سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

رییس آینده فدراسیون فوتبال, چه كسی می تواند باشد


رییس آینده فدراسیون فوتبال, چه كسی می تواند باشد

در حالی كه عده ای معتقدند رییس آینده فدراسیون فوتبال از بین مدیران سیاسی جامعه و با نظر موافق سازمان تربیت بدنی بر مسند كار قرارمی گیرد اما ما این فرضیه را مردود دانسته و معتقدیم چنین امری از پایه و اساس مردود است

در حالی كه عده ای معتقدند رییس آینده فدراسیون فوتبال از بین مدیران سیاسی جامعه و با نظر موافق سازمان تربیت بدنی بر مسند كار قرارمی گیرد اما ما این فرضیه را مردود دانسته و معتقدیم چنین امری از پایه و اساس مردود است.

برای ادعای خود یك دلیل محكم هم داریم! از آنجایی كه اغلب قریب به اتفاق رأی دهندگان از جمله افراد باتجربه و خاك خورده در عرصه فوتبال هستند، بالطبع آنان از بین نامزدهای احراز پست ریاست فدراسیون به شخصی رأی خواهند داد كه اولاً ورزشی بوده، در ثانی مدیر شناخته شده در این مقوله باشد و ثالثاً آنكه حتی المقدور دارای گرایشات سیاسی خاصی تلقی نشود.

در چنین فضایی اگر قرار باشد یك مدیر سیاسی و ناشناخته از نظر قاطبه رأی دهندگان در روزهای واپسین مانده به انتخابات مجمع مطرح شود، قطعاً رأی لازم را در حالت عادی و فارغ از اراده های بیرونی به دست نیاورده و شانسی برای نشستن روی صندلی ریاست فدراسیون فوتبال نخواهدداشت اما در حالت عكس، مطمئناً پیروزی یك نفر از افراد سیاسی و غیرورزشی (و مشخصاً فوتبالی) كه تا این لحظه كمتر اسمی از آن به میان آمده، قطعاً شائبه های خاصی را به دنبال خواهد داشت كه مخل آسایش و امنیت شغلی رییس آینده فدراسیون بوده و جریان فكری موافقی را به عنوان یك اهرم حمایت كننده متوجه وی نمی سازد.

ناكامی برخی مدیران غیرورزشی در هدایت باشگاه های فوتبال نیز مزید بر علت شده تا احتمال دل بستن متولیان امر به این قشر برای سپردن سكان ریاست فدراسیون فوتبال كمرنگ شود. از طرفی وقتی تركیب مجمع انتخابات و اعضای شركت كننده در آن را مرور می كنیم، می بینیم وجاهت ورزشی رأی دهندگان فضای انتخابات را به سمت گزینش مدیری فوتبالی سوق می دهد. اساسنامه تدوین شده هم طوری است كه اگر از پس انتخابات فردی غیرمتعارف از نظر اهالی فوتبال به عنوان رییس فدراسیون معرفی گردد، مسلماً نمی توان باور كرد آرای ریخته شده به صندوق منطبق بر نظرات واقعی رأی دهندگان بوده است.

در شرایطی كه فوتبال ما رو به افول گذاشته و در اكثر رده ها سیر نزولی را پیش رو گرفته، رویكرد تازه به مدیران فوتبالی كه مدتی كنار گودنشین بودند نشانگر پذیرش برخی واقعیات واضح و مبرهن توسط دست اندركاران عالی رتبه ورزش كشور است. امروزه هیأت مدیره ای كه متشكل از مدیران غیرورزشی می باشد، هفته ها باید منتظر بماند تا یك جلسه و گردهمایی مشترك ساده برگزار شود.

قصه تعیین مدیر عامل و در پی آن سرمربی جدید پرسپولیس یا وضعیت نامشخص هیأت مدیره استقلال را همگان می دانیم؛ اینكه ارج و قرب محبوب ترین و پرطرفدارترین باشگاه های فوتبال ایران چنین نازل شده و به آنها با دید طفل سرراهی و طفیلی نگاه می شود، چیزی نیست جز سپردن امورات كلان ۲ باشگاه به دستان مدیرانی كه نه زیر و بم فوتبال رامی شناسند، نه وقت كافی برای حضور در محافل اینچیننی دارند و نه اوضاع بحرانی كنونی را به درستی آنالیز می كنند. فوتبال ما زمانی توانست در رده های ملی و باشگاهی به عناوین معتبر درون قاره ای دست یابد كه از پتانسیل مدیران ورزشی به نحو مطلوب و در مسندهای حساب شده استفاده لازم را برد. در دهه گذشته كه فرضیه كاربردی بودن اختیارات دولتی برخی مدیران برای راه گشایی مشكلات و ناهمواری های فوتبال مطرح و تا حدود زیادی رنگ واقعیت به خود گرفت، فتح جام قهرمانی باشگاه های آسیا، جام ملت های آسیا، بهبود سطح كیفی فوتبال داخلی و كاهش میل عمومی فوتبالدوستان برای استقبال از مسابقات مختلف، نه تنها به یك رؤیا تبدیل شد بلكه سقف آرزوهای فوتبالمان نیز پایین آمد.

جنجال ها و هیجانات كاذب جای واقعیات فوتبال را گرفت وفضایی مجازی بر آن حكمفرما گردید. برای رهایی فوتبال از چنبره كنونی معضلات، هیچ راهی باقی نمانده مگر آنكه فوتبال را به اهلش بسپاریم و فقط سازمان تربیت بدنی دید نظارتی بر عملكرد فدراسیون داشته باشد. در غیر این صورت بسیار سخت می توان انتظار داشت حتی در سطح مسابقات غرب آسیا و یا تورنمنت های دوستانه نیز مقامی از آن نمایندگان كشورمان شود.

اگر این میل عمومی و اراده جمعی در انتخابات قریب الوقوع ریاست فدراسیون فوتبال عینیت پیدا كند، افق های روشنی فراروی فوتبال كشورمان قرار می گیرد و می توان دوباره به آقایی كردن در سطح آسیا امیدوار بود.



همچنین مشاهده کنید