پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
سخنی با دخترم
دختر دم بخت ، همیشه به پدرش گله می کرد که از زندگی اش ناراضی است و روزگار سختی دارد.
هر وقت یک مسئله سخت در زندگی اش حل می شد مسئله تازه ای به وجود می آید.از مبارزه و تلاش خسته شده بود و تصمیم داشت دیگر هیچ کاری نکند.
پدر آن دختر که آشپز است یک روز او را به آشپزخانه برد.در سه قابلمه آب ریخت و آنها را روی شعله اجاق گذاشت.آب داخل قابلمه ها خیلی زود جوشید.پدر ، در قابلمه نخست یک هویج ، در قابلمه دوم یک تخم مرغ و در قابلمه سوم کمی دانه قهوه خرد کرد و ریخت.
دختر با تعجب زیادی نگاه می کرد ، اما سر از کار پدرش در نمی آورد.۲۰ دقیقه بعد پدر شعله ها را خاموش کرد و هویج و تخم مرغ را در دو ظرف جدا گذاشت.قهوه را هم در یک کاسه ریخت.او از دخترش پرسید: عزیزم ، چه می بینی؟
دختر جواب داد : من فقط هویج ، تخم مرغ و قهوه می بینم.
پدر از دختر خواست که به هویج دست بزند.دختر این کار را کرد و دید که هویج خیلی نرم شده است.بعد به خواست پدرش پوست تخم مرغ را شکست.همان طور که انتظار داشت زرده و سفیده تخم مرغ در زیر پوست آن ، سفت شده بود.پدر ، در آخر از دختر خواست که قهوه را بنوشد.
دختر بعد از نوشیدن قهوه ، لبخندی زد و از پدرش پرسید : بابا ! منظورتان از این کارها چیست؟
پدر توضیح داد که این سه چیز در برابر یک «وضعیت سخت» یعنی آب جوشان ، واکنش متفاوتی نشان دادند.هویج که قبلا سفت و محکم بود ، در آب جوشیده ، نرم و ضعیف شد.مایع درون تخم مرغ که پوستی شکستنی دارد در آب جوشان سفت شد.دانه خرد شده قهوه اما خاصیت متفاوتی نشان داد. گرد قهوه بعد از ریخته شدن به آب جوشان ، رنگ و خاصیت آب را تغییر داد.
بعد از این توضیح ، پدر پرسید : تو کدام هستی ؟ در برابر موقعیت های دشوار ، رفتارت مثل هویج ، تخم مرغ یا دانه قهوه است؟
آری ، گاهی لازم است از خودمان بپرسیم آیا ما مثل هویج ، در ظاهر و در وضعیت عادی سفت و محکم به نظر می رسیم اما وقتی با یک موقعیت دشوار رو به رو می شویم ، نرم و آسیب پذیر می شویم ؟ آیا مثل تخم مرغ هستیم که ابتدا ترد و شکننده ایم اما بعد از تحمل رنجی مانند از دست دادن عزیزی ، جدا شدن از محبوب ، طلاق و یا بی کار شدن، نیرومندتر و راسخ تر می شویم؟ آیا دانه قهوه هستیم که وقتی در بدترین شرایط قرار می گیریم با ویژگی های خود می توانیم وضعیت و محیط پیرامون خود را به بهترین حالت ممکن درآوریم؟
روزی از روزها گذرمان به یک روستا افتاد و صحنه عجیبی دیدیم.دهقان میانسال ، علوفه گاو را روی پیش آمدگی بام کوتاه طویله گذاشته بود.با تعجب پرسیدیم که چرا علف را روی زمین نمی گذارد تا گاو مستقیم و راحت تر به آن برسد ؟
دهقان جواب داد : اگر علف را روی زمین بگذارم گاو ارزش آن را نمی داند. وقتی اما علف را در جای بلند می گذارم، گاو به زحمت می افتد ، برای خوردن همه علوفه تلاش می کند و در نتیجه شیر بیش تری می دهد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست