یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

مسعود شعاری


مسعود شعاری

مسعود شعاری سال ۱۳۴۰ در تهران متولد شده است, از ۱۳ـ۱۲ سالگی آغاز به نواختن سه تار كرده است و زیر نظر استادانی چون « داریوش طلایی»,«حسین علیزاده»,«محمدرضا لطفی»,«مهدی كمالیان», استاد علیپور مشق موسیقی كرده است

مسعود شعاری سال ۱۳۴۰ در تهران متولد شده است، از ۱۳ـ۱۲ سالگی آغاز به نواختن سه تار كرده است و زیر نظر استادانی چون « داریوش طلایی»،«حسین علیزاده»،«محمدرضا لطفی»،«مهدی كمالیان»، استاد علیپور مشق موسیقی كرده است.

در ابتدا فعالیت های موسیقی اش را با نوازندگی ساز سنتور آغاز كرده است و سپس به مدت ۱۰ سال در كنار «محمدرضا لطفی» به نوازندگی سه تار پرداخته است.در ادامه راهش گروه موسیقی «همساز» را كه هسته اصلی اش را ۵ سه تار نواز تشكیل می دهند، تأسیس كرده است و سالهاست سرپرستی و آهنگسازی این گروه را به عهده دارد.در كنار این كارها، حدود ۱۰ سال است در دانشگاه های مختلف به تدریس موسیقی می پردازد و از جمله آلبوم هایی كه منتشر كرده است، می توان به «سیر»،«شباهنگ»،«كاروان صبا»،«تكنوازی سه تار در فرانسه»و «انتظار» اشاره كرد.همچنین او در زمینه آهنگسازی موسیقی فیلم هم فعالیت داشته است كه از جمله مهم ترین آنها می توان به آهنگسازی فیلم مستند «كویر اشین» نام برد.آموزشگاه همسازبا دكوری سنتی میزبان گفت وگوی ما بود:

● شما سالهاست كه در زمینه موسیقی تلفیقی فعالیت می كنید و آلبوم «سیر» را شاید بتوان یكی از نمونه های خوب موسیقی تلفیقی برشمرد، اما بعد از آن در این زمینه فعالیت زیادی نداشتید.چرا؟

▪ این طور نیست كه فعالیت نداشته باشم، صرفاً گستره فعالیتم كمی گسترده شده تر شده است.من كنسرت های زیادی را با نوازنده های مختلف از فرهنگ های گوناگون برگزار كرده و می كنم كه حاصل آنها هم آن آلبوم شد و هم آلبومی كه بزودی به بازار می آید به نام«در سایه باد» كه توسط نشر موسیقی «آوای باربد» منتشر خواهد شد.

شما در آلبوم «سیر» بیشتر با حال و هوای تكنوازی روبرو بودید در حالیكه در این آلبوم فضای گروه نوازی را در تعامل با موسیقی فرهنگ های دیگر خواهید شنید.البته این را هم بگویم كه جز چند نوازنده خارجی ، دیگر نوازندگان همه ایرانی هستند، اما ایرانیانی كه با سازهای غربی به خوبی آشنایند.آنچه برایم مهم بود این بود كه استیل نوازندگی یك فرهنگ دیگر را بتوانند در تقابل با ساز ایرانی نشان بدهند، حالا چه ایرانی باشند چه خارجی.بیشتر به گفت و گوی فرهنگی فكر می كردم.

● این روزها موسیقی تلفیقی انگار تبدیل به نوعی مد شده است، یعنی اغلب كسانی كه به این موسیقی روی می آورند،افرادی هستند كه اصلاً به هماهنگی سازها فكر نمی كنند، یا راحت تر بگویم اصلاً فكر نمی كنند و خودشان هم نمی دانند چه می خواهند، اما در كارهای شما اینطور نیست،شما از موسیقی تلفیقی چه می خواهید؟

▪ من اسم این موسیقی را می گذارم موسیقی تجربی، چون معتقدم اتفاقی است كه باید تجربه شود.ما دائماً سعی كرده ایم كه در موسیقی قطعی برخورد كنیم و مرزبندی كنیم و گاهی این مرزبندی ها فرهنگ های همسو را جدا می كند، یعنی در واقع به جای یك سو بینی، دچار چندبینی می شویم.این باعث می شود كه خیلی از تجربیات را نتوانیم پیدا كنیم.این مرزبندی اصلاً ارتباطی به تفاوت های مثلاً موسیقی كلاسیك غربی یا موسیقی سنتی ایران ندارد بلكه شناخت دقیق این دو و تلفیق آنها مهم است.

باید تفكر نوازنده مقابل را شناخت و باید از آن طرف تفكر موسیقی سنتی و دستگاهی ایران را هم بتوانیم به طرف مقابل كامل بشناسانیم.نگرش موسیقی دستگاهی ما واقعاً جامع است، بسیار جامع تر از موسیقی فرهنگ هایی كه اكنون موسیقی شان در دنیا مطرح است، راه دور نمی روم،موسیقی هند و پاكستان را برایتان مثال می زنم، آنها در طول این سالها توانسته اند فرهنگ موسیقی شان را در جهان جا بیندازندو ارتباط جهانی برقرار كنند.«راوی شانكار»بزرگترین سه تارنواز دنیا به راحتی سالن های پنج هزار نفره اروپا را پر می كند و توانسته روی جریان موسیقی جهان تأثیر بگذارد تا آنجا كه گروه بیتلز كه یك گروه موسیقی پاپ انگلیسی است، ۴ سال در مكتب او تحصیل و شاگردی می كنند و تأثیرپذیری قطعاتشان از آهنگ های او را از افتخاراتشان می دانند.

پس این ارتباط جهانی را باید حفظ كرد.چون عصر، عصر ارتباط است، نمی خواهم حالا خیلی آسیب شناسی كنم اما گاهی لازم است از تعصبمان كم كنیم.بحث تعامل و تبادل فرهنگی است.در یك ارتباط تا دادی نباشد ستدی نخواهد بود پس ما هم ناچاریم تا فرم های جدید را تجربه كنیم.از سویی نقش منتقدان موسیقی هم در این باب بسیار مهم است، بررسی آنها می تواند بسیار راهگشا و راهنما باشد.ضرورتی كه من در زمینه فعالیت موسیقی تلفیقی حس كردم بیشتر این بود كه چرا ما خوراك فرهنگی را عرضه نكنیم.غرب سالهاست كه خوراك فرهنگی اش را از شرق می گیرد و به نام خودش به دنیا عرضه می كند.

● با صحبت های شما موافقم، اما قبول دارید كه به هر حال این تجربه هم باید در چارچوب خاصی اتفاق بیفتد؟

▪ بله ، حتماً، به قول حافظ كه به خوبی در این مصرع این پارادوكس را نشان می دهد : من از آن روز كه در بند توام آزادم.اگر این چارچوب نباشد اصلاً نمی شود كار كرد.این بستگی به نگرش فردی دارد كه مشغول كار موسیقی است و البته به شناخت از تعامل فرهنگی.اصلاً این طور نیست كه موسیقی تلفیقی تنها به معنی تلفیق موسیقی ایران با فرانسه باشد، نه شما می توانید با موسیقی فرهنگ های همسو چون افغانستان و تاجیكستان هم این تلفیق را انجام دهید و خوشبختانه امثال آقای «كیهان كلهر» این موضوع را خوب جا انداخته اند.شما تا شناخت عمیقی روی خود و موسیقی خود نداشته باشید ، چطور می توانید پا به حوزه دیگری بگذارید؟ نشستن چند نفر دور هم و اجرای موسیقی كه موسیقی تلفیقی نمی شود، همان مد است.پس حتماً باید چارچوب داشته باشد.

به قول معروف شما باید به «ارزش افزوده» بعد از هر اجرا فكر كنید، به آموختن از آن نوازنده ای كه مثلاً از چین كنار شما نشسته و نوازندگی می كند.پس باید در عین حفظ اصالت ، گفت و گو كرد.این هم كار آسانی نیست كه آهنگساز امروز تصمیم بگیرد و فردا عملی اش كند.چون در این كار نخستین خطری كه شما را تهدید می كند حل شدن در فرهنگ طرف مقابل و از دست دادن آنچه دارید، است.

● گروه همساز اكنون مشغول چه فعالیت هایی است؟

▪ از زمانی كه گروه همساز تشكیل شد ، سعی ما بر این بود كه این گروه در شاخه های مختلفی فعالیت كند و بخصوص به پژوهش در موسیقی بهای ویژه ای دادیم.بنا را روی سه تار نوازی گذاشتیم ، اما نوازندگان میهمان هم اغلب در كنسرت های مختلف داریم.اما فعالیت اصلی گروه بجز اجرای كنسرت های مختلف، پژوهش در موسیقی است كه حاصل یكی از همین پژوهش ها، هم كتابی است كه بزودی منتشر می شود.

● بیشتر در چه حوزه هایی پژوهش می كنید؟

▪ در حال حاضر مشغول آنالیز در كل ردیف موسیقی ایرانی هستیم و این كار را با مشورت استادانم انجام می دهم.دوست دارم كسانی كه روی ردیف كار می كنند از آن شناخت عمیق داشته باشند.به هر حال در حوزه مكاتب مختلف سه تار نوازی هم كار می كنیم.

اغلب گروه های موسیقی ایرانی به نام خواننده شان نامگذاری می شوند و اگر نامگذاری نشوند به همان نام معروف می شوند و شاید دلیل آن را بتوان در این جست وجو كرد كه در فرهنگ موسیقی ما باب شده كه خواننده نگین موسیقی است، اما در گروه شما این اتفاق نیفتاد.

آواز و شعر در موسیقی ایران جایگاه محكمی را دارند، اما این به این معنی نیست كه موسیقی ما بدون حضور شعر و كلام حرفی برای گفتن ندارد.

خیر اصلاً این طور نیست اما بحث تقاضا و عرضه مطرح می شود.این كه در محافل مختلف موسیقی چقدر به نوازندگی ، تكنوازی و جایگاه نوازنده اهمیت داده می شود.به هر حال من طول این سالها هیچ آلبومی را با خواننده كار نكردم و فكر می كنم طرفداران خودش را هم داشته است. باید این مسأله فرهنگسازی شود.شما شك نكنید كه اگر نوازنده ای قهار كنار خواننده بنشیند روی كار آن خواننده هم تأثیر می گذارد.بنابراین ما احتیاج به سولیست های توانا داریم.

● شما سالهاست كه در زمینه آموزش فعالیت می كنید و سعی در مكتوب كردن پژوهش با هدف آموزش دارید، در حالی كه بسیاری همچنان با آموزش سینه به سینه موسیقی ایرانی موافقند.شما چطور فكر می كنید؟

▪ مسأله آموزش موسیقی بسیار مهم است.مسأله ای كه باید روی آن عمیق و ریشه ای ساعت ها بحث كرد و كتاب نوشت و خوشبختانه این روزها، روی آن كار می شود.اما این مسأله بیشتر از این جهت مهم است كه شما مشغول تربیت آیندگان هستید، برنامه ریزی فردا دست شماست و ما شوراهای تخصصی در این زمینه را كم داریم.

به هر حال یكی از مسائل مهمی كه این روزها ما در زمینه آموزش موسیقی با آن مواجه هستیم، چندگانگی متد تدریس موسیقی است، واقعاً باید روی آن وقت گذاشت و این چندگانگی را برطرف كرد، هركسی یكجور نت نویسی تزئینات موسیقی ایرانی را انجام می دهد، در واقع سلیقه های شخصی را قاطی موسیقی كرده ایم.اینها ضعف است و باید تكنیك های مشخص هر ساز را تدوین و آواهای موجود را بررسی كرده و به یك هماهنگی رسید.

به هر حال موسیقی است ، ریاضیات كه نیست كه ما از آن توقع داشته باشیم فقط روی یك خط باشد، اما این طور هم نمی شود كه هركسی واقعاً ساز خودش را بزند.قضیه تثبیت و ماندگاری هر فرهنگ است.این مسائل هم فقط با پژوهش است كه حل می شوند.فكرش را بكنید اگر ما همچنان روی این معضل كار نكنیم، ۱۵ سال دیگر شاهد افتادن فرهنگ موسیقی اصیل ایرانی از دستمان خواهیم بود.حرف من این نیست كه نباید چندگانگی وجود داشته باشد، بلكه شكل صحیحش باید باشد.من فكر می كنم مثلاً حضور شوراهایی كه بتوانند ارزشیابی كنند، فكر خوبی است.

● شنیده ام این هفته عازم شیراز هستید تا كلاس هایی را در باب آنالیز ردیف برگزار كنید، لطفاً كمی در مورد این كلاس های توضیح دهید؟

▪ خب من سالهاست كه به صورت پروازی در دانشگاه شیراز تدریس می كنم و احساس می كنم در شهرستان ها استعدادهایی وجود دارد كه نظیر بسیاری از آنها را نمی توان در تهران پیدا كرد.به همین دلیل این كلاس را برگزار كردم كه به بررسی و آنالیز ردیف موسیقی ایران و شیوه های سه تار نوازی اختصاص داردو البته روی بداهه نوازی هم كار می كنیم.فعلاً هم معلوم نیست كه این كلاس كی به پایان برسد و كاملاً بستگی دارد كه هنرجویان چطور پیش بروند.

● فعلاً برنامه ای برای انتشار آلبوم ندارید؟

▪ چرا ، اتفاقاً مشغول كارهایی هستم و ۳ـ۲ آلبوم در دست انتشار دارم.كه هم شامل گروه نوازی و هم شامل تكنوازی می شود.از سویی دیگر در حال ضبط ردیف سه تار به همراه توضیحات خودم روی آنها در ۱۷ تا ۲۰ سی دی هستم كه تعدادی از آنها ضبط شده است و هدف من از ضبط و انتشار آنها آموزش است.

گفت و گو با مسعود شعاری آهنگساز و سرپرست گروه موسیقی «همساز»