیاری از کشورهای صاحب هنر بسیاری ازعلاقهمندان به محصولات تصویری از طرفداران همیشگی ژانر طنز هستند که این موضوع در مورد کشور ما هم صادق است به نوعی که در چند سال گذشته چه در تولیدات تلویزیونی و چه در تولیدات سینمایی ژانر کمدی یکی از پرطرفدارترین سوژههای تصویری و پرفروشترین آنها محسوب می شود.
اما نکته مهمی که دراین بین وجود دارد این است که آیا برای این ژانر در کشور ما تعریف مشخصی ارائه گردیده است؛ چرا که به دلیل شرایط فرهنگی و ملی ما تعریفی که ازاین ژانر میشود باید با تعریفی که از آن در کشورهای غربی ارائه شده، متفاوت باشد. در این میان باید به این نکته توجه داشت که یکی از پایههای مفهومی هنرهای تصویری در هر کشوری توجه به بومی بودن و منطبق بودن با شرایط فرهنگی آن کشور است. برهمین اساس تولیدات طنز تصویری ما مانند کشورهای غربی نیست؛ چرا که تنها ملاک فیلمهای طنز آنها خنداندن مخاطب است. به گونهای که طنز در سینمای غرب به هر قیمتی باید مخاطب را شاد کند و به همین دلیل هم بسیاری اوقات کمیکهای جنسی فوقالعاده زشت و نابههنجار و غیراخلاقی موضوعات کمدیهای غربی را تشکیل میدهد که در اکثر اوقات مورد اعتراض بعضی خانوادههای غربی قرار میگیرد؛ چرا که آنها به خوبی میدانند چه تاثیرات وحشتناکی بر روحیه و رفتارهای فرزندانشان و جامعه خواهد داشت.
● وظیفه ای به نام دفاع نرم!
اما سوال مهم اینجاست که در دنیای امروز که این فیلمها به آسانی در کشور ما در اختیار نوجوانان ما به صورت غیرقانونی قرارمیگیرد و به تدریج ممکن است باعث ایجاد تغییرات رفتاری در آنها شود، وظیفه سینما و تلویزیون ما درعرصه ژانر کمیک چیست؟ آیا باید برای جلب مخاطب خود ما هم مثل تولیدات تصویری طنز در غرب به هر حربهای متوسل شویم و ازهمه مسائل اخلاقی چشمپوشی کنیم و با بافتن مهملات کنارهم تولیدات طنز بسازیم! یا اینکه با رویکردی منطقی و اصولی منطبق با فرهنگ خود طنزهای اجتماعی قوی و پرمفهوم بسازیم که حقیقتا تاکنون طنزی با این ویژگیها بسیار کم داشتهایم.
اگر بخواهیم رویکردی مانند طنزهای غربی داشته باشیم میتوانیم به راحتی با استفاده از کلمات رکیک و حرکت زشت در فیلمها مخاطب را بخندانیم اما دیگر نباید انتظار داشته باشیم که این رفتارها در محصولات تصویری تبعات سوء درجامعه نداشته باشد؛ چرا که طبق آمارهای منتشر شده بیشترین مخاطبان طنز امروز محصولات تصویری نوجوانان وجوانان هستند که بیشترین تاثیر پذیری را از آن دارند. هر چند که در چند سال اخیر طنزهای مهمل و بیهوده و حتی گاهی اوقات ضدفرهنگی در عرصه سینما و تلویزیون یکه تازی کردهاند اما اگر میخواهیم دست به کارهای فرهنگی بزنیم باید از همین امروز به فکر اصلاح باشیم.
چرا که در این چند سال فیلمهای بیشمار طنزی که ساخته شده است نه تنها مفهومی در برنداشته است بلکه به عنوان یک عنصر ضد فرهنگی نقش مهمی در ایجاد بی بند و باری فکری و کلامی در جامعه داشتهاند. محصولاتی که آنقدر بیشمار هستند که نمیتوان آنها را شمرد و هر روز به تعداد آنها افزوده میشود.
● خودزنی فرهنگی برای هیچ !
دختر میلیونر، قلقلک، مادرزن سلام، ملودی، سه درجه تب، اخراجیها، افراطیها، یه جیب پرپول، زندگی شیرین و پیتزا مخلوط از جمله فیلمهایی هستند که در این چند سال به عنوان فیلم طنز در سینمای ما به نمایش در آمدهاند. فیلمهایی که جز استفاده از چند واژه زشت و غیر قابل تحمل و حرکتهای سبک و رفتارهای بیمعنی چیزی برای نمایش نداشته اند. اما در کنار اینکه این فیلمها بسیار سطحی و غیر حرفهای هستند نکته مهمتر تاثیرات بسیار بدی است که این فیلمها روی رفتارهای اجتماعی خواهند گذاشت. اینکه در اکثر این فیلمها به مسائلی مانند عشق و یا ازدواج بسیار سطحی و حقیر پرداخته میشود و به نوعی با دست مایه قرار دادن تمام مسائل سطحی و بیمورد سعی میکنند به هر قیمتی مخاطب را بخنداند به طور قطع باورهای ذهنی مخاطب را آن چنان مخدوش میکند که با کارهای فرهنگی پرهزینه تری قابل اصلاح است یعنی در واقع ما از یک سو با سینمای ضد فرهنگی، فرهنگ و اخلاق را در جامعه مورد هجوم قرار میدهیم و به نوعی خود زنی میکنیم و از سوی دیگر میخواهیم با کارهای فرهنگی فرهنگ و اخلاق را در جامعه خود اصلاح کنیم و نوع مثبت آن را جایگزین کنیم! به واقع باید به این نکته دقت داشته باشیم اگر امروز در سری فیلمهای طنزهالیوودی که دراصطلاح به آنها طنزهای تین ایجری گفته میشود و نمونههای آنها هم زیاد است،رفتارهای نابههنجار میبینیم و یکی ازاین نمونهها را میتوان درسری فیلمهای کیک آمریکایی مشاهده کرد. این رویکرد به این دلیل است که فرهنگ غرب این موضوع را تایید میکند چرا که هالیوود همیشه هم پای فرهنگ خود پیش میرود. اما آیا سینمای ما هم مانند هالیوود براساس فرهنگ خودمان فیلمهای طنزمیسازد! فرهنگ آنها عریانی را نفی نمیکند و درواقع بیادبی کلامی در فیلمهایشان شاید از سویی تناقضی با فرهنگشان نداشته باشد اما در سینمای طنز ما رویهای به تازگی در حال باب شدن است که نمیتوان آن را مطابق با رویکردهای یک جامعه ایرانی-اسلامی دانست.
نویسنده : آرین مهرپور
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست