چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
مردی كه زیاد می دانست
![مردی كه زیاد می دانست](/web/imgs/16/87/30qca1.jpeg)
چهره چمران، در تاریك- روشن تاریخ انقلاب گرفتار آمده (تاریخی كه كمتر كسی به سراغش رفته و زوایای ناگفته اش را باز گفته) است. ستاره بی بدیل فناوران، جنگاور محبوب فلسطین و لبنان و فعال سیاسی مشهور ایران را بسیار كم شناخته و باور كرده ایم؛ و باور نكرده ایم كه آب در كوزه است، ما نباید گرد جهان بگردیم و اگر باورش داشتیم می دانستیم كه یك تجلی قطعی و حتمی «ایرانی می تواند» ، شهید مصطفی چمران است.
اول: هنوز كه هنوز است، مردمان لبنان برایش به احترام كلاه از سر برمی دارند و ایرانی هایی كه كمی با او آشنا شده اند در دلشان از داشتنش مسرورند. چمران دوست داشتنی است و بسیار باورپذیر؛ زندگی ای داشته شبیه همه آدم ها و مثل یك «آدم» . هر گوشه اش را كه كسی به نظاره بنشیند و تفسیر و تحلیل كند، در جذبه ای عجیب و طولانی فرو می رود و صد افسوس درباره او كه تصویری ترین نام در میان مردان انقلاب ایران است، هنوز كاری درخور انجام نشده و جز یكی دو كار ناموفق و تصاویری كوچك، كمتر روایتی دیده شده است؛ تا شاید طرحی كه این روزها به همت «ابراهیم حاتمی كیا» در دست انجام است، به انتها برسد و كاری پسندیده دیده شود.
دوم: بسیاری اسطوره ها را در هزارتوی گذشته می جویند و باورشان آمده كه راه آسمان بسته و مسیر سرفرازی مسدود شده است، اما به راستی چمران اسطوره معاصر همه ما نیست؟ مردی در همین نزدیكی ها كه هنوز فرصت نكرده ایم به درستی بشناسیمش. این اسطوره زدایی راه را بر افسانه سازی می گشاید و هر از راه رسیده ای می شود ستاره آفاق. بحران «فهم» در دنیای ما بیداد می كند و بسیاری ناخوانده درس مقصود از كارگاه هستی، عاشق نمی شوند و كار جهان هم به سر می آید.اسطوره چمران را باید پاس داشت تا در سایه سارش، بسیاری از نابودها، نابود شود؛ با همین قطعیت و استحكام. چرا كه جایی كه آب هست، تیمم جایز نیست.
سوم: چگونگی چمران شدن هم از آن پرسش های پاسخ نایافته است؛ هرچه آهن آخته تر شود، استحكام فزون تری می یابد. دشواری هایی كه او در آمریكا و بعدها در لبنان (و مصر) تجربه كرد، چنان آب دیده اش كرده بود كه كمتر مشقت و شدتی می توانست خمی بر جبینش بیاورد؛ این چنین در كوره راه درگیری های داخلی، راست قامت و بلند همت به میدان در می آمد و ناممكن ها را ممكن می ساخت. با این وصف او در كوره داغ انقلاب، در حالی كه هنوز نامش در فهرست سیاه ساواك بود، به تهران آمد و در آن بازار پرهیاهو، آرام و بی گفت وگو، كارهایش را به پیش برد و در حاشیه سیاست، نظم و نسقی را بر دیوان نظام مستقر كرد و در نظم مشهور به بی نظمی، حماسه های فراوانی را رقم زد. تهران، پاوه و هویزه، همه جای ایران سرای او بود تا آباد شود.
افسوس كه كم ماند و زود رفت و دیگر نیست. افسوس...
فرشاد مهدی پور
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست