جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

قطراتی از دریای حکمت سیاسی مولای متقیان


قطراتی از دریای حکمت سیاسی مولای متقیان

امیرالمؤمنین (ع) در بخشی از نامه (نامه۵۱) به کسانی که آنان را به خراج ستانی فرستاده بود، در مورد رعایت انصاف با اتباع این گونه می فرمایند: «پس با مردمان به انصاف کار کنیم و به نیازشان …

امیرالمؤمنین (ع) در بخشی از نامه (نامه۵۱) به کسانی که آنان را به خراج ستانی فرستاده بود، در مورد رعایت انصاف با اتباع این گونه می فرمایند: «پس با مردمان به انصاف کار کنیم و به نیازشان بردبار باشید چه شما خزانه داران توده مردمید و وکیل امت نماینده پیشوایان جماعت. برهیچ کس که نیازی که دارد خشم مگیرید و بزرگی مفروشید و هیچ کس را از تلاش مطلوب باز مدارید. هرگز برای گرفتن خراج نه جامه زمستانی کسی را در معرض فروش در آورید نه جامه تابستانی کسی را نه چارپایان مردمان را که برای کشاورزی و حمل و نقل به آن نیاز دارند، نه خدمتکارشان را، هرگزکسی را برای درهمی به تا زانه میندازید و به مال هیچ کس چه نمازگزار (مسلمان) یا هم پیمان (ذمی) دست می الاییدمگر که اسب یا سلاحی باشد که با آن اهل اسلام بتازند،چه مسلمان را نشاید که اسب و سلاح را در دست دشمنان اسلام رهاگذارد تا به آن بر اسلامیان شوکت فروشند.

از پند آموزی به یکدیگر خودداری مکنید و از روش پسندیده با سپاهیان و از یاری به توده مردم و از نیرو دادن به دین خدای باز نایستید و در راه حق آنچه شما باید به جای آورید که خدای ستوده به پاکی از ما و شما چنین خواسته است که چندان که توانیم سپاس او داریم و دین حق را در خور توان خویش یاری دهیم»مطالب فوق بسیار روشن می باشد و در متن آن خشنودی خلق خدا که باعث خشنودی خلق خدا که باعث خشنودی خداست آشکار است و همچنین باید به این نکته توجه داشت در جامعه ای اسلامی که اقلیتی هم پیمان واقلیت مذهبی وجود دارد، باید در اجرای احکام و مساوات و عدالت مانند سایرین با آنها رفتار نمود. اما باید مراقب عملکرد آنها نیز بود تا بر سایرین که مسلمان اند از طرفی غلبه پیدا نکنند و همچنین باید همواره راه حق پیموده و تا جایی که توان داشت از حق و حقیقت دفاع نمود.در نامه امام علی (ع) به فرماندهان سپاه خویش نیز چنین آمده است:«بر فرمانگذار است که به سبب نعمتهای فراوان که به او رسیده و برتری بزرگی که مخصوص او گردیده است بر اوست که به پاس نعمتها که خدای نصیب او فرموده است به بندگان حق بیشتر نزدیک گردد و نسبت به برادران خویش بر عطوفت بیفزاید.»بنابراین وقتی سمت فرمانروایی به کسی برسد برای انجام دادن کار مطلوب و شایسته است به سود جامعه. این نکته به طورمکرر در فرموده های مولای متقیان تاکید شده است که شغل اجتماعی وظیفه است و برای خدمت به مردم است نه خدمت به خود.

خطبه ۲۰۹ حضرت علی (ع) نیز تاکید دارد:

«همانا خداوند بر رهبران حق رقم زده است که خود را با مردم تهیدست برابر نهد مبادا که تهیدست را اندوه فقرش توانفرسا شود.»رهبر اسلامی باید زندگی خود را در سطح پایین تریین افراد جامعه قرار دهد. تا هم درد درمندان و فقیرا را دریابد و هم آنان (درمندان) با دیدن او شاد و امیدوار گردند این چنین زندگی یک وظیفه است نه یک پیشنهاد اخلاقی یا ژست سیاسی و این حقیقتی است که در زندگی حاکمان اسلام وجود داشته است. رهبران عادل با حفظ اصل « رعایت ساده زیستی» یا «فقر رهبر» باید وضعیت اجتماعی و شخصیت جهانی خود را در نظر بگیرند و این زندگی فقیرانه را فقط برای خود انتخاب کند و این«فقر» مخصوص رهبر می باشد و نباید این حالت به جامعه سرایت کند. بلکه رهبر وظیفه دارد مردم را تا حد امکان از بدبختی فقر نجات دهد و به یک زندگی مناسب سوق دهد. پیامبر اکرم (ص) در آخرین وصیت خود به رهبران الهی بعد از خود سفارش می کند که:

«به رهبر بعد از خودم یادآوری می نمایم که مردم را در فقر نگه ندارد که مبادا کافر شوند».

یعقوب نعمتی وروجنی