چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

خلا رهبری در حزب حاکم ژاپن


خلا رهبری در حزب حاکم ژاپن

در حالی که حزب حاکم لیبرال دموکرات و حزب کومیتو نوین خود را آماده ارائه لایحه جنجال برانگیز تمدید قانون مقابله با تروریسم به نشست فوق العاده مجالس ژاپن می کردند, «یاسوئوفوکودا» نخست وزیر ژاپن و رهبر حزب لیبرال دموکرات به طور ناگهانی با اعلام این که دولت ژاپن به ساختاری تازه نیاز دارد, از سمت خود کناره گیری کرد

در حالی که حزب حاکم لیبرال دموکرات و حزب کومیتو نوین خود را آماده ارائه لایحه جنجال برانگیز تمدید قانون مقابله با تروریسم به نشست فوق العاده مجالس ژاپن می کردند، «یاسوئوفوکودا» نخست وزیر ژاپن و رهبر حزب لیبرال دموکرات به طور ناگهانی با اعلام این که دولت ژاپن به ساختاری تازه نیاز دارد، از سمت خود کناره گیری کرد.

به این ترتیب همان سناریوی «آبه» برای فوکودا تکرار شد. آبه نیز برای مقابله با فشارهای احزاب مخالف و کاهش محبوبیت دولتش ابتدا دست به ترمیم کابینه زد و درنهایت استعفا داد.

با رفتن فوکودا از کاخ نخست وزیری ژاپن حزب لیبرال دموکرات در طول کمتر از یک سال، دو بار رهبر خود را تغییر می دهد. اکنون بحران رهبری در حزب حاکم کامل شده و لیبرال دموکرات ها یک قدم دیگر به سقوط و از دست دادن قدرت در صحنه سیاسی ژاپن نزدیک تر شده اند.

فوکودا با استعفای خود یک شانس دیگر به حزب لیبرال دموکرات داد تا با انتخاب رهبر جدید، شاید بتواند از این بحران به سلامت خارج شود. همانگونه که در سال ۲۰۰۱ میلادی و در دوره رهبری «یوشیرو موری» که محبوبیتش در یک رکورد بی سابقه به ۸ درصد رسیده بود، وی با کناره گیری و انتخاب «جونیچیرو کوایزومی» به عنوان رهبر حزب و درنهایت نخست وزیری ژاپن زمینه تحول تازه در حزب لیبرال دموکرات را فراهم کرد.

کوایزومی موفق شد در چهار انتخابات پی در پی حزب لیبرال دموکرات را به پیروزی برساند که مهمترین آنها پیروزی قاطع حزب حاکم در چهل و چهارمین انتخابات مجلس نمایندگان در سپتامبر ۲۰۰۵ میلادی بود. اما نکته ای که باید به آن توجه داشت این که شرایط فعلی با شرایط آن دوره تفاوت فاحشی دارد. در آن هنگام، اکثریت هر دو مجلس نمایندگان و مشاوران در اختیار حزب حاکم لیبرال دموکرات و کومیتو نوین (حزب ائتلافی آن) بود و یک سیاستمدار قدرتمند به نام کوایزومی رهبری حزب حاکم را برعهده داشت. ضمن آن که حزب دموکراتیک در آن زمان دچار بحران رهبری بود.

حال آن که اکنون، با حضور «ایچیرو اوزاوا» که یک سیاستمدار کهنه کار و چیره دست شمرده می شود، حزب دموکراتیک به ثبات رهبری رسیده است.

اوزاوا موفق شده این حزب را در بیست و یکمین دوره انتخابات سراسری مجلس مشاوران ژاپن در سال ۲۰۰۷ میلادی به پیروزی چشمگیری برساند و شکست سنگینی را به حزب حاکم لیبرال دموکرات و حزب ائتلافی آن تحمیل کند.

پیروزی حزب دموکراتیک در این انتخابات به گونه ای بود که در دوره قبل علی رغم آن که «شینزو آبه» نخست وزیر پیشین ژاپن به ترمیم کابینه خود اقدام کرد، اما فشار ناشی از این شکست به حدی بود که آبه در اندک زمانی پس از آن مجبور به استعفا از سمت خود شد و فوکودا جانشین وی گردید.

فوکودا نیز در طول دوران زمامداری خود با چالش های متعددی روبه رو شد، که در نهایت وی را مجبور به کناره گیری از قدرت کرد.

مهمترین چالش پیش روی فوکودا در پارلمان بود، جایی که دچار دودستگی شده است. در ۵۰ سال گذشته حزب حاکم لیبرال دموکرات به دلیل این که در بیشتر مواقع کنترل هر دو مجلس را در دست داشت، با چنین چالشی مواجه نبود.

چالش دو مجلس نمایندگان و مشاوران ژاپن که به ترتیب قدرت در آنها در اختیار حزب لیبرال دموکرات و احزاب مخالف به رهبری حزب دموکراتیک است، سبب شد بیشتر لوایح که دولت فوکودا یا حزب حاکم لیبرال دموکرات به مجلس مشاوران ارائه می کرد، متوقف شود و همین موضوع برای ژاپن یک بی ثباتی و بن بست سیاسی به وجود آورد.

طبق قانون اساسی ژاپن هرگاه لایحه ای از سوی مجلس نمایندگان به تصویب برسد، این لایحه برای تصویب نهایی به مجلس مشاوران ارجاع داده می شود و اگر در مدت ۶۰ روز مورد تصویب و یا بررسی قرار نگیرد، به مجلس نمایندگان بازگردانده شده و در آنجا با انجام رأی گیری مجدد و با کسب دو سوم آرا به تصویب نهایی می رسد.

لایحه تمدید قانون مقابله با تروریسم در مجالس ژاپن در دوره «آبه» ازجمله لوایحی بود که وی نتوانست برای تصویب آن اقدامی انجام دهد، اما با روی کار آمدن فوکودا و پایان یافتن مهلت ۶۰ روزه بررسی لایحه مذکور درمجلس مشاوران ،وی از قانون رأی گیری مجدد درمجلس نمایندگان که قدرت در آن در اختیار حزب حاکم لیبرال دموکرات و حزب کومیتو نوین (حزب ائتلافی آن) بود ، استفاده کرد و با کسب دو سوم آرا این لایحه را به تصویب رساند.

با توجه به این که آخرین مهلت تعیین شده برای قانون مبارزه با تروریسم رو به اتمام است (ژانویه ۲۰۰۹ میلادی) فوکودا در خصوص تمدید این قانون از چند سو تحت فشار بود. از یک سو کشورهای غربی به خصوص امریکا، وی را برای تصویب این قانون تحت فشار قرار دادند ، از سوی دیگر احزاب مخالف به رهبری حزب دموکراتیک با بیان این مطلب که براساس قانون اساسی صلح طلب ژاپن نیروهای نظامی این کشور نمی توانند درمأموریت های خارجی از جمله جنگ با تروریسم درافغانستان حضور یابند، باتمدید آن مخالف بوده و هستند.

عدم تمدید لایحه قانون مبارزه باتروریسم ازسوی ژاپن به معنای فلج شدن بخشی ازخطوط پشتیبانی نیروهای امریکایی است که درعراق و افغانستان مستقر هستند و چه بسا این شرایط، واشنگتن را به عکس العمل های شدید وا دارد و آینده روابط امریکا و ژاپن را تهدیدکند، این در حالی است که از دیدگاه حزب حاکم لیبرال دموکرات و شخص فوکودا روابط توکیو با واشنگتن اساس و زیربنای سیاست خارجی ژاپن به شمار می رود.

بنابراین فوکودا که مصمم به تمدید این قانون بود می دانست باتوجه به مخالفت مجلس مشاوران مجبور است به قاعده رأی گیری مجدد در مجلس نمایندگان متوسل شود که این امر از دید افکار عمومی ژاپن به معنی نادیده گرفتن دیدگاه مجلس مشاوران و در نتیجه بی اعتنایی به نظر مردمی خواهد بود که به نمایندگان این مجلس رأی داده اند.همین مسئله بر وجهه حزب لیبرال دموکرات در میان افکار عمومی آسیب وارد می کند و انتظار می رود تأثیر منفی آن در انتخابات آتی مجلس نمایندگان نمایان شود.

چالش دیگر دولت فوکودا، اختلاف میان حزب لیبرال دموکرات با حزب ائتلافی خود، یعنی کومیتونوین بود. پس از آن که گروه تحقیقاتی که از ژاپن برای ارزیابی وضعیت امنیتی افغانستان به این کشور اعزام شده بود، گزارش این سفر را به اطلاع دولت رساند، حزب کومیتونوین به دلیل وخامت اوضاع امنیتی آن کشور، اعتراض شدید خود را با اعزام نیروهای ژاپنی به افغانستان ابراز کرد. همین امر نخستین نشانه دور شدن حزب کومیتونوین از دولت فوکودا بود و به نظر می رسد این حزب با توجه به کاهش محبوبیت و سست شدن پایه های دولت فوکودا و حزب لیبرال دموکرات در میان مردم به این نتیجه رسیده است که همگامی باحزب حاکم درانتخابات سراسری آینده مجلس نمایندگان می تواند ریسک شکست سنگین دیگری برای این حزب را به دنبال داشته باشد و به همین دلیل هم بررسی گزینه های مختلف برای ادامه بقای خود بدون همکاری با حزب لیبرال دموکرات را آغاز کرده است حتی این احتمال وجود دارد که در آینده این حزب را در کنار حزب دموکراتیک ببینیم.

چالش دیگر فوکودا، کاهش قدرت و نفوذ او در داخل حزب لیبرال دموکرات بود، بسیاری از اعضای این حزب به این نتیجه رسیده بودند که با توجه به پائین بودن محبوبیت دولت فوکودا در میان مردم، شکست حزب حاکم در انتخابات آینده مجلس نمایندگان تقریباً حتمی است و به همین دلیل باید رهبری نیرومند جایگزین فوکودا شود.

حال تاچه اندازه رهبر آینده حزب لیبرال دموکرات خواهد توانست درمدت زمان باقی مانده به انتخابات کارایی داشته باشد و اعتماد مردم را جلب کند، زمان نشان خواهد داد.

آنچه اکنون واضح است، رسیدن حزب لیبرال دموکرات به لبه پرتگاه است و این حزب تنها یک قدم تا سقوط فاصله داردو قطعاً حزب دموکراتیک و شخص «اوزاوا»از این موقعیت بیشترین استفاده راخواهد برد تا در مدت زمان باقی مانده فشارهای خود را علیه رقیب تشدیدکند.

درپایان باید گفت، اگر در انتخابات آینده، حزب لیبرال دموکرات نتواند به پیروزی برسد (که این احتمال وجود دارد) در آن هنگام تنش های سیاسی در ژاپن ادامه داشته و اوضاع سیاسی این قدرت آسیایی ممکن است از وضعیت کنونی نیز نابسامان تر شود.

مهرداد جمالیان داریانی



همچنین مشاهده کنید