چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
فیروزه هفتم ارزش نقد ندارد
![فیروزه هفتم ارزش نقد ندارد](/web/imgs/16/145/2zg0x1.jpeg)
جشنواره ملی عکس فیروزه از زمانی که آغاز به کار کرده، جسته و گریخته برگزار شده و تا حدی جایگاه خود را به عنوان یکی از جشنواره های معتبر در ایران نگه داشته است. اما امسال با شتاب زدگی و پس از کسب اجازه از مدیران شهرداری تبریز و تعیین بودجه دوباره برگزار شد، به گونه ای که این جشنواره در صدر کارنامه ی موفقیت های فرهنگی- هنری شهرداری تبریز معنا می یابد تا ارزش یک کار هنری: شهردار تبریز می گوید جشنواره فیروزه باید توسعه شهر تبریز را نشانه گیرد.
1. "نقد" نوشتاریست و آن چه بر زبان رانده میشود و در زبان فراموش میشود، ایرادگیری یا بهانهگیریست. نقد کتبیست و بهانهگیری شفاهی. نقد شناسنامهدار است: نویسنده، روش کار، تاریخ و غیره روی نوشته ثبت میشود ولی بهانهگیری ایرادهای خاله زنکیست که در اتوبوس، قهوه خانه، دیدارهای سرپایی و غیره برای صرف وقت و شیرینی روابط بر زبان رانده میشود و بر هیچ روشی استوار نیست: بسته به این که شنونده چه کسیست ادا میشود. از جمله این که، چرا داور بومی انتخاب نشده، عکسها سفارشیست، و غیره. همهی این موارد مثلا در برابر دبیر جشنواره یا مدیر رنگ و بوی خودش را عوض میکند و به چرب زبانی نزدیک میشود. نقد که روی کاغذ نقش میبندد، در هر جا و زمانی که خوانده شود، بی حضور نویسنده و بی ملاحظات خواننده، به یکسان خوانده میشود. روی نقد میشود نقد و اعتراض نوشت، ولی ایرادگیریهای شفاهی منتسب به کسی نیست که مورد خطاب قرار گیرد. این سخنان همیشه پا در هوا باقی میمانند و هم چون توهین و تهمت بر پیشانی مخاطب برچسب میشوند. بنابر این، نقد و ایرادگیری را باید از هم جدا کرد تا کار کسانی که زحمت نقد میکشند به جا آورده و استفاده شود. ایرادگیریها هیچ خدشهای بر رخدادهای هنری وارد نمیکنند چنان که تاکنون بوده و خواهد بود. یا باید ساکت بود و یا بار نقد را کشید و چشید.
2. جشنوارههای عکاسی خوب و بد دارند و این خوب و بدش را با نقد میتوان نشان داد، و گرنه بستگی تام به سلیقههای شخصی دارد. این که من در جشنوارهای برنده نشدم و در جشنوارهای دیگر برنده میشوم، محک خوبی برای نشان دادن کار جشنوارهها نیست. عکس فیروزه بهترین جشنوارهی آذربایجان شرقی و از خوبهای ایران است و ادامهی کار آن تا شمارهی 7 در این وضعیت نابسامان و افتان و خیزان، کار شاقیست. با این حساب، منتقد قصد فروپاشی جشنواره را نمیتواند در سر داشته باشد. منتقد بهای رخداد هنری را با تلاش نقدش هزینه میکند و او در روند آن مشارکت مییابد.
3. هر دبیر جشنواره سیاست و روش خود را دارد که باید نظر پیشتیبان مالی را هم بدان افزود. در این حین، باید کج سلیقگی مدیران میانی دولت را هم در نظر گرفت که تا حد دبیر جشنواره اعمال نظر میکنند. یک جشنوارهی وابسته به بودجه عمومی تا این حد متغیر سرنوشتساز دارد که عملا محاسبه و نقد آن را بیاعتبار میکند. جشنوارهی بد جشنوارهایست که نتوان نقدش کرد. اصولا هر چیزی که در این مملکت از نقد گریزان است، به بد بودن پناه میبرد. با این حساب، هر اتفاق هنری در بوته نقد، صرف نظر از این که ضعف و نواقص آن اشاره میشود یا برعکس، دست کم در کسوت بدان قرار نمیگیرد. این همه متغیر سرنوشت ساز در روند کار هنری، عملا هزینهی نقد را کاهش میدهد: هیچ کس مسوولیت تام آن را ندارد. علل ضعف آن مثل زنجیرهای به هم متصلاند تا کار نقد را بیاعتبار کند. هر ضعف و تقصانی به علل و اسبابی وابسته میشود که پرسشها و طرح موضوعها عملا بیپاسخ باقی میمانند.
4. وظیفه و رسالت جشنوارهی عکس چیست؟ هر جشنواره یک سلب و یک ایجاب دارد:
آن چه دارد: منبع درآمد عکاسان
و آن چه ندارد: تعیین سرنوشت عکاس یا ارزشگذاری روی آثار هنری
این دو مورد هماره نقطهی اشتباه همهی ما شده است. جدا نکردن این دو مورد موجب سوء تفاهمها و اشتباهات رایج شده است که غالبا در ایرادهای پاتوقی میشود شنید. بند نخست، دلیل خوبیست که مربوط به اقتصاد هنر است و گردش مالی عکاس شدیدا وابسته به آن است، مثل مورد خبرگزاریها برای عکاسان خبری. بند دوم، دلیل منطقی دارد و آن این که، هنر کاملا امری شخصیست و نکتهی رشد و تعالی آن در همین امر نهفته است. اجالتا اگر گفته میشود فلان عکس خوب است، بسته به تعداد پسندهاییست که در فضای مجازی میخورد و هنر بد آن است که مخاطب قابل طرحی ندارد؛ وگرنه هنر خوب و هنر بد اصولا بیمعناست. کسی که بتواند در مقام چنین ادعای سختی برآید، هنوز زاده نشده است. نه هنر خوب را میتوان اثبات کرد و نه هنر بد را. پس جشنوارهها فقط تحت سلیقههای چند داور به نقد و بررسی عکسها میپردازند و تحت اساسنامه و شرایط جشنواره آن را برنده اعلام میکنند. یعنی تحت شرایط قراردادی میتوان عنوان بهترین عکاس را به کسی داد. هر گاه این تنها مورد انتظار از جشنواره را کنار بگذاریم، همهی دشنامها و خودخوریها پایان مییابد. لوح تقدیر جشنواره نشان دهندهی شناسنامهی عکاس است ولی ارزش و اعتبار آن بسته به قراردادها و شرایط آن جشنواره است.
5. آیا نقد به چه درد جشنوارهها میخورد؟ این پرسش مهم است تا از سوء تفاهمهای متداول رها شویم. چنان چه در بالا طرح شد، متغیرهای بیشمار در جشنوارهها، این ارزیابی را نامعتبر میسازد. رئیس جمهور امریکا همه کارهی کشور است و هر موردی که پیش بیاید، همهی سرزنشها فقط به سوی اوست. کار جشنوارهای که عوامل پشت پرده بسیار بیشتر از دست اندرکاران آن است، چه گونه میتوان اثبات کرد؟ طراح جشنواره کیست که بتواند خود را در خط مقدم نقدها قرار دهد. فیروزه هفتم از بابت این که در کار نقد درهای بستهی فراوان دارد، غیرقابل نقد باقی میماند، و این تنها نقد معتبریست که میتوان طرح کرد.
خلیل غلامی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست