چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

کدام علم عبادت است


کدام علم عبادت است

بسیاری از کسانی که در دانشگاه ها و یا در علوم امروزی تحصیل می کنند, با این پرسش مواجه می شوند که آیا تحصیلی که انجام می دهند و علومی که می آموزند, عبادت محسوب می شود

بسیاری از کسانی که در دانشگاه ها و یا در علوم امروزی تحصیل می کنند، با این پرسش مواجه می شوند که آیا تحصیلی که انجام می دهند و علومی که می آموزند، عبادت محسوب می شود؟ همین پرسش به عنوان یک دغدغه برای اهل ایمان شمرده می شود که آیا به عنوان نمونه کار عمرانی، یا کشاورزی و یا بازرگانی که انجام می دهند، می تواند عبادت باشد؟ چگونه می شود که کار را با عبادت جمع کرد و همانند علوم دینی به عنوان امری عبادی درآورد و از آثار و برکات دنیوی و اخروی آن بهره مند شد.

نویسنده در این مطلب بر آن است تا با تحلیل آیات و روایات به این پرسش ها پاسخ دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

● مفهوم عبادت

عبادت، نهایت تذلل و کوچکی است و تنها کسی شایسته چنین عبادتی است که نهایت تفضل و بخشش را داشته باشد و او جز خداوند، کسی نیست. (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص ۵۴۲، «عبد».)

این معنا می تواند به اشکال مختلف خود را نشان دهد. از این رو هر کسی هر کاری را اگر به قصد تقرب الهی انجام دهد و در برابر خداوند خود را کوچک شمارد، عمل عبادی انجام داده است.

انسان با انجام اعمال عبادی می کوشد تا به سوی خداوند تقرب یابد. این اعمال که از آن به اعمال صالح یاد می شود زمانی معنا و مفهوم عبادی می یابد که همراه با نیت و قصد تقرب باشد. از این رو عمل مقبول به عملی گفته می شود که دارای نیت و قصد تقرب به خداوند باشد و از کارها و اعمالی باشد که شایسته و مقبول خداوند است.

انسان با نیت صادق و اعمال صالح است که می تواند رضایت خداوند را به دست آورد و با فعلیت بخشی صفات کمالی نهفته در ذات خویش، خود را به صفات الهی نزدیک سازد و متصف به تأله شود. متاله کسی است که خود را به صفات الهی آراسته و از عیوب و نقایص رهایی یافته است.

خداوند در آیاتی چون ۳۵ سوره مائده و ۵۷ سوره فرقان و ۱۹ سوره مزمل و ۱۹ سوره علق و مانند آن از مردم می خواهد تا برای تقرب به خداوند تلاش کنند. در همین آیات و آیات دیگر راه تقرب جویی و متاله شدن را در امور عبادی می داند.

آن گاه خداوند در آیاتی دیگر از قرآن اعمالی چون ادب و احترام در معاشرت با اهل ایمان را مایه نیل به مقام قرب الهی برمی شمارد (مجادله آیه ۱۱ و المیزان، ج ۱۹ ص ۱۸۸ ذیل آیه) و در آیه ۱۶ سوره هود استغفار را به عنوان راهی دیگر و در آیه ۵۷ سوره اسراء امید به رحمت الهی و در آیه ۳ و ۴ سوره انفال، انفاق خالصانه و در آیه ۳۵ سوره مائده جهاد در راه خدا و در آیات دیگر، امور دیگری را به عنوان علل و عوامل تقرب جویی به خداوند معرفی می کند.

آیه ۶۱ سوره هود در یک کلمه هر عمل عبادی را عامل تقرب معرفی می کند و آیا ۱۶۲ و ۱۶۳ تبیین می کند که انسان با هر کاری که رضایت خداوندی در آن است می تواند به وی تقرب جوید و از این مقام بهره مند شود و از آثار آن سود برد.

این گونه است که مطلق علم و آگاهی به عنوان عامل تقرب و عبادت مطرح می شود و خداوند در آیه ۱۱ سوره مجادله از مردم می خواهد تا با علم جویی، آهنگ تقرب را شتاب آمیزتر از پیش در پیش گیرند.

در حوزه عمل نیز نه تنها اموری چون انفاق و احسان و نماز و روزه و جهاد و خمس و زکات و مانند آن، عبادت تلقی و تعریف می شود، بلکه چنان که از آیه ۶۱ سوره هود می توان دریافت، عمل عبادی و تقربی از نظر قرآن آبادانی زمین است که نیازمند علوم گوناگون و اعمال و کارهای متنوع و مختلف است.

خداوند در این آیه به روشنی تبیین می کند که آبادانی زمین و تمدن سازی یکی از ماموریت ها و مسئولیت های اصلی بشر در زمین است؛ زیرا فلسفه آفرینش انسان، خلافت الهی از راه متاله شدن و متصف شدن به صفات الهی است که به شکل ربوبیت عبودی ظهور و بروز می کند. عبودیت ربوبی و ربوبیت عبودی مقتضای آن است که بشر در رساندن همه چیزهایی که مسخر وی می باشند به کمال، تلاش کند و در مقام پروردگاری طولی قرار گیرد و کمال را برای همه چیز فراهم آورد.

بر پایه این آیه و آیات دیگر می توان این مطلب را برداشت کرد که انجام ماموریت و مسئولیت بشر، عامل رضایتمندی و خشنودی خداوند و در نتیجه تقرب به وی می باشد. بنابراین می توان گفت که هر دانش و کاری که بتواند این مهم را به سرانجام برساند به عنوان عامل عبادی و تقربی شناخته می شود.

● علوم عبادی

از مطلب پیش گفته به سادگی می توان این برداشت را ارایه کرد که همه علوم می تواند به عنوان عامل تقرب و امری عبادی شناخته شود و تنها معیار سنجش داوری، نیت و قصدی است که از علم و کار در نظر گرفته می شود. به این معنا که اگر دانشی به قصد و نیت خشنودی خداوند تحصیل شود، دانشی عبادی است؛ زیرا انسان با این دانش می خواهد تا در نقش ربوبی و خلافت الهی وارد شود و به ماموریت خود در زمین جهت آبادانی آن و موجودات هستی اقدام کند.

اگر بخواهیم در یک کلمه بدانیم که چه علم و دانشی عبادت شمرده می شود باید به این نکته توجه کنیم که از نظر قرآن هر علم و دانشی می تواند مفید و یا زیانبار باشد؛ زیرا عامل در سودمندی و زیانباری هر علم ودانشی تنها نیت و قصدی است که موردنظر شخص می باشد. اگر شخص هر علم ودانشی را به نیت تقرب به خداوند و انجام مسئولیت ها و ماموریت های بشر در زمین از جمله آبادانی و تمدن سازی انجام دهد، به عنوان علوم معرفتی و عبادی شناخته می شود و آثار عبادت بر آن بار می شود.

خداوند در آیه ۱۲۲ سوره توبه و نیز ۶۶ سوره کهف و دیگر آیات این سوره که به مساله ذوالقرنین پرداخته، به روشنی تبیین می کند که اگر نیت و قصد بشر از تعلم و تفقه معارف دین و یا سیر و سفر و یا هر کار دیگری، انجام ماموریت الهی و تقرب به وی باشد آن امر عبادی شمرده می شود.

● تمدن سازی و علوم مختلف

اگر یکی از ماموریت های اصلی و فلسفه آفرینش بشر، آبادانی زمین و در یک کلمه تمدن سازی است، می توان گفت همه علوم و کارهایی که بشر انجام می دهد اگر در این راستا باشد، عبادت محض است و پاداش های آن را دریافت می کند.

این در حالی است که از آیات و روایات به دست می آید که گاه اعمال عبادی محض و یا دانش های دینی محض به سبب آن که ابزار قدرت و ثروت است امری غیر عبادی دانسته شده است و خداوند حتی این افراد را تهدید به عذاب های سخت و شدید می کند و می فرماید: یا ایها الذین امنوا ان کثیرا من الاحبار و الرهبان لیاکلون اموال الناس بالباطل و یصدون عن سبیل الله و الذین یکنزون الذهب و الفضه و لاینفقونها فی سبیل الله فبشر هم بعذاب ألیم؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، بسیاری از حبرها و راهبان، اموال مردم را به ناشایست می خورند و دیگران را از راه خدا باز می دارند و کسانی را که زر و سیم می اندوزند و در راه خدا انفاقش نمی کنند، به عذابی دردآور بشارت ده. (توبه آیه ۴۳)

بنابر این هر علم و دانشی همانند هر کاری می تواند ارزشی و ضد ارزشی باشد و به عنوان عبادت یا ضد عبادت تلقی گردد. آن چه به علم و عمل جهت می دهد و آن را دو پر پرواز بشر به سوی متأله شدن (خدایی گشتن) تبدیل می کند، نیت و قصدی است که از شخص بیرون می آید. اگر معارف قرآن را به قصد قدرت و ثروت بیاموزد آن دانش دینی نه تنها عبادت نخواهد بود بلکه وزر و وبال او در دنیا و آخرت می گردد و وی را به سوی آتش خشم و غضب الهی دوزخ رهنمون می سازد.

در آیات ۳۸ تا ۶۹ سوره کهف، خداوند داستان ذوالقرنین و حکومت الهی او را گزارش می کند که چگونه قدرت و حکومت را به امری عبادی و تقربی تبدیل کرد و حتی اعمال تمدنی وی چون سدسازی و دیوارکشی به عنوان امر عبادی دارای پاداش دنیوی و اخروی شمرده شد.

آیات ۷۱ تا ۰۲ سوره ص داستان علم و دانش و کارهای تمدنی حضرت داود (ع) را گزارش می کند و یا آیات ۶۱ تا ۴۴ سوره نمل و ۱۸ و ۲۸ سوره انبیا به تلاش حضرت سلیمان برای آبادانی کشور و زمین از راه بهره گیری حتی از جنی ها برای ساختمان سازی و صنایع نظامی و ریخت گری و شیشه سازی اشاره می کند و این گونه دانش ها و اعمال را عبادت محض می شمارد؛ زیرا بر پایه ماموریت بشر و وظیفه خلافت الهی در زمین انجام می شده است.

فعالیت ها و دانش های مختلف حضرت یوسف (ع) از جمله دانش تعبیر خواب و علوم غریبه و نیز دانش مدیریت آب و زمین وکشاورزی و دانش اقتصادی آن حضرت (ع) را درآیاتی چند از جمله آیات ۴۶ تا ۱۰۱ سوره یوسف توضیح و گزارش می کند تا به مردم نشان دهد که هرکاری می تواند به عنوان کاری عبادی و هر دانشی می تواند به عنوان علوم دینی و عبادت مطرح شود به شرط آن که هدف و مقصد آن الهی باشد.

بسیاری از اعمال و کارهایی که انسان انجام می دهد به علل درونی و عوامل بیرونی کم تر از حد انتظار بشر می باشد؛ از این رو خداوند بیش تر از آن که به اعمال شخص وشکل و قالب آن اعمال توجه داشته باشد، به نیت و قصد وی توجه دارد وپاداش اعمال را بر پایه می سنجد، به ویژه اگر آن اعمال درمسیر و قصد تقرب انجام پذیرد. لذا رسول خدا(ص) می فرماید: نیه المومن خیر من عمله؛ نیت مومن بهتر از عمل اوست.پاداش نیز براساس نیت و قصدی است که او در دل دارد هرچند به عللی کارش خیلی سست تر و ضعیف تر از انتظار باشد.

از پیامبر اکرم (ص) فرمودند: العلم علمان، علم الادیان و علم الابدان، دانش بر دو گونه است:

دانش دینها و دانش بدنها (محمدی ری شهری، محمد. دانش نامه احادیث پزشکی. ترجمه حسین صابر. قم: دار الحدیث، ۱۳۸۵، ج۱، ۳۲).

این روایت هرچند که بر دو دسته از علوم پزشکی و دینی تاکید می کند ولی این به آن معنا نیست که دیگر علوم عبادی نیست؛ بلکه آن حضرت برلزوم توجه و اهتمام بیش تر به این علوم تاکید می کند.

با توجه به اعمال و رفتار پیامبران و اولیا و اوصیا می توان به روشنی دریافت که هردانش و کاری می تواند به عنوان عامل تقرب به خدا دانسته شود. از این رو پیامبران زیادی به دانش ها و کارهایی چون تجارت و بازرگانی و دامداری و بنایی و بافندگی و مانند آن مشغول بودند و شغل اصلی حضرت ابراهیم (ع) و فرزندان وی که همه از پیامبران بودند، دامداری بوده است.

پـیامبر اکرم (ص) نیز سال های بسیاری را به دامداری و شبانی و بازرگانی اشتغال داشت و امیرمومنان (ع) به کشاورزی و باغداری و کندن چاه می پرداخت.

این درحالی است که اگر این امور را عبادت ندانیم باید بپذیریم که آنان بیش تر عمرشریف شان را به کاری غیر از عبادت خداوند صرف کردند. این درحالی است که امامان معصوم (ع) و پیامبران (ع) با علم به این کارها عبادت است و به قصد تقرب الی الله آنها را انجام می دادند.

براساس همین منطق است که امیرمومنان (ع) به کار کردن افتخار می کرد و حکایت می کند که «روزی درمدینه سخت گرسنه بودم،از شهر بیرون رفتم تا کاری پیدا کنم و مزدی به دست آورم. مقداری از شهر دور شدم به کنار خانه زنی رسیدم و دیدم مقداری گل خشک انباشته است دانستم که وی می خواهد آن گلها را جهت ساختمان، ترکند، به نزد او رفتم و با وی قرار بستم که در ازای هر دلو بزرگ آب که بر آن گلها بریزم یک دانه خرما بستانم. شانزده دلو کشیدم و از سنگینی دلوها دستم تاول زد. وی شانزده دانه خرما به من داد و من خرماها را به نزد پیامبر (ص) بردم و دو نفری آنها را خوردیم.»

امام صادق(ع) دراین باره می فرماید:«امیرالمومنین (ع) بیل می زد و زمین را احیا می کرد و از درآمد و دسترنج خویش هزار بنده آزاد کرد».

از امام سجاد(ع) روایت شده که آن حضرت (ع) همواره نهانی به حج می رفت بی آن که کسی او را بشناسد تا این گونه بتواند درخدمت حجاج خانه خدا باشد و هرگاه شناخته می شد، از آنان جدا می شد و به گروه دیگری می پیوست.

امام صادق و باقر(ع) سال ها به آموزش علوم مختلف از جمله علوم تجربی و نظری مشغول بودند و تنها به آموزش علم دین بسنده نمی کردند. این گونه است که دانشمندان و مخترعان و کاشفان بسیاری از دانشگاه صادقین (ع) فارغ التحصیل شدند. دانشمند بنام جابر بن حیان، شیمیدان بزرگ اسلامی از شاگردان آن حضرت (ع) بود.

صادق گلستانی